به گزارش مشرق، هادی محمدی در یادداشت روزنامه جوان نوشت:
فصل مشترک اندیشههای کیسینجر و رفتارهای سیاست خارجی و امنیتی ترامپ در یک سال گذشته، یکجانبهگرایی با ماهیت صهیونیستی در تمام عرصههای جهانی است که به جای تعامل با جهان، رئالیسم قدرت محور و سیاست مجبورسازی طرفهای گوناگون در مناسبات جهانی را مبنای رفتار و کنشگری قرار داده است.
کیسینجر هم مانند ترامپ در کمیته نیروهای مسلح کنگره امریکا، ذیل عنوان چالشهای جهانی و راهبرد امنیت ملی ایالات متحده، ادبیات جنگ سرد را برای مهار و براندازی ایران توجیه میکند و معتقد است با مهار توانمندیهای دفاعی و منطقهای ایران، باید سرانجام مطلوب امریکا در خاورمیانه را رقم زد. این ادبیات ستیزهجویانه و یکجانبه در حالی است که دولت ترامپ و رژیم صهیونیستی و دنبالههای سعودی آنها، دو اولویت فوری برای خود در قبال ایران تعیین کردهاند و برجام و حذف توان موشکی و قدرت منطقهای ایران را بخشی از پازل استراتژی و مهار جنگ سرد خود میدانند. آنچه در مواضع رسمی مقامات امریکایی و رایزنیهای آنها در لندن و پاریس یا داووس و حلقه تکمیلی آن در عمان یا رخدادهای سوریه میتوان درک کرد این است که دستور کار موشکی و منطقهای به شکل موازی در برنامه سیاست خارجی امریکا در حال پیگیری است، البته یک تقسیم کار دیپلماتیک نیز در این تلاشها وجود دارد که بحث موشکی ایران، دستمایه تحریمهای تکمیلی امریکا با اروپا را تشکیل میدهد تا ملاحظات برجامی اروپا از سوی امریکا رعایت شود ولی اروپا بپذیرد که طیف جدیدی از فشار و تحریم علیه ایران را به اجرا بگذارد. هدف امریکا از این رایزنیها با اروپا، کاستن از سطح تعاملات اقتصادی اروپا با ایران و مجبورسازی ایران به تمکین در قبال آن و محدود کردن توان موشکی است.
اروپا به خوبی میداند که در یک پارادوکس منافع اقتصادی با ایران و فشارهای امریکا گرفتار است و با انتقال فشار به ایران، هزینه این فشار را بر عهده ایران میداند. این بخش از سیاستهای امریکا در حلقهای دیگر به موازنه قدرت منطقهای ایران معطوف است که از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و اهرمهای امریکا نیز در منطقه بسیار محدود و ناکارآمد هستند، لذا در یک پیوند هوشمندانه میتوان راهبرد مهار امریکا را از طریق دست برتر ایران در منطقه اعمال و فشارهای موشکی از طریق اروپا را بیاثر کرد، یعنی هزینه پذیرش فشارهای امریکا از سوی اروپا باید این باشد که منافع منطقهای خود را از دست خواهد داد. ترامپ با توصیههای صهیونیستی و کیسینجری میخواهد هزینههای شکست منطقهای خود را بر دوش اروپا بیندازد و با آنها تقسیم کند تا شانس کسب موفقیت در معادلات منطقهای را برای خود، رژیم صهیونیستی و دنبالههای سعودی افزایش دهد.