به گزارش مشرق، محمد ایمانی، فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: یک روزنامه غربگرا نوشته که "چرا در یک دولت مذاکره حرام و در دولت بعدی مذاکره و یا هر کلمه و واژه دیگری به جای مذاکره حلال است؟ دولت رئیسی و تیم مذاکره کننده هستهای به ملت توضیح دهد وقتی قرار است همان پیشنویس دولت روحانی و ظریف در مذاکرات برجام ادامه پیدا کند پس چرا اجازه ندادید دولت قبل کار را تمام کند؟ چرا اقتصاد و معیشت اکثریت ملت را فدای ادبیاتِ قدرتتان کردهاید؟
چطور و چگونه و به چه دلایلی حرامها در دولت روحانی، در دولت رئیسی به حلال تبدیل شده است؟ اگر هم بگوئید مذاکرهای صورت نگرفته است و هر چه هست با واسطه صورت میگیرد، با پس و پیش کردنِ کلمات و جملات نمیتوانید واقعیت موجود را کتمان کنید؛ چرا که طرفهای اصلی مذاکرات برجام ایران و آمریکا هستند!".
اولا آقای روحانی، دوره هشت ساله دولتش را در "مذاکره و دیگر هیچ" سپری کرد. نویسنده چگونه می تواند به این سادگی خلاف بگوید و بر مبنای دروغ مسلّم، استدلال کند؟!
ثانیا مذاکره در مفهوم عام، یک موضوع است، مذاکره با آمریکا، چیز دیگر. و البته هر دو مورد در دولت روحانی اتفاق افتاد و کار حتی بعضا به مغازله و اعتماد بی حد و حصر رسید؛ یکی، اوباما را بسیار مودب می نامید، دیگری روی امضای کِری قسم می خورد، سومی (مرحوم) ادعا می کرد آمریکا بدعهدی های توافق موقت را جبران می کند؛ و...
ثالثا جای شاکی و متهم، و بدهکار و طلبکار با این فضا سازی ها عوض نمی شود. زمانی که غربگرایان در شیپور مذاکره با آمریکا می دمیدند، هشت سال قبل بود. اما اکنون باید پاسخگو باشند که چرا "مذاکره به هرقیمت، توافق به هر قیمت و اجرای یکطرفه به هر قیمت" در دستور کارشان بود؟ و چرا بی سابقه ترین رکود و تورم ها را با دو برابر تحریم بیشتر نسبت به قبل از برجام، سر سفره مردم و اقتصاد کشور آوردند؟!
وقتی کسی با وعده های فریبنده، چکی را خرج می کند که بلا محل است و برگشت می خورد (به شهادت صاحب نظران، از ابتدا هم معلوم بود بلا محل است)، نمی تواند طلبکاران شود که درباره آداب معامله و مذاکره و بده بستان کلاس بگذارد! متهم چک بی محل، فقط باید ضمن ابراز شرمندگی، بدهی اش را صاف کند.
رابعا در پیش نویس کذایی شش دور مذاکره، نه موضوع لغو تحریم ها به درستی تعیین تکلیف شده بود، نه راستی آزمایی و نه اخذ تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی غرب. این مصیبت البته حاصل دیکته نویسی در اصل مذاکرات برجام، و مایه شرمندگی بزک کنندگان آن است.
خامسا مسئله امروز، مذاکره نیست؛ خساراتی است که غربگرایان به اعتبار اعتماد به امضای کری و اوبامای مودب (!) پدید آورده اند. آقای روحانی حتی پیش از گستاخی پایانی آمریکا، به خانم موگرینی برای عدم خروج از برجام حتی در صورت خروج آمریکا و بازگشت تحریم ها، تضمین داد و ترامپ را تشجیع به زیر پا گذاشتن تعهدات کرد.
مسئله امروز، مذاکره نیست. مذاکره به توافقی قابل نقض توسط آمریکا ختم شده است. آمریکا، اکنون ناچار است به تعهداتش برگردد تا بتواند به تادیب و تحقیر شدگی خود ساخته در پشت در مذاکرات پایان دهد. و در این مسیر نمی تواند شرط بگذارد یا چانه زنی کند. چانه زنی مربوط به دوره پیش از مذاکره و توافق است.
غربگرایان از مخمصه خود ساخته آمریکا با خبرند و با ترفند "ضرورت مذاکره دوباره"، می خواهند کار آمریکا را بدون پرداخت هزینه عهدشکنی گذشته و بدون ارائه تضمین برای در آینده راه بیندازند! بازگشت آمریکا به توافق، مذاکره نمی خواهد، صداقت و عقب نشینی از "مرزشکنی توافق" می خواهد که ندارد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.