به گزارش مشرق، شامگاه 22 فروردین سال 88 کارکنان بیمارستانی در شهرستان ورامین، مرگ مشکوک مرد جوانی را به ماموران کلانتری 12 اطلاع دادند.
لحظاتی بعد ماموران به بیمارستان اعزام و با جسد مردی روبهرو شدند که با ضربه چاقویی به قلبش از پای درآمده بود.
بررسیهای اولیه نشان داد که قاتل، «پروانه» نام دارد و همسر مقتول است.
زن جوان در تحقیقات گفت: از یک سال و نیم قبل با شوهرم اختلاف پیدا کردم و جدا از هم زندگی میکردیم. او پس از اینکه یک پایش را از دست داد، بداخلاق شد و دیگر سر کار نمیرفت. همین موضوع باعث اختلاف ما شد. من از او شکایت کردم و درخواست طلاق دادم اما «بهرام» مرا طلاق نمیداد و بلاتکلیف گذاشته بود. روز حادثه از بهرام خواستم شناسنامهام را بدهد اما او مخالفت و به طرفم حمله کرد که من در دفاع از خودم، او را با چاقو زدم. بعد هم برای نجات او از اهالی کمک خواستم.
متهم پس از تحقیقات تکمیلی در شعبه 74 دادگاه کیفری محاکمه شد. اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص دادند و هیات قضایی هم او را مجرم شناخت و به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کرد. رای دادگاه پس از تائید در شعبه 15 دیوان عالی کشور به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی فرستاده شد.
در حالی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، مادر مقتول با مراجعه به دادسرای جنایی گفت: پسرم به خوابم آمده و از من خواسته قاتلش را ببخشم. من هم به حرمت ماه محرم و درخواست پسرم او را میبخشم.
عروس جوان پس از نجات از چوبه دار، از جنبه عمومی جرم در شعبه چهارم دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفت که در دفاع از خود گفت: من و همسرم زندگی خوبی داشتیم اما او پس از قطع پایش در یک حادثه، پرخاشگر شده بود و تحمل زندگی با او را نداشتم و چند بار از همسرم خواستم مرا طلاق دهد اما مخالفت میکرد. روز حادثه هم بر سر این موضوع درگیر شدیم. شش سال است در زندان هستم و از کار خود پشیمانم. خیلی سختی کشیدم تا رضایت اولیای دم را بگیرم. حالا هم از قضات دادگاه تقاضای بخشش دارم.
قضات دادگاه پس از بررسی پرونده و دفاعیات زن جوان، با توجه به اینکه او شش سال در زندان بوده، حکم آزادیاش را صادر کردند.
منبع: جام جم
لحظاتی بعد ماموران به بیمارستان اعزام و با جسد مردی روبهرو شدند که با ضربه چاقویی به قلبش از پای درآمده بود.
بررسیهای اولیه نشان داد که قاتل، «پروانه» نام دارد و همسر مقتول است.
زن جوان در تحقیقات گفت: از یک سال و نیم قبل با شوهرم اختلاف پیدا کردم و جدا از هم زندگی میکردیم. او پس از اینکه یک پایش را از دست داد، بداخلاق شد و دیگر سر کار نمیرفت. همین موضوع باعث اختلاف ما شد. من از او شکایت کردم و درخواست طلاق دادم اما «بهرام» مرا طلاق نمیداد و بلاتکلیف گذاشته بود. روز حادثه از بهرام خواستم شناسنامهام را بدهد اما او مخالفت و به طرفم حمله کرد که من در دفاع از خودم، او را با چاقو زدم. بعد هم برای نجات او از اهالی کمک خواستم.
متهم پس از تحقیقات تکمیلی در شعبه 74 دادگاه کیفری محاکمه شد. اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص دادند و هیات قضایی هم او را مجرم شناخت و به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کرد. رای دادگاه پس از تائید در شعبه 15 دیوان عالی کشور به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی فرستاده شد.
در حالی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، مادر مقتول با مراجعه به دادسرای جنایی گفت: پسرم به خوابم آمده و از من خواسته قاتلش را ببخشم. من هم به حرمت ماه محرم و درخواست پسرم او را میبخشم.
عروس جوان پس از نجات از چوبه دار، از جنبه عمومی جرم در شعبه چهارم دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفت که در دفاع از خود گفت: من و همسرم زندگی خوبی داشتیم اما او پس از قطع پایش در یک حادثه، پرخاشگر شده بود و تحمل زندگی با او را نداشتم و چند بار از همسرم خواستم مرا طلاق دهد اما مخالفت میکرد. روز حادثه هم بر سر این موضوع درگیر شدیم. شش سال است در زندان هستم و از کار خود پشیمانم. خیلی سختی کشیدم تا رضایت اولیای دم را بگیرم. حالا هم از قضات دادگاه تقاضای بخشش دارم.
قضات دادگاه پس از بررسی پرونده و دفاعیات زن جوان، با توجه به اینکه او شش سال در زندان بوده، حکم آزادیاش را صادر کردند.
منبع: جام جم