کد خبر 585569
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۱:۵۴

ایدئولوژی صهیونیسم به هیچ مصالحه ای تن نمی دهد و هیچ گناهی را بر گردن نمی گیرد؛ حتی با توجه به اینکه هر چه می گذرد توحش و بربریت رفتار اسرائیل بیشتر از پیش می شود.

به گزارش مشرق، صهیونیسم یک جنبش مذهبی است که حق خداداد یهودیان بر کنترل و اقامت در تمام فلسطین تاریخی را موعظه می کند. از زمان تاسیس اسرائیل در سال 1948 صهیونیست ها همچنین ادعا کرده اند که «دولت یهود» نماینده کل یهودیان دنیاست و از این رو یهودیان اغلب هم به اسرائیل و هم به فلسفه صهیونیستی غالب آن وفاداری و سرسپردگی داشته باشند. اما در ده سال یا بیش از ده سال گذشته این سرسپردگی دچار گسست شده است. در ایالات متحده «قطع ارتباط» فزاینده ای بین این دیدگاه و اقدامات رهبران از نظر ایدئولوژیک متصلب اکثر سازمان های یهودی بزرگ آمریکا (که بدون انتقاد پشتیبان اسرائیل باقی مانده اند) و آمریکاییان یهودی معمولی مشاهده شده است که به شکل روزافزونی از هم جدا افتاده اند. منابع مختلف، از پیمایش های مرکز تحقیقاتی پیو گرفته تا روزنامه جیوش فوروارد و سازمان اصلاح یهودیت، به کرات این شکاف را مستند کرده اند.

این وضعیت آنگونه که جیوش فوروراد نشان می دهد، این است که یهودیان آمریکایی عادی منتقد اسرائیل هستند. تقریبا نیمی از یهودیان آمریکایی پیمایش شده در قالب یک مطالعه موسسه پیو در سال 2013 فکر نمی کردند که دولت اسرائیل «تلاش صادقانه ای» در جهت دستیابی به صلح با فلسطینیان از خود نشان داده است. تقریبا نیمی از آنها بسط استعمارگرایی  اسرائیل به کرانه غربی را به عنوان عاملی مخرب دیده اند. از این رو این عدم ارتباط، ناگهانی یا وضعیتی جدید نیست. شمار  یهودیان آمریکایی که اسرائیل و تشکیلات یهودی را مورد سئوال قرار می دهند، همچنان رو به رشد است و اوضاع برای رهبری صهیونیسم بدتر شده است. در واقع همانطور که بسیاری از یهودیان آمریکایی جوان ممکن است به گروه های فعال طرفدار صلح بپیوندند، محتمل است که در گردهمایی های آیپک هلهله و هورا سردهند.

واکنش های رهبری یهودیان در آمریکا

واکنش اصلی رهبری سازمان های یهودی آمریکایی، تلاش برای به حاشیه راندن کسانی است که اسراییل و صهیونیسم را به پرسش می گیرند و نفی آنان تحت عناوین «غیر متحد، غیر فعال یا در اشتباه» است.

واکنش های اسرائیل نیز نسبت به گزارش های بریدگی فزاینده یهودیان آمریکایی به شدت منفی بوده است. چرا که اسرائیل  مرکزیت ایدئولوژی صهیونیستی – و دستاورد بزرگ آن- به حساب می آید. برای کسانی که هم اکنون مسئولیت نهادهای حاکم اسرائیل را بر عهده دارند، در معرض انتقاد شمار روزافزونی از یهودیان در آمریکا و تمام نقاط دیگر قرار داشتن، به هیچ وجه قابل قبول نیست.

این رهبران چه سکولار و چه مذهبی، شروع به طرد کردن  یهودیان منتقد و بدبین به عنوان مطرودان کرده اند، حتی تا نقطه انکار این که آنها اصولا یهودی هستند. سیمور ریش که رئیس سابق کنفرانس رؤسای سازمان های بزرگ یهودی آمریکایی است (همان جماعتی که همیشه منتظر می مانند تا بازنشسته شوند و آنگاه زبان به انتقاد بگشایند) اخیرا رهبری فعلی اسرائیل را به عنوان یک رهبری که به شکل هشدارانگیزی ضد دمکراتیک عمل می کند، توصیف کرده است. او از «یورش دولت اسرائیل به ارزش های دمکراتیک و استفاده آن از قوانین و اقدامات تحریک آمیز برای سرکوب مخالفت های ابراز شده از طریق بیان، مطبوعات و آزادی های مذهبی یا آکادمیک» می نویسد. وی در ادامه با اشاره به یهودیان محافظه کار که دست بر قضا اکثریت یهودیان را در آمریکا شکل می دهند و به شکل فزاینده ای در نتیجه سیاست های اولترا ارتدوکس تشکیلات مذهبی اسرائیل از این سیاست ها رویگردان شده اند، به نقل از وزیر امور مذهبی اسرائیل دیوید آزولی می نویسد: «من نمی توانم به خودم اجازه دهم چنین اشخاصی را یهودی بنامم. ما نمی توانیم به این گروه ها اجازه دهیم به تورات اسرائیل نزدیک شوند.» به نظر می رسد که به طور بالقوه اوضاع حتی می تواند وخیم تر هم شود، چرا که اسرائیل کاتز وزیر اطلاعات اسرائیل خواستار «کشتن هدفمند» رهبران سازمان های منتقد اسراییل ویا «بایکوت» و «تحریم» آنان می شود. در آمریکا بسیاری از این رهبران یهودی اند.

این قبیل نگرش های رسمی اسرائیل، برخی ادعاهای سیاستمداران آمریکایی نظیر هیلاری کلینتون را به مضحکه ای تبدیل می کند که می گویند: «اسرائیل اصول برابری، بردباری و تکثر را نهادینه کرده و ما از اینکه چنین دژ آزادی در منطقه ای گرفتار آفت نابردباری وجود دارد، شگفت زده ایم.» باید اشاره کرد که در ژانویه 2016 کنست اسرائیل لایحه ای را که برابری حقوقی را برای کلیه شهروندان این کشور تضمین می کرد، رد کرد.

نتیجه گیری

در حقیقت صهیونیسم و دولتی که پدید آورده، همیشه از نظر ایدئولوژیک متصلب بوده اند. هر تلاشی برای تعدیل مطالبه محوری این جنبش یعنی ایجاد کشوری منحصر به یک قوم، از مفاهیم اولیه «صهیونیسم  فرهنگی» گرفته تا برداشت های اخیرتر «صهیونیسم لیبرال» شکست خورده است. علی رغم ظاهرسازی های تبلیغاتی گاه و بی گاه رهبران صهیونیستی از بن گوریون تا نتانیاهو، آنها تمام همت خود را وقف: 1)گسترش ارضی بر اساس اصل  اسرائیل بزرگ تر و 2) اصل نابرابری کرده اند؛ هیچ یک از آنان هرگز به طور جدی رفتار اجتماعی، اقتصادی و کمتر از همه سیاسی برابری را برای یهودیان با غیریهودیان در نظر نداشته اند. این بدین معناست که در حال حاضر تندروهای انعطاف ناپذیر مشمئزکننده هم در آمریکا و هم اسرائیل، در حال اعمال فشار برای پیش بردن درونمایه های نژادپرستانه و استعماری همیشگی هستند.

همیشگی بودن این درونمایه های صهیونیستی است که به بدبینی روزافزون در میان یهودیان آمریکایی منجر شده که اکثر آنها آرمان های دمکراسی را جدی می گیرند. و این امتناع از نظر ایدئولوژیک متصلب برای رسیدن به صلحی عادلانه با فلسطینیان - که 67 سال بعد از پیروزی صهیونیسم همچنان مورد پاکسازی قرار می گیرند- است که بسیاری از یهودیان را به سمت مخالفت آشکار سوق داده است.

چندین نسل طول کشیده است تا ما به چنین نقطه ای برسیم، اما رسیدن ما به این نقطه  از مدت ها قبل قابل پیش بینی بود. به این دلیل که ایدئولوژی صهیونیسم به هیچ مصالحه ای تن نمی دهد و هیچ گناهی را بر گردن نمی گیرد؛ حتی با توجه به اینکه هر چه می گذرد توحش و بربریت رفتار اسرائیل بیشتر از پیش می شود. از این روست که هر چه می گذرد شمار مخالفان و منتقدان افزایش پیدا می کند و ایدئولوگ ها اندک اندک نگران و کینه توز می شوند و با به نمایش گذاشتن این رفتار پرخاشگرانه، تنها یهودیان بیشتری را از این ایدئولوژی رویگردان می کنند. به این دلیل است که از پرده بیرون افتادن ماهیت صهیونیسم آغاز شده است.

نوشته: لارونس دیویدسون[1]

ترجمه: محمود سبزواری

[1] . Lawrence Davidsonاستاد بازنشسته تاریخ از دانشگاه وست چستر که عمده تمرکز او بر  تاریخچه روابط خارجی آمریکا در خاورمیانه است.

منبع: http://www.informationclearinghouse.info/article44708.htm

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس