به گزارش مشرق، بیایید واقعبین باشیم و منکر نشویم که «بی بی سی»، کعبه آمال بسیاری از فعالان رسانهای جناح ضدانقلاب است! در بازه زمانی دو سال گذشته، ۱۰ نفر از کارمندان «بی بی سی»، این رسانه را ترک کردهاند و به رسانههای فارسیزبان دیگر پیوستهاند. خوشبینانه است اگر تصور کنیم این رسانه متمکن، در نگهداشت نیروی انسانی، ناتوان است یا نمیتواند نیروهای حرفهای خود را که سالها، روی آنها سرمایهگذاری کرده، راضی نگه دارد. از طرفی، کوچ این افراد به رسانههای فارسیزبان دیگر، نشان از تیمسازی و آرایش جدیدی دارد که جالب توجه است. با توجه به اهمیت رسانه و مدلهای رفتاری رسانههای غربی در تحولات اخیر کشورهای غرب آسیا و خصوصا ایران، این رسانهها معمولا افکار عمومی را آماده میکنند تا دولتها اقدامات سیاسی، اقتصادی یا حتی نظامی را اجرایی کنند. در موضوع اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، جنگ خلیج فارس، حمله آمریکا به عراق و... نیز این اتفاق افتاد.
بیشتر بخوانید:
۱) رسانه، وکیل مردم است
مخاطب به رسانه وکالت میدهد که هر جایی که او نمیتواند حضور داشته باشد، رسانه حاضر شود و اخبار را دریافت و به او منتقل کند؛ و جایی که انحراف مسئولان از اصول و معابر را میبینند، وظیفه نظارتی خود را انجام دهند و مسئولان را وادار به پاسخگویی کنند. اما اکنون شاهد کار تشریفاتی رسانهها هستیم؛ همزمان با شروع بحران، کارشان را آغاز میکنند و با پایان بحران، کارشان تمام میشود. در حالی که مردم انتظار دارند رسانهها قبل از بروز مشکل، هشدار بدهند و بعد از پایان، دلایل وقوع را تحلیل کنند و جلوی اتفاقات مشابه را بگیرند.
۲) راز جذب مخاطب چیست؟
اینکه چه درصدی از مردم به رسانههای خارجی مراجعه میکنند و چه درصدی به رسانههای داخلی، باید بر اساس نظرسنجیهای دقیق و معتبر اعلام شود؛ اما مسلم است که رسانههای خارجی، بخش قابلتوجهی از مردم را به خود وابسته کردهاند و مردم برای آگاهی از اخبار و وقایع ایران، منطقه و جهان، به «بی بی سی» و شبکههای مشابه خارجی توجه دارند. حتی اگر این تعداد، درصد کمی را تشکیل دهد، هشداردهنده است؛ زیرا رسانهای که در ایران نیست، داخل کشور، خبرنگار و مجوز فعالیت ندارد، توانسته دستکم ۳۰ درصد از مردم را به خود جذب کند.
چه کردهایم که مردم برای دریافت اخبار، به «بی بی سی» و فضای مجازی مراجعه میکنند؟ میتوان به صراحت گفت خطر برنامهای مثل «من و تو» به مراتب بیشتر از برنامههای دیگر ماهوارهای است؛ چون این برنامه، از بستر فرهنگی برای رسیدن به اهداف سیاسی سازندگان خود استفاده میکند و محتوای بسیار سرگرمکننده به مخاطب ارائه میدهد. در حالی که مخاطب با مراجعه به تلویزیون ملی، اغلب دست خالی برمیگردد و محتوای جذابی پیدا نمیکند.
۳)رسانههای داخلی جا ماندهاند؟
امروز، رمز موفقیت رسانهها، یادگیری کار رقابتی است. داخلیها باید باور کنند رسانههای دیگری هم هستند و مخاطبان هیچ تعهدی به ایشان ندارند. هر کس بتواند نیاز رسانهای مخاطب را بهتر، سریعتر، صادقانهتر و بیطرفانهتر تأمین کند، مخاطب به او وابسته میشود.
رسانهها اکثرا رویدادی کار میکنند؛ مثلا اگر رهبر معظم انقلاب، یک هدف متعالی را بیان میکنند، رسانهها فقط آن را میگویند و بر آن، متمرکز و متوقف نمیشوند؛ در حالی که بعضی خبرها یا مسائل آنقدر مهماند که باید در قالبهای مختلف (مصاحبه، گزارش، فیلم، سریال و...) به آنها پرداخته شود؛ نتیجه اینکه مثلا نام سال، لقلقه زبان و مایه تمسخر برخی میشود.
۴) داخلیها در برابر آرایش جدید چه کنند؟
رسانههای ایرانی متعهد به کشور و انقلاب، با هر جهتگیری سیاسی، باید تحولات پیرامون خود را درک کنند. آگاه باشند که چه تغییراتی در حال وقوع است و مخاطبان را هم آگاه کنند. مرحله بعد، واکنش همعرض و اتخاذ راهبرد فعال و فوقفعال است؛ یعنی سعی کنند آرایش رسانهای همعرض داشته باشند و منتظر نمانند که جبههای شکل بگیرد تا با آن مقابله کنند؛ نهایتا بتوانند تحولات آتی را هم پیشبینی کنند.
باید محتوای رسانهای (خبر، تحلیل، تفصیل، فیلم، سریال و...) را طوری تولید و منتشر کنند که مردم با وجود رسانههای خارجی، به سراغ آنها نروند. مردم حق دارند خبرهای کشور و دنیا را از رسانههای ملی خود بشنوند. اگر این نیاز تأمین نشود، به سراغ رسانههای دیگر میروند.
۵) چرا مخاطب از دست داخلیها میرود؟
تأخیر یا عدم پوشش مناسب اخبار ریز و درشت روز، دلیل مهمی در از دست دادن مخاطب است. حق نظام جمهوری اسلامی نیست که با داشتن این همه رسانه، مردمش به رسانههای خارجی وابسته باشند. رسانهها و مدیران قدیمی، در سی، چهل سال پیش ماندهاند و با همان تاکتیکها کار میکنند؛ در حالی که تاکتیکها تغییر کردهاند. ممکن است راهبرد رسانهای در برابر واقعهای، سکوت، کوچکنمایی یا بزرگنمایی باشد، اما مخاطب، امروز، از رسانهها واقعنمایی میخواهد. اگر رویداد مهمی را به اطلاع مردم نرسانند، به سمت رسانههای دیگر میروند.
مثلا اعتراضات ۷ دی ۹۶ در مشهد، تقریبا ۲ روز بعد، در رسانه ملی اطلاعرسانی شد. جمهوری اسلامی آنقدر ظرفیت دارد که چنین اعتراضات و تحرکاتی، خطر جدی برایش ایجاد نمیکند. معترضان مشهدی، مطالبات صنفی داشتند و ضد نظام نبودند، اما وقتی ببینند صدایشان به جایی نمیرسد، یا بعد از ۲ روز، در رسانههای داخلی، «ضد انقلاب» معرفی میشوند، عصبانی میشوند.
تحریمها و جنگ سخت نمیتواند نظام را دچار چالش کند، اما مردم از فقر، تبعیض، بیعدالتی، بیتوجهی مسئولان به مشکلات، شنیده نشدن مطالباتشان و... میرنجند.
۶) متولی سازماندهی جبهه مواجهه کیست؟
یکی از مهمترین مشکلات و چالشهایی که رسانهها و بخشهای مختلف کشور دارند، این است که هر کسی متولی کارها را دیگری میداند و متولیان رسمی از خود سلب مسئولیت میکنند. ما تشکیلات و ظرفیت رسانهای زیادی داریم. اما تقریبا هیچکس کار خودش را درست انجام نمیدهد. بعضیها هم که کارشان را درست انجام میدهند، با دیگران همافزایی ندارند و اثر کارشان خنثی میشود.
همه، مسئول این کار هستند؛ هر کس به اندازه مأموریت حرفهای، شرعی و ملی خودش. مردم، رسانهها، مجلس، متولیان دولتی، قوه قضائیه، دستگاههای امنیتی و... همه مسئولند.
منبع: رسالت