حالا دیگر از کوه تا دشت در شمال کوهدشت به قامت درخت بلند ستبری نمیبالد و تا چشم کار میکند رد عمود گاوآهن است که تیغ قتل و غارت در قبیله بلوطها نهاده و جاپایشان را گندم کاشتهاند.
دندان طمع کشاورزان شمال کوهدشت چنان تیز شد که کبریت بر شانه سرسبز کوهستان چنگری نهادند و کیلومترها جنگل بکر بلوط را به دریای خاکستر مبدل کردند تا بعداً تراکتورها را از گرده کوهستان بالا برده و زمین صاف بیدرخت را صاحب شوند.
انگار برخی کشاورزان دریافتهاند سفره بیصاحب مراتع برای چپاول آنها پهن شده است و درختان بلوط این مراتع هم جزئی از سرزمین غارت شده است و اجازه دارند این اسیران بیزبان را دستهجمعی از تیغ تیز گاوآهنها عبور دهند.
اما مرتعخواریها در لرستان بویژه شمال شهرستان کوهدشت تا جایی پیش رفته که دندان طمع تصرف این روزها به تنها پارک جنگلی در 5 کیلومتری شمال کوهدشت رسیده و روستاییان همجوار قصد شخم کردن آن را دارند و این در حالی است که رد شخم از بیخ گوش این پارک جنگلی عبور کرده و تمام تپهها و کوه و کشهای آن شخم زده شده اما گویا باید تمام پارک مقابل نگاه توجه مسؤولان به زیادهخواهی کشاورزان تقدیم شود.
شهردار کوهدشت در این رابطه به مهر میگوید: این طرح مربوط به زمان چند شهردار پیش بوده و ما در حال حاضر اعتباری برای ساماندهی این پارک نداریم. علی نجات نورعلی ادامه میدهد: در حال حاضر درگیر ساماندهی پارکهای داخل شهر هستیم و هنوز نتوانستهایم آنچنانکه مورد رضایت مردم است به این پارکها رسیدگی کنیم.
وی گفت: اگر اعتباری اختصاص یابد در راستای ساماندهی پارک جنگلی کوهدشت تلاش خواهیم کرد، اگرچه نظر شخصی بنده این است که متصدی این پارک شهرداری نباشد چون مشکلات شهرداری بیشتر از این است که بتواند به این پارک هم رسیدگی کند.
شهردار کوهدشت میافزاید: در یک جلسه با حضور شورای شهر و فرماندار بحث درباره این پارک را مطرح میکنیم شاید به سرانجامی برسیم. اما ماجرای تصرف بلوطستان تنها به این پارک جنگلی و شهرستان کوهدشت ختم نمیشود و سالهاست تیغه وحشی گاوآهن از ریشه بلوطهای زاگرس میگذرد و دست مسؤولی به نجات این سرمایه نمیرود؛ این روایت تلخ پرده دیگری از مرگ بلوطهای زاگرس است. قریب یک دهه است قتلعام درختان بلوط در مناطق مختلف لرستان به طرزی فجیع شدت گرفته و هر روز این دشت وسیع پر از جنگل، میرود تا به برهوتی لختتر از دیروز تبدیل شود.
یک کارشناس و فعال محیطزیست در این رابطه میگوید: زاگرس از لحاظ منابع آبوخاک مهمترین و راهبردیترین منطقه کشور به شمار میآید که لزوم حفاظت از داشتههای طبیعی آن باید یکی از دغدغههای اصلی دولتمردان این سرزمین باشد.
محسن تیزهوش به مشکلات و مخاطراتی که سالهاست جنگهای بلوط زاگرس با آنها دست و پنجه نرم میکند اشارهکرده و ادامه میدهد: آتشسوزیهای گاه و بیگاه، از بین رفتن تنوع زیستی زاگرس، قاچاق گونههای در معرض خطر و آلودگی بیسابقه هوا بهوسیله حضور ریزگردهای داخلی و خارجی تنها گوشهای از آسیبهای بسیار فراوانی است که این سرزمین در چند سال اخیر به خود دیده است.
وی گفت: در این بین افزایش جمعیت و نیاز فزاینده به استفاده از منابع سرزمینی شرایط را برای تداوم عوامل زیستی سختتر کرده که یکی از این عوامل پیشروی اراضی کشاورزی تا قلب جنگلهای بلوط زاگرس است.
تیزهوش با یادآوری اینکه کشاورزی یکی از مشاغل رایج در منطقه زاگرس است که زندگی بسیاری روستاییان و عشایر به آن وابسته است، ادامه میدهد: این در حالی است که استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی شرایط محیطزیست طبیعی زاگرس را مختل و از آن مهمتر شخم زدن دامنههایی با شیب تند خطر فرسایش و از بین رفتن عوامل زیستی خاک را دوچندان کرده است.
وی بر ضرورت نظارت و توجه متولیان امر تأکید کرده و یادآور میشود که بسیاری از اراضی اطراف جنگلهای زاگرس در حاشیه بتدریج به کشاورزی دیم تبدیل شده که در حقیقت این اقدام سبب از بین رفتن پتانسیل جنگلهای بلوط شده است.
تیزهوش معتقد است که در سالهای اخیر عقبنشینی جنگلهای زاگرس یکی از مهمترین دلایل افزایش دما و خشکسالیهای کمسابقه بوده است و میگوید: تبدیل جنگلهای زنده به زمینهای کشاورزی شاید در نگاه نخست سودآور و راهگشا باشند اما در نهایت به دلیل از بین رفتن پوشش جنگلی، خاک خاصیت پایداری خود را به مرور زمان از دست میدهد.
غفلت از کشاورزی پایدار و فرسایش در زاگرس
مدیرکل آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: فرسایش
خاک یکی از مهمترین خطراتی است که براثر کشاورزی بیقاعده، بهطور مستقیم
روی جنگلهای زاگرس اثر میگذارد.
محمد درویش میافزاید: کشاورز امروزی به
وسایل پیشرفته نیز مجهز شده است که نمونه این موضوع تراکتورهایی است که
میتوانند در شیبهای بالای ۳۰ درصد براحتی زمین را شخم بزنند در صورتی که
این مناطق زمانی از دسترس تولید خارج بود.
وی ادامه میدهد: این در حالی
است که همین شیبهای تند برای فرسایش بسیار مستعد هستند که در زمانهای
گذشته این قسمتها محفوظ میماند اما اکنون محفوظ نیستند و بعد از چند وقت
نیز اثر مطلوب خود را از دست داده و به حال خود رها میشوند.
مدیرکل
آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست یکی دیگر از عوامل تخریب
اکوسیستم جنگلی زاگرس را استفاده از کودها و آفتکشهای شیمیایی عنوان کرده
و میگوید: استفاده از کودها و آفتکشهای متعدد است که بشدت ظرفیت
حاصلخیزی خاک را کاهش داده و سبب آلوده شدن آبهای جاری و زیرزمینی نیز
میشود و به این ترتیب راندمان تولید را در منطقه زاگرس کاهش میدهد.
درویش با بیان این مطلب که امروزه کشاورزی در زاگرس باید به سمت بیخاکورزی یا کشاورزی ارگانیک برود، تصریح میکند: ما باید تا جایی که میتوانیم از موج جدید کشاورزی در دنیا که بشدت میزان استفاده از آفتکشها و کودهای شیمیایی را کاسته و حتی عملیات فیزیکی مثل شخم زدن را متوقف کرده، استقبال کنیم.