کد خبر 781926
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۶ - ۰۳:۳۰
حوادث نمایه

۳۰سال قبل که پسرم در بیمارستان متولد شد، خبر دادند که نوزاد فوت شده است.

به گزارش مشرق، «۳۰سال قبل که پسرم در بیمارستان متولد شد، خبر دادند که نوزاد فوت شده است. کارکنان بیمارستان جسد نوزادمان را به ما نشان ندادند، حالا پس از ۳۰سال مردی از راه رسیده و مدعی است که بچه‌ ما زنده است.‌» این ادعای مردی است که مدعی است ۳۰سال قبل نوزادش در یکی از بیمارستان‌های شهر به فروش رفته است. به دستور بازپرس مدیر روستا، کارآگاهان پلیس مشغول تحقیق درباره نوزادان پسری هستند که در آن روز در این بیمارستان متولد شده‌اند تا با گرفتن آزمایش دی‌ان‌ای راز این ماجرا بر ملا شود. 

به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل مرد میانسالی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از بیمارستان دولتی آرش به اتهام فروش نوزاد پسرش در ۳۰‌سال قبل شکایت کرد. 

شاکی در توضیح ماجرا گفت: بیست و نهم تیرماه سال ۱۳۶۶ در حالی که یک دختر داشتم، همسرم را که نوزاد پسری باردار بود، برای زایمان به بیمارستان آرش در تهرانپارس منتقل کردم. ساعت ۱۳ ظهر همان روز پسرم سالم به‌دنیا آمد و مادرش به او شیر داد. پسرم تا ساعت ۴ بامداد روز بعد پیش همسرم بود تا اینکه پرستاران نوزاد را از مادرش جدا می‌کنند. ساعت ۱۰ صبح روز سی‌ام وقتی برای ترخیص همسر و فرزندم به بیمارستان رفتم یکی از پرستاران مدعی شد که حال نوزاد بد شده و الان تحت مراقبت است.

به دستور پزشکان همسرم مرخص شد، اما پسرم را تحویل ما ندادند. آنها حتی به من اجازه ندادند نوزاد را ببینم تا اینکه روز بعد دوباره برای تحویل پسرم به بیمارستان آمدم، اما باز هم مدعی شدند باید پسرم تحت مراقبت باشد.

من از آنها خواستم فرزندم را ببینم، اما باز هم اجازه ندادند. روز سی و یکم همراه مادرم به بیمارستان آمدیم که یکی از پرستاران در کمال ناباوری به ما گفت پسرم فوت کرده است. مادرم درخواست کرد نوزاد را به ما نشان دهند، اما آنها ادعا کردند نوزاد را برای دفن به بهشت زهرا منتقل کرده‌اند و فقط ۶۰ تومان بابت کفن و دفن از من پول گرفتند.

وی ادامه داد: همسرم وقتی متوجه موضوع شد فوت بچه را قبول نکرد و گفت فرزندش سالم بوده و از من خواست این موضوع را از بیمارستان پیگیری کنم، اما پیگیری‌های من فایده‌ای نداشت. همسرم در این چند سال همیشه می‌گفت که پسرمان زنده است و پرستاران او را به فرد دیگری فروخته‌اند، اما ما مدرکی نداشتیم تا اینکه چند روز قبل مرد میانسالی به در خانه ما آمد و زنگ خانه ما را نواخت.

او از پشت آیفون ابتدا مشخصات شناسنامه‌ای‌ام را سؤال کرد و وقتی مطمئن شد به من گفت به در خانه ما آمده است تا واقعیتی را به ما بگوید و راز ۳۰ساله‌ای را برملا کند. مرد ناشناس گفت که ۳۰ سال قبل من همسرم را در بیمارستان برای زایمان بستری کرده‌ام و پسرم من سالم به‌دنیا آمده، اما پرستاران پسرم را با نوزاد مرده دیگری جابه‌جا کرده‌اند.

در حالی که از حرف‌های مرد ناشناس شوکه شده بودم به سرعت به در خانه رفتم، اما مرد ناشناس رفته بود. 

وی در ادامه گفت: پس از این موضوع یکی از بستگانم با من تماس گرفت و گفت مرد ناشناس ابتدا به منزل قدیمی ما که آدرس آن در پرونده بیمارستانی همسرم ثبت شده بود، رفته و آدرس خانه جدید ما را از او گرفته است. مرد ناشناس به همسایه‌های قدیمی و بستگان نزدیک من گفته بود که قرار است رازی را به من بگوید. 

پس از طرح این شکایت قاضی مدیر روستا به پزشکی قانونی و بهشت زهرا دستور داد تا چنانچه سوابقی از پرونده نوزاد فوت شده وجود دارد برای بررسی به دادسرا ارسال کنند.  صبح دیروز پزشکی قانونی به صورت کتبی اعلام کرد از نوزاد فوت شد سوابقی وجود ندارد، اما مسئولان بهشت زهرا اعلام کردند در همان تاریخ نوزادی که بر اساس نظریه پزشکان داخل رحم فوت شده به بهشت زهرا منتقل و دفن شده است.  

شاکی ۵۴ ساله که دیروز در دادسرا حضور داشت به خبرنگار ما گفت: شغل من ابزار فروشی‌ است. در حال حاضر صاحب شش فرزند هستم  پنج دختر و یک پسر. من و همسرم یقین داریم پسرم فوت نکرده و پرستاران او را با نوزاد مرده‌ای جابه‌جا کرده‌اند. چون بر اساس نظریه پزشکان نوزاد دفن شده داخل رحم فوت کرده، اما پسرم من ۱۶‌ساعت کنار مادرش بوده است.

وی ادامه داد: من روز گذشته جواز دفن را که ۳۰ سال قبل صادر شده بود از بهشت‌زهرا دریافت کردم. جالب است بدانید نام پدر و مادر نوزادی که در رحم مادرش فوت شده بود به نام من و همسرم صادر شده است. 

در ادامه قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا نوزادان پسری که در آن روز در بیمارستان آرش به‌دنیا آمده‌اند، شناسایی و با انجام آزمایش دی‌ان‌ای راز معمای این پرونده بر ملا شود. 

منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۸:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۲
    0 0
    مادربزرگ من هم تعریف می کنه که یه خواهر داشته که بیمار میشه بعد از مدتی که در بیمارستان بستری میشه پزشکان ادعا می کنن فوت کرده ولی جسدشو تحویل نمی دن و مدعی میشن که اونو دفن کردن مادر مادر بزرگم هم همین طور بعد از بستری شدن در بیمارستان وقتی برای ملاقات میرن اثری از مادربزرگ مادرم نبوده و میگن فوت شده و دفنش کردن پدربزگ مادرم هم از عذاب وجدان اینکه جسد همسرش رو تحویل نگرفته و دیر به ملاقاتش رفته دیگه ازدواج نمیکنه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس