به گزارش مشرق، دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور امریکا دو کار اصلی در مورد برجام دارد؛ گزارش به کنگره در مورد تأیید یا عدم تأیید پایبندی ایران به برجام که در یک دوره زمانی 90 روزه یا سه ماهه انجام میشود و دوم تمدید تعلیق تحریمها در یک دوره زمانی چهارماهه یا 120 روزه. او در 14 سپتامبر فرمان تعلیق تحریمها را تمدید کرد اما یک ماه بعد حاضر نشد پایبندی ایران به برجام را تأیید کند تا نوبت به روز جمعه رسید که باید هر دو کار را میکرد. او در نیمه اکتبر حاضر به تأیید پایبندی ایران به برجام نشد تا این بار را به دوش کنگره انداخته باشد و همین هم حدس و گمانهایی درباره تمدید تعلیقها ایجاد کرد که باید تکلیف آن را در روز جمعه 12 ژانویه مشخص میکرد. هرچند که او در این روز تعلیق تحریمها را برای چهار ماه بعدی تمدید کرد اما برای بعد از این مدت چهار شرط گذاشت که به زعم وی تمدیدهای بعدی منوط به تحقق این چهار شرط خواهند بود.
این چهار شرط عبارتند از: اجازه بازرسی فوری از تمام اماکنی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهان بازدید از آن است، تضمینی از سوی ایران که حتی نزدیک به سلاح اتمی نشود، دائمی شدن محدودیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم در ایران و عدم تفکیک برنامه موشکی ایران از فعالیت هستهای به نحوی که ادامه برنامه موشکی ایران مشمول تحریمها شود. ترامپ روز جمعه تهدید کرد که اگر این چهار شرط برآورده نشوند دیگر حاضر نخواهد شد تعلیق تحریمها را تمدید کند و به صراحت گفت که امریکا از برجام خارج خواهد شد. به این ترتیب، ترامپ در روز جمعه فقط شک و تردیدها نسبت به بقا یا شکست برجام را برای چهار ماه دیگر تمدید کرده و معلوم نیست که او بعد از این مدت چه میکند. شاید لحن تند و تیز و تا اندازه زیادی باجخواهانه او این تصور را به وجود بیاورد که در صورت تحقق نیافتن چهار شرطش، امریکا را از برجام خارج خواهد کرد اما با نگاهی به سه ماه گذشته و حتی خود این چهار شرط، نمیتوان گفت که او سوای این لحن تبلیغاتی گزینه چندانی در اختیار داشته باشد. در این سه ماه معلوم شد که سناتورهای همحزبی او در مجلس سنا با وجود داشتن رأی اکثریت در این مجلس اما راهکار عملی برای تغییر مفاد برجام یا به قول خودشان اصلاح آن ندارند تا مواردی مثل دائمی شدن محدودیت غنیسازی در ایران یا قراردادن برنامه موشکی ایران در برجام را در نسخه جدیدی از برجام بگنجانند.
حالا که کنگره پس از سه ماه نتوانسته کاری در این زمینه بکند، ترامپ رو به متحدان اروپاییاش کرده تا اصلاحات مورد نظرش را در برجام انجام بدهند و به قول معروف توپ را به زمین آنها انداخته است. این توقع او از اروپاییها در حالی است که دستکم دومین شرط او هیچ امکان عملی برای تحقق آن نیست چرا که اصل برجام با تمام مذاکرات طولانی و پر فراز و نشیب برای همین منظور طرحریزی شد و کل فرآیند بازرسیها و کنترل فعلی آژانس بر فعالیت هستهای ایران تضمینی برای عدم دسترسی ایران به سلاح هستهای است. روشن است که خارج از برجام سازوکار دیگری برای دستیابی به این تضمین نیست که اگر میبود دیگر نیازی به برجام نمیبود. این موضوع تا حدودی در مورد دیگر شروط ترامپ هم صادق است چنان که از ابتدا بنا بر تفکیک برنامههای هستهای و موشکی ایران بود و برجام بر مبنای این تفکیک شکل گرفت و حالا چگونه میتوان برجامی داشت اما بدون این تفکیک. با این شرایط نمیتوان انتظار اتفاق خاصی طی این چهار ماه داشت چنان که اروپاییها با تأکید بر تعهد در حدود برجام به نوعی پاسخ ترامپ را دادهاند و تنها مسئله باقی مانده این خواهد بود که ترامپ بعد از این مدت به تهدید خود عمل میکند و امریکا را از برجام خارج میکند یا نه. از یک طرف، تجربه سه ماه گذشته نشان میدهد که تمام سر و صداها در واشنگتن حول برجام جز تبلیغات سیاسی چیزی نیست و نه تنها ترامپ بلکه دیگر تندروها مثل تام کاتن یا باب کروکر جایگزینی برای برجام ندارند. از طرف دیگر، راهکارهایی در واشنگتن مطرح شده تا ترامپ از شر دورههای سه ماهه و چهار ماهه راحت شود و شاید طی 120 روزه آینده کنگره همین کار را بکند تا برجام به طور کلی از دستور کار ترامپ خارج شود. در این صورت، ترامپ میتواند به نمایش تبلیغاتی خود ادامه بدهد و بگوید تا آخر علیه برجام خواهد بود و در عین حال امریکا از برجام خارج نشود. با توجه به روند تخریبی یکساله اخیر امریکا در عرصه خارجی به نظر میرسد که حتی تندروترین سیاستمداران امریکا به راهحلی از این دست رو بیاورند تا اینکه با خروج از برجام این روند را تشدید کرده باشند و در این میان، ترامپ با طرح شروط چهارگانه فقط سنگ بزرگ را علیه برجام آن هم برای نزدن بلند کرده است.
منبع: روزنامه جوان