گروه بینالملل مشرق – دور تازه مذاکرات ایران و کشورهای موسوم به 1+5 در ژنو سوئیس برگزار خواهد شد و تحولات چند ماه اخیر در استراتژی پیشبرد سیاست خارجی کشور و اعلام تغییر نگرش دولت یازدهم در نحوه تعامل با جامعه بینالملل، اهمیت این دور از گفتگوها بر سر برنامه صلحآمیز هستهای کشور دوچندان کرده است و بسیاری را برای خروج از بنبست و رکود چندساله در مذاکرات امیدوار کرده است.
طی ده سال مذاکرات هستهای ایران و کشورهای اروپایی که بعدها آمریکا، چین و روسیه نیز به آنها اضافه شدند، همواره یکی از انتقادات و بهانههای طرفهای غربی، وقتکشی ایران در مذاکرات و یا "مذاکره برای مذاکره" بوده است.
حال که ایران به جمع کشورهای دارای فناوری هستهای صلحآمیز پیوسته و به چرخه تولید سوخت نیروگاهی و غنیسازی برای مصارف صنعتی به صورت بومی دست پیدا کرده است میتوان گفت در ابتدای راه مذاکرات که ایران در حال تکمیل تاسیسات و توانمندی هستهای خود بود، زمانهای مورد نیاز با درایت تیمهای مذاکره کننده خریده شد و برنامه هستهای صلحآمیز ایران به نقطه غیرقابل توقف و بازگشت رسید و بقول رئیسجمهور سابق دکتر احمدینژاد، "قطار هستهای ایران به راه افتاد و دیگر قابل توقف نخواهد بود".
اولین دور مذاکرات هستهای ایران با سه کشور اروپایی
به گزاش مشرق، پایگاه تحلیلی المانیتور درباره دور جدید مذاکرات و عامل "زمان" که به سود کدام طرف درحال گذشتن است مینویسد: "رویکرد آمریکا به این مذاکرات همواره بدینگونه بوده است که غرب فرصتی ندارد و زمان به نفع ایران در حال سپری شدن است، به همین دلیل آمریکاییها بر محدود بودن زمان مذاکرات تا رسیدن به نتیجه مورد نظر تأکید داشتهاند." از این رو با وجود همکاریهای چشمگیر ایران طی ده سال تعامل با طرفهای غربی – از تعلیق داوطلبانه فعالیتهای مرتبط با غنیسازی تا اجرای پروتکل الحاقی – ایران بازهم متهم به وقتکشی شده است.
این رویه در این دور از مذاکرات نیز ظهور و بروز داشت و رئیس جمهور آمریکا در سخنرانیهای مختلف خود و از جمله نامههای ارسالی به رئیسجمهور و تماسهای نیویورک، ایران را به زعم خود به پایان استراتژی "مذاکره برای مذاکره" دعوت کرده است.
آیا ایران نیاز به "خرید زمان" در مذاکرات دارد؟
با تکمیل چرخه سوخت هستهای و اعلام رسمی پیوستن ایران به باشگاه کشورهای هستهای جهان، دیگر توجیهی برای خرید زمان در مذاکرات برای پیشبرد اهداف صلحآمیز خود ندارد و از آن مقطع زمانی به بعد، ایران تنها خواهان رفع نگرانیها و اثبات ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود بوده است.
در همینحال پس از وضع تحریمهای یکجانبه و بیسابقه آمریکا و اتحادیه اروپا بر ضد مردم ایران، گذشت زمان در مذاکرات به معنای فشار بیشتر اقتصادی و ادامه تحریمها و تشدید آنها از سوی کنگره و اتحادیه اروپاست. بنابراین مذاکره برای مذاکره دیگر برای کشورمان دستاوردی نخواهد داشت و حتی میتواند در تضاد با منافع ملی کشور باشد. رسیدن به توافق هستهای با طرفهای مقابل برای ایران چند دستاورد مثبت خواهد داشت که همین انگیزه، استراتژی مذاکره برای مذاکره را زیر سؤال خواهد برد: تثبیت حق ایران در داشتن برنامه صلحآمیز هستهای، به رسمیت شناخته شدن حق قانونی ایران در غنی سازی اورانیوم با درجه مشخص برای تأمین سوخت مورد نیاز، رفع نگرانیهای غرب که بهانه اعمال تحریمهای اقتصادی بر ضد ایران بوده است که به تبع آن تعدیل این تحریمها را براساس طرح پیشنهادی ایران در مذاکرات، در پی خواهد داشت؛ یعنی رسیدن به همان بازی برد – برد مورد نظر ایران.
اما در سوی دیگر، کشورهای غربی و آمریکا با وجود ابراز نگرانی از طولانی شدن ایران، در دوره های اخیر در استانبول و آلماتی نشان دادند که چندان از به تعویق و تأخیر افتادن مذاکرات بدشان نمیآید. دستکم با ادامه طولانی شدن مذاکرات و تکرار ادعاهای قبلی مبنی بر نشان ندادن حسننیت از طرف ایران، وقتکشی و ... بهانه اصلی برای تشدید و ادامه فشارها بر ایران را بدست خواهند آورد. از سوی دیگر لابی صهیونیستها که با تمام توان بدنبال به بنبست کشاندن مذاکرات است، از این بینتیجه ماندنها بیشترین بهره تبلیغاتی و فشار بر کنگره برای تصویب تحریمهای جدید خواهد برد.
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر منزوی اینروزهای رژیم اسرائیل در آخرین اظهارنظر خود که یک روز مانده به مذاکرات ژنو منتشر شد، کاهش فشارها بر ایران را "اشتباهی تاریخی" خوانده است که خود گویای نگرانی اسرائیل از هرگونه توافق در مذاکرات است.
یکی از توصیههای همیشگی اندیشکدهها و لابیهای وابسته به اسرائیل طی یکسال گذشته این بوده است که اثر کردن و نتیجه داددن تحریمها در ایران نیاز به زمان دارد. همین توصیهها موجب عدم حصول نتیجه مطلوب در مذاکرات متعدد قبلی از ژنو تا آلماتی 2 بود که طرف غربی به خیال نزدیک شدن به نتیجهگیری از تحریمهای فلجکننده، منتظر انفجار اجتماعی و بروز ناآرامی بویژه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری بود. ازین رو، آشکارا در مذاکرات به دنبال "خریدن زمان" با امید ایجاد فشار از درون جامعه به تیم هستهای و نظام بودند که با وجود برخی تنشهای کوتاه و مقطعی ناشی از سوء مدیریت بازار طلا و ارز، بحران مورد نظر غرب محقق نشد و انتخابات 24 خرداد ماه نیز آب سردی بر پیکر تحریمکنندگان بود.
پایگاه تحلیلی المانیتور در خصوص عامل "زمان" در مذاکرات جدید ایران و 1+5 مینویسد: «ایران در این مذاکرات بیشتر از اینکه بدنبال رفع تحریمها باشد، در وهله اول به فکر حفظ برنامه هستهای خود و ممانعت از اقدامات شدیدتر –حمله نظامی اسرائیل یا آمریکا و یا تحریمهای شدیدتر - از سوی طرف غربی است.»
به اعتقاد کارشناس المانیتور، در دور جدید مذاکرات هستهای، طولانیشدن مذاکرات به ضرر روحانی و ایران خواهد بود. دکتر روحانی تلاش میکند تا در زمانی کوتاه شرایط داخل و خارج ایران را بهبود ببخشد. رئیسجمهور ایران بسیار خواهان رسیدن به توافق هستهای است که کاهش تحریمها را نیز بدنبال دارد. از سوی دیگر تلاش روحانی برای توافق با غرب، در داخل ایران نیز فشارهایی را برای وی بدنبال داشته است و رئیسجمهور ایران در داخل نیز هزینه رویکرد جدید را می پردازد.
فشارهای داخلی بر روحانی یکی دیگر از عواملی است که زمان را برای وی بسیار تعیینکننده کرده است. اگر رئیس دولت یازدهم نتواند در کوتاه مدت پاسخ اعتماد رهبری به دادن اختیار تام در مسئله هستهای را بدهد، آنگاه جناح محافظهکار و تندوری داخل ایران بر وی خواهند تاخت و شرایط میتواند به وضعیتی بدتر از آنچه که بوده است تبدیل شود.
ایران در سال 2008 به مرحله قابلیت هستهای ( داشتن دانش فنی و مواد کافی برای حرکت به سوی ساخت بمب اتمی) رسید. در سال 2010 نیز میزان اورانیوم غنیشده 3.5 درصد ایران به اندازهای بود که بخواهد آن را در حد مورد نیاز برای بمب هستهای غنی سازی کند؛ اما هرگز به چنین مسیری قدم نگذاشت و ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود را برای چندمین بار اثبات کرد.
نگرانی بعد از این مرحله، این بود که در صورتی که ایران اورانیوم را تا 19.75 درصد غنیسازی کند، آنوقت میتواند به سرعت آن را تبدیل به اورانیوم مورد نیاز برای سلاح هستهای نماید. این اتفاق نیز در سال 2012 افتاد و ایران با غنیسازی 20 درصدی ثابت کرد که در مرحله قابلیت و توانمندی هستهای تثبیت شده است و ارادهای برای انحراف در مسیر برنامه صلحآمیز خود ندارد. به همین دلیل با تبدیل این مواد به میلههای سوختی، همواره ذخایر خود را در سطحی پایینتر از میزان مورد نیاز برای ساخت سلاح نگهداشته است.
عراقچی مذاکرهکننده ارشد ایران:
طرح ایران واقعبینانه و کارشناسیشده است.
مسلم آنکه، رئیسجمهور و وزیر امورخارجه کشورمان هم بارها تأکید کردهاند که ایران بدنبال "مذاکره برای مذاکره" نیست و غرب باید این رویکرد و حسننیت ایران را مغتنم بشمارد. ایران در این مذاکرات نیازی به زمان ندارد و قطعا هرگونه طولانی کردن مذاکرات یا بهانهجویی، از طرف مقابل بوده تا از عامل "زمان" به ضرر ایران استفاده کند.
مذاکرهکننده ارشد ایران آقای عراقچی نیز در گفتگوی ویژه خبری پیش از سفر به ژنو تاکید کردند که طرح ایران واقع بینانه و بسیار کارشناسیشده و برای طرف مقابل نیز قابل پذیرش است. تیم ایرانی هوشمندانه راهها را برای بهانهجویی غرب بسته است و باید دید اینبار طرفهای مذاکره ایران چگونه جواب حسننیت ملت و دست "همکاری و تعامل" دولت جدید را میدهند.