کد خبر 901628
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۱
زندان

سه ماه پس از وقوع یک قتل در تهران و در حالی که متهم در زندان به سر می‌برد دختر جوانی به دادسرای جنایی تهران رفت و از بازپرس پرونده خواست تا اجازه دهد وی با این متهم ازدواج کند.

به گزارش مشرق، این جنایت ساعت 6 بعد ازظهر 18 تیر همزمان با کشف جسد پسری جوان در خیابان کوثر- شهید محلاتی به پلیس اعلام شد. به‌دنبال این خبر موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اطلاع داده شد. با حضور تیم جنایی در محل آنها با جسد پسری 28ساله درحالی که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود مواجه شدند. این درحالی بود که هیچ مدرک شناسایی که هویت قربانی را مشخص کند در تحقیقات میدانی به‌دست نیامد.بررسی‌ها در رابطه با شناسایی هویت مقتول و عامل جنایت ادامه داشت تا اینکه دو روز بعد از کشف جسد، زن جوانی به کلانتری 132 نبرد رفت و از ناپدید شدن برادرش به‌نام مهرداد خبر داد.زن جوان مدعی بود که برادرش از روز 17 تیر ناپدید شده است. با توجه به اینکه مشخصات مهرداد با جسد کشف شده شباهت داشت از خواهر وی خواسته شد جسد را شناسایی کند. بدین ترتیب هویت مقتول روشن شد.

بیشتر بخوانید:

قتل خانم معلم به دست همکارش

بازسازی صحنه قتل توسط «دم اسبی» +عکس

ردپای یک دوست

در ادامه تحقیقات از خانواده مهرداد مشخص شد که وی آخرین بار با یکی از دوستانش به‌نام مصطفی سوار بر خودروی وانتی دیده شده است.از آنجایی که مصطفی آخرین نفری بود که با مقتول دیده شده بود کارآگاهان به سراغ پسر جوان رفتند اما مصطفی همزمان با ناپدید شدن مهرداد خودرواش را فروخته و متواری شده بود.بررسی‌ها برای دستگیری مصطفی ادامه داشت تا اینکه 13 مرداد پسر جوان به همراه پدرش به اداره آگاهی رفت و خود را تسلیم پلیس کرد. وی در تحقیقات گفت: با یکی از اوباش محل دعوا داشتم از مهرداد خواستم همراهم بیاید تا سر قرار دعوا برویم وقتی به محل رسیدیم وحید- طرف دعوا- نیامد برای همین تصمیم گرفتیم به خانه‌مان برویم و مشروب بخوریم.

در پشت بام نشسته بودیم و حال طبیعی نداشتم و در این میان بین و من و مهرداد درگیری لفظی شد. نمی‌دانم چه شد که وقتی به خودم آمدم مهرداد را با چاقو زده بودم. خیلی ترسیده بودم جسدش را روی دوشم انداختم تا از خانه بیرون ببرم که پدرم در راه پله‌ها مرا دید.

برای اینکه شک نکند به دروغ به او گفتم مهرداد مشروب خورده و حالش بد است می‌خواهم او را به بیمارستان برسانم. اما او متوجه خون شد، برای همین تهدیدش کردم که اگر حرف بزند او را هم می‌کشم. جسد را داخل پتو پیچیده و در وانت قرار دادم و پس از طی مسافتی کنار خیابان داخل جوی آب رها کردم.

با اعتراف پسر جوان به جنایت او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و روانه زندان شد. اما در حالی که مصطفی از حدود دو ماه قبل در زندان است هفته گذشته دختر جوانی به‌نام زهرا به دادسرای جنایی تهران و نزد بازپرس پرونده رفت و تقاضای عجیبی را مطرح کرد، وی به بازپرس گفت: من مدت‌هاست که مصطفی را می‌شناسم و به او علاقه دارم. دلم می‌خواهد با او ازدواج کنم.

درست است که خانواده مقتول برایش تقاضای قصاص کرده‌اند و قرار است محاکمه شود اما علاقه‌ام به او باعث شده تا چنین درخواستی را مطرح کنم. از شما می‌خواهم اجازه دهید که با او ملاقات داشته باشم و بتوانم به عقد او در بیایم.با درخواست دختر جوان، بازپرس جنایی دستور ملاقات با متهم را صادر کرد و درصورت موافقت پسر جوان تشریفات قانونی برای ازدواج آنها فراهم شود.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 23
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۰۸:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    28 7
    معلومه که قاتل پارتی داره عوضی آشغال-
    • IR ۱۵:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
      13 0
      خب مبارکه به سلامتی. تا باشه این جنایت ها باشه که اخرش به ازدواج منتهی میشه.
    • IR ۱۵:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
      0 0
      خب مبارکه به سلامتی. تا باشه این جنایت ها باشه که اخرش به ازدواج منتهی میشه.
  • IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    29 1
    خدا میدونه پشت قضیه چیه. چه بسا دختر رو با انگیزه رضایت گرفتن جلو انداخته باشند. شایدم هیچی نیست.
    • IR ۱۳:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
      5 0
      دوست دختر پسر بودن دختره از این اتفاق سوء استفاده کرده و با اینکار قاتل رو راضی به ازدواج میکنه در صورتی که وقتی قاتل آزاد بوده در حد دوستی دختررو میخواسته ..
    • IR ۱۸:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
      2 0
      بله قاضی تبدیل به غازی شده وجدانت کجاست؟؟؟؟ پیداست می خواهی طرف را به زور ببخشونی و خون مقتول را پایمال کنی برای همین این بازی عشق و عاشقی رو راه انداختی
  • IR ۰۹:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    27 0
    اللهم اشف کل مریض!
  • ضحاکِ ضاحک IR ۱۰:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    19 3
    بچه شون میشه اسامه بنلادن :))
  • IR ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    14 0
    شاید پسر مال و منالی داشته
  • IR ۱۳:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    4 3
    رسم و رسوم ازدواج نزد قاتلا....از لحاظ جهزیه و ‌ مهریه.... ۱ ) _ ۳۰۰ عدد چاقو با انواع مختلف از سلاحای سرد.. ۲ ) _ ۳۰ عدد اسپری های بی حس و بیهوش کننده... ۳ ) _ ۱۰ بسته دستکشهای پلاستیکی برای مخفی کردن اثر انگشت هنگام ارتکاب جرم....
  • IR ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    4 0
    وقتی اعدام شد اموالش بخاطر مهریه میرسه به این خانم ..البته اگه پولی داشته باشه
  • IR ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    8 0
    من تهرانی ام و همیشه می شنیدم شهرستانی ها میگن تهران دیوونه خونه است ! و خیلی بهم برمی خورد . حالا که چند ماهی است از تهران مهاجرت کرده ام و رفته ام ، وقتی اخبار تهران را می خوانم همش فکر می کنم تهران دیوونه خونه است !
  • IN ۱۳:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    5 1
    انحطاط اخلاق در جامعه ماست
    • DE ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
      1 2
      جناب پروفسور از نظرتان متشکریم
  • IR ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    4 3
    غلبه احساسات منحرف بر عقل همین می شود. کسیکه قوانین الهی را زیر پا می گذارد نمیتواند هیچ دختری را خوشبخت کند. اصولا افراد طالح بدبخت کننده هستند.
  • IR ۱۴:۲۵ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    2 1
    شعرهای عرفانی صدا و سیما خیلیها رو عرفانی کرده ! بعضیها حجابشون عرفانی شده و برخیها هم شرابشون !
  • FR ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    4 3
    از این که دراین کشور قرون وسطایی زندگی می کنم شرمنده ام
  • FR ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    3 3
    از این که دراین کشور قرون وسطایی زندگی می کنم شرمنده ام
  • IR ۱۶:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    3 0
    خوب اینطوری دیگه تو اعلامیه اش نمی نویسند : جوان ناکام . جاش می نویسند ، مست کامران
  • IR ۱۶:۲۸ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    3 0
    هفته پیش بود گویا ، که عده زیادی به خاطر خوردن الکل مسموم راهی بیمارستان شدند ! صدا و سیمای ما چقدر در این زمینه کار فیلم روشنگری و ... کرده ؟ سکانداران فرهنگی چه می کنند ؟ اما نه بابا هیچی باز این حضرات درمیاند میگند ملت افسرده اند ! نشاط میخاند و ... نه اصلا کاری به صدا و سیما ندارم اصلا ...
  • IR ۱۶:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    1 0
    هفته پیش بود گویا ، که عده زیادی به خاطر خوردن الکل مسموم راهی بیمارستان شدند ! صدا و سیمای ما چقدر در این زمینه کار فیلم روشنگری و ... کرده ؟ سکانداران فرهنگی چه می کنند ؟ اما نه بابا هیچی باز این حضرات درمیاند میگند ملت افسرده اند ! نشاط میخاند و ... نه اصلا کاری به صدا و سیما ندارم اصلا ...
  • IR ۱۶:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    1 1
    « پرستش به مستی است در کیش مهر........برون اند زین جرگه هشیارها » خدا رحمت کنه مرحوم علامه طباطبایی رو که این شعر رو سروده ، همین الآن جستجو زدم و شعر رو دیدم و البته خانمی که کل شعر رو گذاشته بود با موهای بیرون ... ، براستی چند در صد جامعه فهمی عمیق و درست از اشعار عرفانی دارند ؟ اگر معکوس فهمی باشد و ذهن و قلب از اوجهای عرفانی شعر طرفی نبندد ، و اسیر معانی غیر مراد ظاهری شود ، کار صدا و سیما در پخشِ با آن نوع از موسیقی چه توجیهی دارد ؟ چه نوع شادی ای به جامعه بخصوص جوانان می دهد ؟ فردای یوم الحساب مدیران صدا و سیما جواب جوانان به خطا رفته بر اثر چنان اشعار نابجا اجرا شده چه پاسخی مهیا کرده اند ؟ مشرق منعکس می کنی ؟ بگذار بگویند متحجر و ...
  • IR ۱۷:۲۴ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۱
    3 0
    احتمالا پسره بیمه داشته میخاد بعد از مرگش مستمری بگیرش بشه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس