به گزارش مشرق، چندی قبل مرد ۸۰ سالهای به نام فرمان در تهران به اداره پلیس رفت و از دو مرد ناشناس به اتهام اسیدپاشی شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: وضع مالی خوبی دارم و گاهی هم اگر کار خیری از دستم برآید برای افراد نیازمند انجام میدهم. مدتی قبل برای معاینه به مطب پزشکی رفتم. روی صندلی در سالن انتظار نشسته بودم که زن جوانی هم برای معاینه وارد سالن شد و کنار من نشست. زن جوان غم و غصه در چهرهاش نمایان بود و معلوم بود علاوه بر رنج بیماری رنجهای دیگری هم وجودش را فراگرفته است. به هر حال دقایقی گذشت تا اینکه زن جوان سؤالی از من کرد و بعد هم از مشکلات زندگیاش گفت و از بیکاری خودش و شوهرش و هزینههای سرسامآور زندگی صحبت کرد. من به او کمی دلداری دادم و گفتم که سختیها هم میگذرند و بعد هم گفتم به دوستانم میسپارم که برای شوهر شما کار پیدا کنند.
اعتراض همسر
همین موضوع باعث شد که زن جوان شماره تلفن مرا یادداشت کند و برای یادآوری با من در تماس باشد. او هر چند وقت یک بار با تلفن همراه من تماس میگرفت و پیگیر کار خودش و شوهرش بود تا اینکه همسرم متوجه تماسهای او شد و به من اعتراض کرد. همسرم به من گفت که چرا آن زن با من تماس میگیرد و فکر کرد من و او رابطهای باهم داریم، اما وقتی موضوع را برای او توضیح دادم، قانع شد. من به همسرم گفتم که زن جوان مثل دخترم است و قرار است من برای شوهر او کار فراهم کنم، چون بیکار و گرفتار است. به هر حال همسرم راضی شد و من هم پیگیر کار شوهر او بودم تا اینکه زن جوان یک روز در حالی که خیلی ناراحت بود با من تماس گرفت و گفت، همسر من با او و برادرش تماس گرفته است. زن جوان گفت، همسرم گفته چرا من با شوهرش ارتباط دارم و حتی به برادرم گفت که خواهرت با شوهرم ارتباط پنهانی دارد.
اسیدپاشی
وی ادامه داد: بعد از تماس همسرم، من از زن جوان خواستم برای حفظ زندگی من و خودش با من تماس نگیرد و او هم تماس نگرفت تا اینکه چند روز قبل داخل خیابان در حال راه رفتن بودم که موتورسیکلتی با دو سرنشین به من نزدیک شدند. هر دوی آنها که به نظر میرسیدند جوان هستند، نقاب به صورت داشتند و زمانی که به نزدیک من رسیدند، ناگهان ترکنشین مایع داخل ظرفی را به روی من پاشید و به سرعت فرار کردند. لحظاتی بعد تمام وجودم را سوزش عجیبی گرفت، به طوری که صدای آی سوختم من به آسمان بلند شد و بعد هم رهگذران دور من جمع شدند و مرا برای درمان به بیمارستان منتقل کردند که فهمیدم آن مایع اسید بوده است، بنابراین صورت و دستهای من به شدت آسیب دید. الان احتمال میدهم آن دو مرد اسیدپاش برادر و شوهر زن جوان باشند که از من کینه به دل گرفتهاند، از آنها شکایت دارم.
انکار
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
بررسیهای مأموران نشان داد دوربینهای مداربسته محل حادثه تصویر دو مرد نقابدار را که با موتورسیکلتی که پلاک آن مخدوش شده است ضبط کردهاند که به روی مرد ۸۰ ساله مایع اسیدی میپاشند.
مأموران پلیس در گام بعدی برادر و شوهر زن جوان را برای تحقیق به اداره پلیس احضار کردند، اما دو مرد جوان در تحقیقات جرم خود را انکار کردند.
برادر زن جوان گفت: ما اصلاً در جریان ارتباط خواهرم با مرد سالخورده نبودیم تا اینکه همسر او تماس گرفت و گفت از خواهرم بخواهم با شوهرش تماس نگیرد. بعد موضوع را از خواهرم سؤال کردم که گفت قرار بوده مرد سالخورده برای شوهرش کار پیدا کند که از خواهرم خواستم ارتباطش را قطع کند و او هم قطع کرد، چون دامادمان کار پیدا کرد. ما اصلاً از آن پیرمرد کینهای نداشتیم که بخواهیم اسیدپاشی کنیم. شوهر زن جوان هم در بازجوییها حرفهای برادر همسرش را تأیید کرد.
تحقیقات برای شناسایی عاملان اسیدپاشی از سوی مأموران پلیس ادامه دارد.