به گزارش مشرق، «سیدرضا قزوینی غرابی» در یادداشت روزنامه «خراسان» نوشت:
یحیی السنوار رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه، در سخنرانی بسیار مهمی به دو موضوع حساس و قابل توجه اشاره کرد. موضوعاتی که به شدت توجه رسانههای بین المللی و به ویژه منطقهای را برانگیخت.السنوار ابتدا ایران را بزرگ ترین پشتیبان شاخه نظامی جنبش حماس (گردانهای قسام) معرفی کرد و گفت به دنبال تقویت کامل این روابط است. نکته دیگر و مهم در سخنرانی این مقام ارشد حماس سوریه بود. وی ابراز امیدواری کرد که با پایان جنگ در سوریه افقها برای ترمیم روابط حماس با دولت بشار اسد گشوده شود و مانعی برای بهبود روابط وجود ندارد.
صراحت و شفافیت مقام عالی رتبه حماس از آغاز بحران سوریه و سردی روابط این گروه با ایران و قطع شدن آن با دمشق بی سابقه است. پس از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ حماس که سالها در کنف حمایت اسد بود به صف مخالفان وی پیوست و حتی اقدام به آموزش مخالفان مسلح او کرد. همین موضوع در روابط این جنبش با ایران نیز تأثیرات مخرب فراوانی گذاشت و روابط حماس با تهران سرد شد.
السنوار و در مجموع، بدنه حماس در غزه و شاخه نظامی آن نشان داد که تصمیم نهایی خود را برای بهبود جدی روابط با محور مقاومت گرفته و این اظهارات مهم آنها درباره ایران به معنی نزدیک شدن با تهران و ارسال سیگنال به دیگر طرفهای خارجی و منطقهای است تا نشان دهد حماس جبهه جدید خود را مشخص کرده است.
تغییرات ملموس در اظهارات و مواضع حماس با تغییر کادر رهبری این جنبش پس از انتخابات داخلی اخیر به وجود آمد. همان زمان نیز پیش بینیها حاکی از آن بود که روی کارآمدن اسماعیل هنیه و یحیی السنوار میتواند به نزدیک تر شدن دوباره حماس به ایران کمک کند و این اتفاق عملا در حال روی دادن است.
حضور هیئت عالی رتبه حماس در مراسم تحلیف آقای روحانی رئیس جمهورکشورمان و دیدار این گروه با مقامات ایرانی فرصتی برای یخ شدن روابط دو طرف بود. حماس علاوه بر ایران، بهبودی روابط خود با حزب ا... را نیز آغاز کرده است.
این اظهارات پس از شش سال از آغاز بحران و در زمانی انجام میشود که اوضاع سیاسی و میدانی به شدت به نفع بشار اسد است و معلوم نیست اگر شرایط این گونه نبود آیا بازهم حماسیها چنین چرخشی را در مواضع خود ایجاد میکردند یا خیر. اما در هر صورت اتفاق روی داده در نوع خود مثبت تلقی میشود.
به ویژه آن که بی تردید موضع جدید که در تعارض کامل با موضع گذشته آن است باعث خشم شدید عربستان و امارات خواهد شد.
همان گونه که گفته شد روابط حماس از مدتی قبل با حزب ا... و پس از آن با تهران به سمت بهبودی پیش رفت اما به نظر میرسد بهبود این روابط با دمشق نیاز به زمان دارد. البته شواهد نشان میدهد که حزب ا... و ایران تلاش خود را برای بهبود سریع تر آن و میانجیگری لازم انجام خواهند داد. سوریه معتقد است که اقدام حماس در سال ۲۰۱۱ خنجری در کمر مقاومت و حامی آن یعنی دمشق بوده است. بنابراین روشن است که بهبود این روابط نیاز به زمان داشته باشد. هر چند احتمالا حماس برای آشتی، شرایط سخت تری نسبت به دولت اسد دارد.
این گروه هنوز همپیمان صمیمی قطر و ترکیه دو کشور مخالف اسد است علاوه بر این که فشارهای بین المللی و منطقهای برای جلوگیری از نزدیکی حماس به سوریه و ایران افزایش خواهد یافت. اما واضح است که دولت سوریه برای نشان دادن قدرت و حقانیت خود و مانور سیاسی از این اقدام استقبال خواهد کرد. به ویژه آن که در هفتهها و ماههای اخیر تمایلات منطقهای برای از سرگیری روابط با دمشق توسط کشورهای عربی مانند اردن، تونس و.. . علنی شده است و حتی نیمی از کشورهای عربی، هفته گذشته در نمایشگاه بین المللی دمشق که پس از شش سال وقفه برگزار میشد حضور یافتند. بنابراین نزدیک شدن حماس به سوریه، یک مانور سیاسی مثبت برای دولت اسد خواهد بود.
اما پرسشی که مطرح میشود این است که در سایه توافقات اخیر امارات و مصر با حماس و ورود آنها به غزه، واکنش آنان به این مواضع بی سابقه حماس چیست و چه تأثیری بر توافقات انجام شده خواهد گذاشت؟
آیا کشورهای خلیج فارس به ویژه امارات و عربستان خشم خود را به شکل عملی علیه غزه نشان خواهند داد؟ آیا رهبران جدید حماس به طور راهبردی تصمیم به جبران گذشته جنبش کرده اند یا اینکه شرایط منطقهای و روی گردانی حامیان عربی آنها، این رهبران را وادار به اتخاذ چنین تصمیمی کرده است؟
آیا غزه این بار میدان رویارویی بازیگران منطقه خواهد شد یا این که کادر جدید رهبری حماس با زیرکی خواهد توانست با یک بازی هوشمندانه رضایت همه طرفها را جلب کند؟ روزهای آینده پاسخ این سوالات را روشن میکند.