کد خبر 971409
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۵
تک فرزند

من خیلی وقت‌ها حسرت دوستانم را می‌خوردم که خواهر و برادر داشتند. شاید خانواده‌های پرتعداد بگویند تک‌فرزند بودن خوب است.

به گزارش مشرق، داشتن خواهر و برادر از آن نعمت‌هایی است که آدم تا از لذتش محروم نباشد، قدرش را نمی‌داند. نعمتی که این روزها با گرایش زوج‌های جوان به تک فرزند بودن، خیلی از بچه‌ها را از آن محروم کرده است. روانشناسان و متخصصان خانواده در مورد مشکلات و سختی‌هایی که بچه‌های تک‌فرزند دارند، زیاد گفته‌اند اما شاید هیچ‌کس اندازه خود این افراد نتواند در مورد سختی‌های محروم بودن از نعمت برادر و خواهر صحبت کند. «مریم» یکی از همین بچه‌هاست که حالا در چهارمین دهه زندگی خود، از فراز و نشیب‌های زیادی می‌گوید که تمام این سال‌ها بخاطر تک‌فرزند بودن پشت سر گذاشته‌ است.

بیشتر بخوانید:

سن پدر برای معافیت تک فرزندی چقدر است؟

ایران؛ در انتظار سالمندانی تنها

انتقاد آیت‌الله سبحانی از فرهنگ غلط تک‌فرزندی

فاصله‌هایی که تنهاترمان کرده‌اند

پدر و مادرم خودشان تصمیم گرفتند که فقط یک بچه داشته باشند. هم به این خاطر که خانواده‌هایشان پرتعداد بودند و هم به خاطر اینکه معتقد بودند اگر یک بچه داشته باشند بهتر و بیشتر می‌توانند به او برسند. بچه که بودم هم خیلی احساس تنهایی می‌کردم و هم اینکه همبازی نداشتم. مشکلی که همه بچه‌های تک‌فرزند با آن مواجه هستند. مخصوصاً این دوره که خانواده‌های فامیل هم از هم دور هستند و دیربه‌دیر می‌توانند همدیگر را ببینند، این دور بودن و همبازی نداشتن، بچه‌هایی که تنها هستند را بیشتر اذیت می‌کند. مثلاً ما شرایط زندگی‌مان طوری بود که دایی‌ها و خاله‌هایم شهرهای دیگر زندگی می‌کردند و بچه‌هایشان که هم‌سن و سال من بودند را دیر به دیر می‌دیدم. درواقع شرایط زندگی الآن، هم خانواده‌ها را از هم دور کرده و هم تعداد بچه‌ها هم نسبت به قبل کمتر شده است. و این واقعاً تنهایی تلخ و آزاردهنده‌ای را برای بچه‌هایی که تک‌فرزند هستند، به وجود می‌آورد.

همیشه یک جای خالی وجود دارد

در دوره‌های مختلف زندگی، شکل نیاز آدم به خواهر و برادر متفاوت است؛ من وقتی کوچک‌تر بودم به یک همبازی نیاز داشتم که در محیط امن خانواده بتوانیم باهم بازی کنیم و خوش بگذرانیم و حتی با هم دعوا کنیم. زمانی که بزرگ‌تر شدم، به یک هم‌کلام نیاز داشتم؛ کسی که اندازه پدر و مادرم با او احساس نزدیکی داشته باشم و بتوانیم در مورد اتفاقات ریزودرشت زندگی‌مان باهم گپ بزنیم و درد دل کنیم.

خیلی وقت‌ها آدم توی زندگی‌اش حرف‌هایی دارد که نمی‌تواند به صمیمی‌ترین دوستش یا حتی به پدر و مادرش بگوید. این‌جور مواقع بهترین همدل و همراز، خواهر و برادر آدم هستند که هم به خاطر فاصله سنی کم‌، حرفش را می‌فهمد و به عنوان عضوی از خانواده می‌شود به او اعتماد و تکیه کرد.

از یک جایی به بعد هم خواهر و برادرها پشت و همراه آدم هستند و در سختی‌ها و مشکلات زندگی نیاز داری به آن‌ها تکیه کنی و احساس امنیت و آرامش داشته باشی. ما که تک‌فرزند هستیم، در تمام طول مدت زندگی‌مان یک‌چیزی کم داریم که رسیدگی و توجهات بیشتر پدر و مادر هیچ‌وقت نمی‌تواند این جای خالی را پر کند.

یک اضطراب مداوم، همیشه همراه ماست

وقتی تنها فرزند یک خانواده هستی، یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ات این است که اگر خدایی نکرده یک‌زمان پدر و مادرت نباشند، چقدر تنهاتر می‌شوی. واقعیت این است که زندگی بازی‌های زیادی دارد و آدم نمی‌داند فردا چه اتفاقی می‌افتد. به همین خاطر ترس از تنهایی بیشتر، همیشه همراه ما هست و این یعنی یک اضطراب پنهان که ردپایش همه جای زندگی‌ات هست. وقتی پدر و مادر بیمار می‌شوند، سفر می‌روند یا به هر دلیلی مدتی از آن‌ها دور می‌شوی. درحالیکه وقتی خواهر و برادری داری، دلت به یک جای دیگر هم قرص است و می‌دانی هر اتفاقی که بیفتد یک نفر دیگر هست که می‌توانی به حضورش تکیه کنی.

محبت و توجهی که به یک ذره‌بین تبدیل می‌شود

تک‌فرزند بودن یک اشکال دیگر هم دارد. من همیشه در مرکز توجه پدر و مادرم قرار داشته‌ام و طبیعتاً هم نگرانی آن‌ها برای من بیشتر می‌شد و هم خودم و احساساتم مدام زیر ذره‌بین توجه آن‌ها بوده و هست. همیشه برای حالتی مجبور بودم پاسخ بدهم؛ اینکه چرا دیر آمدم؟ چرا زود رفتم؟ چرا کمی احساس غم می‌کنم؟ چرا امروز شادم؟ و سؤالات متعدد دیگری که در طول روز مدام باید به آن پاسخ می‌دادم و این برایم کلافه کننده بود. پدر و مادرم هم تقصیری ندارند و این توجه زیاد، به خاطر علاقه و محبتی است که نسبت به من دارند. اما تک‌فرزند بودن، چنین شرایطی را خواه‌ناخواه به وجود می‌آورد و باعث می‌شود آدم در تمام سال‌های عمرش واقعاً اذیت شود. اما وقتی یک پدر و مادر چند فرزند داشته باشند، طبیعتاً این توجه و دلسوزی و نگرانی تقسیم می‌شود و به یک فرزند بیش‌ازحد فشار نمی‌آورد. این نگرانی و دلواپسی همیشگی، دوطرفه است و من به همان اندازه، هم همیشه نگران پدر و مادرم هستم.

تک‌فرزندها به‌سختی می‌توانند ازدواج کنند

وقتی پدر و مادر تنها یک فرزند دارند، سخت‌گیری‌ها و حساسیت‌های ناخودآگاهشان حتی در موقعیت‌های حساس زندگی فرزندشان مثل ازدواج نیز باعث ایجاد مشکل می‌شود. مثلاً حاضر نمی‌شوند فرزندشان بعد از ازدواج به شهر دیگر برود. یا دلشان راضی نمی‌شود، دخترشان در شهر خودشان هم از آن‌ها دور باشد. حتی خیلی وقت‌ها برای خواستگارها موانع غیرمنطقی می‌گذارند چون در ناخودآگاه‌شان از اینکه تنها شوند، می‌ترسند. در حالیکه آن‌هایی که چندتا بچه دارند، جدا شدن از بچه‌ها مرحله به مرحله اتفاق می‌افتد و پدر و مادرها چنین احساسی ندارند.

مشکل دیگری که سر راه ازدواج بچه‌های تک‌فرزند قرار دارد، حساسیت‌های وسواس‌گونه روی خواستگارها و موارد ازدواج برای پسرهاست. چون همین یک فرزند را دارند، عقیده‌شان این است که باید همه‌چیزتمام و ایده‌آل باشد و همین، انتخاب را برای خودشان و فرزندشان بسیار سخت می‌کند. من یادم می‌آید خواستگارهایی را پدر و مادرم بدون اینکه حتی به خود من بگویند، رد می‌کردند و با خیلی از موارد را با اینکه از نظر من فرد مناسبی بودند و معیارهایم را داشتند، مخالفت می‌کردند.

در سختی‌ها دست‌تنهاییم

هر خانواده‌‎ای دوره‌هایی از گرفتاری و سختی دارد که در خانواده‌های تک‌فرزند، فشار زیادی متوجه آن فرزند می‌شود. طبیعتاً شکل گرفتاری برای هر خانواده‌ای متفاوت است؛ اما من یکی از مواردی که برای خودم پیش آمد را می‌گویم تا متوجه شوید تنها فرزند خانواده بودن، در هر مشکلی چقدر سخت است و می‌تواند تأثیرات آن مشکل روی زندگی آدم را چند برابر کند. من سال ۸۹ حدوداً سی‌ساله بودم و مادرم جراحی کرده بود. ایشان نیاز داشت ۶ ماه تحت مراقبت باشد تا کار سنگین نکند و به او فشار وارد نشود. طبیعتاً پدرم با اینکه خیلی تلاش می‌کرد کنارمان باشد و به من کمک کند، ناچار بود بیشتر زمانش را سرکار باشد. علاوه بر انجام کارهای خانه و نگه‌داری از مادرم، در پذیرایی از کسانی که برای عیادت از تهران یا شهرهای دیگر می‌آمدند هم تنها بودم.

در کنار تمام این سختی‌ها، برای اینکه مسئولیت‌هایی که کاملاً دست‌تنها بر عهده‌ام بود، بربیایم ناچار شدم از کارم استعفا بدهم. این موضوع بازتاب بسیار بدی در زندگی‌ام داشت؛ حتی تا همین الآن تبعاتش را تحمل می‌کنم و نتوانسته‌ام کاری به آن خوبی پیدا کنم. درحالی‌که آن زمان ناچار شدم از کاری استعفا بدهم که به خاطر مهارت بالایی که در آن داشتم، رییس سازمان راضی به رفتن من نمی‌شد و تا یک ماه نامه استعفایم را امضا نمی‌کرد. اگر من خواهر یا برادری داشتم که در مراقبت از مادرم با من همراهی می‌کرد و آن را باهم مدیریت می‌کردیم، نه آن‌همه فشار را تحمل می‌کردم و نه در فضای کارم با این خسارت غیرقابل‌جبران مواجه می‌شدم. تنها بودن در گرفتاری‌ها و مشکلات زندگی برای من به این شکل خودش را نشان داد، برای بقیه ممکن است به شکل‌های دیگر باشد؛ اما همه آن‌هایی که تک‌فرزند هستند، تنها بودنشان در این گرفتاری‌ها همین‌قدر آن‌ها را آزار می‌دهد.

نگرانی و اضطراب همیشگی پدر و مادرها

مشکل دیگری که من به خاطر تک‌فرزند بودن داشتم، وابستگی شدید پدر و مادرم به من بود. طبیعی است وقتی یک زن و شوهر فقط یک بچه داشته باشند، خیلی بیشتر از حد معمول به او وابسته خواهند بود و این وابستگی شدید خیلی تبعات دارد. مدام در مورد اینکه کجا هستی و چه‌کار می‌کنی، باید اطلاع دهی؛ کمی که برنامه‌ات کم و زیاد می‌شود، با میزان زیادی نگرانی و اضطراب از سمت پدر و مادرت مواجه می‌شود. خیلی وقت‌ها نمی‌توانی برای کاری یا موضوعی از پدر و مادرت کمی دور شوی. درحالی‌که وقتی تعداد بچه‌ها بیشتر باشد، این جای خالی آن‌قدر پررنگ نیست که تا این حد پدر و مادر را درگیر و نگران کند.

تا این طعم تلخ را نچشید، قدر نمی‌دانید

من خیلی وقت‌ها حسرت دوستانم را می‌خوردم که خواهر یا برادر داشتند. شاید اگر از خانواده‌های پرتعداد بپرسی بگویند تک‌فرزند بودن خوب است اما به نظرم آن‌ها چون درگیر این تنهایی شدید نشده‌اند نمی‌توانند حتی تصور کنند چقدر سخت است آدم توی خانه کسی را نداشته باشد که فاصله سنی کمی با او داشته باشد و بتواند به‌راحتی با او درد دل کند. آدم تا از نعمت داشتن خواهر و برادر محروم نباشد، نمی‌تواند سختی چنین شرایطی را درک کند. گاهی می‌شنوم بعضی افراد می‌گویند: «مثلاً ما که خواهر برادر داریم به هم نزدیکیم؟!». این موضوع واقعاً به روحیه خود آدم برمی‌گردد و اینکه پدر و مادر چطور بتوانند بین بچه‌ها یک رابطه صمیمانه و نزدیک ایجاد کنند. احتمالاً خیلی از کسانی که از این نعمت برخوردار هستند، چون طعم تلخ تنها بودن در خانواده را نچشیده‌اند قدر آن را نمی‌دانند.

هیچ‌کس خواهر و برادر نمی‌شود

بعضی فکر می‌کنند دوستان خوب می‌توانند برای آدم مثل خواهر باشند. من دوستان خیلی خوبی دارم که همیشه به خاطر حضورشان در زندگی‌ام خدا را شکر می‌کنم و واقعاً دوستشان دارم اما واقعاً هیچ‌کس نمی‌تواند جای خالی خواهر و برادر را برای آدم پر کند. این را خیلی‌ها می‌گویند و من که باوجود داشتن دوستان خوب، این جای خالی را حس می‌کنم خیلی بیشتر این جمله را درک می‌کنم.

هر انسانی وقتی به یک سن مشخص می‌رسد، به احساس استقلال نیاز دارد. اما وقتی تنها فرزند خانواده هستی، تأمین این نیاز برایت خیلی مشکل است و محدودیت‌های مختلف استقلالت را از حد معمول نیز کمتر خواهد کرد.

برخی فکر می‌کنند شرایط خاصی که تک‌فرزندها دارند، برایشان در طول زندگی عادی می‌شود؛ درحالی‌که واقعاً این‌طور نیست و سختی‌ها و مشکلاتی که به خاطر نداشتن خواهر و برادر متوجه آدم می‎شود، همیشه این جای خالی را پررنگ نگه می‌دارد.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 26
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 12
  • IR ۱۷:۲۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
    26 40
    من از یک خانواده پر جمعیتم و چشم ندارم ریخت هیچ کدوم از خواهربرادرامو ببینم بس که همه عمرم باهاشون در رقابت بودم برای بدست آوردن امکانات بیشتر.هرگز هم بچه نمیارم.صدای نوزاد کابوس زندگیمه
    • IR ۲۲:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
      22 7
      رقابت برای امکانات بیشتر ! شما حالتون خوبه !
    • RO ۲۲:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
      27 6
      شما مشکل حسادت دارید. باید درمان بشی
    • IR ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      9 9
      به یک دامپزشک خوب مراجعه کن ...
    • IR ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      2 1
      چه بلایی سازمان صهیونستی ملل بر سر مردم شیعه مسلمان ایران آورد لعنت به منافقین و نفوذی ها توی دولت های مختلف که همکاری کردند باهاشون
  • IR ۲۰:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
    29 17
    از نعمت عمه،عمو و ... آیندگان محرومند. اگر اتفاقی برای تک فرزند بیفتد پدر و مادر سکته میکنند و اگر نیفتد در کهنسالی تک فرزند به سختی می‌توانند از سالمند نگهداری کند.
    • IR ۰۸:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      3 2
      دوتا کار میتونیم برای اتفاقات در آینده انجام بدهیم. 1- گسترش مراکز نگهداری و حمایتی کودکان 2- فرهنگ سازی در مورد تعداد خانواده. دومی ارانتر و بی حاشیه تر است؛ ولی اینم مثل بقیه مشکلات کشور که همه پیشبینی میکردند و عزیزان خوابِ خواب؛ به شدت توصیه میشه قبل از اینکه دیر بشه اولی رو دریابیم!!
  • IR ۲۲:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
    17 15
    درستش س فرزند هست ، یکی اشتباهه ، بیش از س تا هم فاجعه هست ، بنده در خانواده ده نفری زیست نموده ام ، داغون شدیم اقا جان ، دهه چارم زندگی هستم ، مجرد و اسمون جل ، خانواده های شلوغ ی مشت داغون و ناقص ازشون میاد بیرون
    • RO ۲۲:۵۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
      14 7
      باید مسیر رو درست بریم. من هم خانواده هایی رو میشناسم دارای ۱۰- ۱۴ فرزند . ولی همه پشت همند و زندگی بسیار خوبی هم هر کدوم دارند.
    • IR ۰۰:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      3 3
      دهه چهارم زندگی و مجرد ؟! پدر و مادرتون چند سالگی ازدواج کردند ؟ خیلی تو ازدواجهای کنونی این و اون پا ... متاسفانه کارشناسها هم عوض تسهیل تعسیر و سخت می کنند . توسل و دعای مدام رها نکنید بخصوص بعد نمازها اگر توی مسجد باشه بهتر و جماعت چه بهتر اما مداوم مداوم مداوم خداوند مشکل همه شما و دوستداران اهل بیت علیهم السلام را هر چه زودتر حل فرماید .
  • IR ۲۲:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
    19 5
    همه چیزمون روی هواست...اقتصاد،اقتصاد،اقتصاد............
    • IR ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      3 2
      خدا خدا خدا باورمون ضعیف شده میخایم هم راه شبطون بریم هم راه خدا !
    • IR ۰۸:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      4 5
      سلام...مشکل ازباورهاست...اکثرایادشون رفته خداروزی دهنده است وبه غلط درآمداقتصادی ظاهری راملاک تعدادفرزند و...قرارمیدهند...هرآنکس دندان دهد نان دهد...
  • IR ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۰
    4 0
    من خودم ازیک خانواده پرجمعیت هستم.خاله ها وعموها وداییهام هم تعدابچه هاشون چهاریابیشتره.همه خانواده تحصیلات عالیه داریم وپدرومادرها دقت فراوانی درتعلیم وتربیت ماداشته اند.اما هیچکدام بعدازدواج حاضربه اوردن بچه زیادنشدیم!یا یک بچه داریم یااصلا بچه نداریم!اینکه میگویم ما منظورم تمام دخترعموها وپسرعموهاودخترخاله وپسرخاله هاو.. است!من خودم یه بچه دارم.امابچه خیلی دوست دارم اگه به خودم بود حتما اقلا چهارتا بچه روداشتم!د البته اینوبگم موقع سختی هیچکس به دادآدم نمیرسه!حتی اگه خانواده ای درظاهرمهربان داشته باشی.پس زیادنمیشه حساب روشون باز کرد!اما اینکه پس ازمرگ من وهمسرم دخترمون کاملا تنها میمونه درسته!خیلی دلم بهحالش میسوزه طفلک نمیدونم بعدماچیکارمیکنه؟کاش خواهروبرادرداشت.البته خودش میگه اینطوری راحته.البته یکی ازعلتهای بیشمارتک فرزندی عدم همکاری اقایان دربزرگ کردن بچه هاباخانوماس.اعتراض نکنید!کمک کردن به خانوما هیچ ربطی به هیچ چیزی نداره!خلاصه اینکه اقایون لطفا به خانوماتون بیشتربرسین وکمکشون کنین.تاازبچه داری اونقدرخسته نشن که حاضربه بچه داری نشن!
  • AE ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    9 0
    من زنم رو بزرگ کنم هنر کردم چون هنوز بچه است لجباز میکنه چون برای زندگی مشترک آموزش ندیده من برای حفظ زندگی مان کوتاه میام آگه بچه دار بشیم با این مشکلات اقتصادی و ناسازگاری بانو کار به طلاق برسه بچه آسیب میبینه
    • IR ۰۸:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      3 0
      همه همینیم برادر! فقط شما نیستی درگیر این موضوعی خخخخخ
    • حمید ۱۲:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      2 0
      ای کاش این کامنتو زیر پست ازدواج اون دختر ده ساله میگذاشتین
  • IR ۰۱:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    4 0
    تک فرزند ها آسیب پذیرترند ... رفیق ناباب و ...
  • ناشناس آذری IR ۰۷:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    6 1
    اینکه دلایل تمایل خانواده ها به تک فرزندی چه مسائل و عواملی است باید کار کارشناسی شود اما هر چه که بوده باعث شده تا جمعیت شیعیان در ایران به شدت کنترل و پس از چند سال شدیدا کاهش پیدا کند و صد البته که دستگاه عریض و طویل حکومت و نهادها و موسسات و دولتهای وابسته به آن در عدم توجه به مسائل و مشکلات معیشتی و اقتصادی و اجتماعی مردم نقش موثری در این امر داشته اند به طوری که می شود گفت برای آقایون این مسئله اصلا اهمیتی نداشته و برخی از آقایون نیز کاری بغیر از اختلاس و دسترسی به قدرت و ثروت اندوزی برای خود و خانواده ی خود کاری نکرده اند. بر همین منوال بزودی شاهد افول جمعیت شیعیان در ایران و تغییرات سیاسی و اجتماعی مرتبط با آن خواهیم بود.
  • پدر دو فرزند IR ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    4 0
    یه بسته پوشک 50تای 156هزار .یعنی چهار برابر یارانه که به بچه من میدن .هر ماه سه بسته پوشک می خواد .فقط پول پوشک 468000
    • IR ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
      2 1
      از كهنه استفاده كن هم اقتصاديه هم محيط زيست كمتر اسيب ميبينه
  • IR ۱۱:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    1 1
    بزرگ هم باشه یه مشکل دیگه ای ممکنه ... دنیا هر کاریش کنی ... فکر نکنیم دیگران ... این دعا رو سعی کنیم توی قنوت هامون بخونیم : رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (74) سوره فرقان .
  • IR ۱۱:۲۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    1 0
    به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از افکارنیوز، امام باقر (علیه السّلام) فرمود: برای وسعت رزق از خداوند در نماز واجب پس از ذکر سجده این دعا خوانده شود: «یا خَیرَ المَسؤُولینَ، وَ یا خَیرَ المُعطینَ، اُرزُقنی وَ ارزُق عَیالی مِن فَضلِکَ الواسِع فَانَّک ذُو الفَضل العَظیم؛ ای بهترین سؤال شدگان، ای بهترین بخشندگان، از فضل و فزونی خود روزی من و عیالم را برسان، چه اینکه تو دارای فضل و فزونی بزرگ هستی.» منبع: ۱. اصول کافی، ص۵۵۱. ۲. عرفان و عبادت، ص۶۰۴.
  • حمید IR ۱۱:۲۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    3 0
    به نظرم اول باید فکری به حال ازدواج جوانان کرد و بعد درباره تعداد فرزندان نظر داد. در این شرایط ازدواج کردن اگر نگم غیر ممکن اما خیلی سخت شده ... متاسفانه نیازها تبدیل به آرزو شده و اونوقت ربطش میدیم به توکل و اعتماد به خدا. وقتی هنوز یک جوان نه مسکن نه کار نه پشتیبان داره چطور میتونه ازدواج کنه و در نهایت فکر فرزند باشه؟!!!
  • حمید ۱۲:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    4 0
    همه چیزو گفتین به جز مورد اصلی کسی که خرج خودش و زنشو به زور درمیاره به فکر بچه دار شدن هم نمیفته
  • AT ۱۵:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
    3 7
    تشویق انسانها به تولید مثل خیانت به کره زمین است

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس