به گزارش مشرق، هفدهم فروردین ماه سال ۹۵ مأموران پلیس از قتل مرد جوانی در خیابان مسعودیه تهران باخبر و راهی محل شدند. یکی از شاهدان گفت: ساعتی قبل صاحب لبنیاتی با مقتول درگیر شد، اما اهالی آنها را از هم جدا کردند. لحظاتی قبل اما مقتول همراه دوستانش وارد مغازه لبنیاتی شدند و با چاقو به صاحب مغازه حمله کردند.
در جریان درگیری اما مرد جوان مجروح شد. وقتی امدادگران در محل حاضر شدند، گفتند که او فوت شده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی صاحب لبنیاتی که مردی ۳۱ ساله به نام مجید بود، بازداشت شد. او در بازجوییها گفت: «قبل از حادثه مقتول کنار مغازهام مشغول صحبت کردن با تلفن همراهش بود.
او حین صحبت حرفهای زشتی میزد، به همین خاطر مجبور شدم به او تذکر بدهم، اما او ناراحت شد و با هم درگیر شدیم که با میانجیگری اهالی درگیری تمام شد. ساعتی بعد اما او با دوستانش سراغ من و برادرم آمدند و با چاقو حمله کردند. آنجا بود که برای دفاع از خودم با تیغ حلببری به او ضربه زدم.»
با اقرارهای متهم، برادر او نصرالله ۳۶ ساله نیز بازداشت شد و هر دو متهم بعد از مراحل بازجویی و بازسازی صحنه جرم روانه زندان شدند.
پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده فرستاده شد و متهمان روز گذشته پای میز محاکمه قرار گرفتند. ابتدای جلسه بعد از قرائت کیفرخواست اولیایدم درخواست قصاص کردند.
سپس متهم ردیف اول به اتهام مباشرت در قتل عمد در جایگاه ایستاد و گفت: «قتل را قبول ندارم. » در ادامه در شرح ماجرا گفت:« شب حادثه من و برادرم در مغازه مشغول کاسبی بودیم که متوجه شدیم مقتول نزدیک مغازه مشغول صحبتکردن با تلفن همراهش است. او عصبانی بود و از شدت عصبانیت متوجه حرف زدنش نبود و فحش و ناسزا میگفت.
به او معترض شدم و گفتم اینجا محل کسب است و نباید جلوی زن و بچه مردم این حرفها را بزنی. او عصبانی بود و با این تذکر به من حمله کرد، اما درگیری با پادرمیانی اهل محل خاتمه یافت.
متهم در ادامه گفت: مقتول دست بردار نشد و بعد از ساعتی او را دیدم که با دوستانش به سمت مغازه میآیند.
وقتی وارد شدند با چاقو و گاز اشکآور حمله کردند. از ضربات چاقوی او بود که سر و صورتم زخمی شد و خون صورتم را گرفته بود. برای دفاع از خودم تیغ حلببری روی میز را برداشتم و در هوا چرخاندم تا شاید از ترس فرار کنند که ناگهان متوجه نشدم و به گردن مقتول خورد.»
در ادامه برادر او به اتهام شرکت در نزاع در جایگاه قرار گرفت و با تأیید توضیحات برادرش رو به هیئت قضایی در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید سالها در آن محل کاسبی میکنیم و کسی را اذیت نکردهایم.
آن شب به خاطر آبرو و رعایت حال مشتریها به مقتول تذکر دادیم، اما او خیلی عصبانی بود به همین خاطر مجبور شدیم برای حفظ جانمان از خودمان دفاع کنیم. از خانواده اولیایدم تقاضا دارم من و برادرم را ببخشند.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
منبع: روزنامه جوان