به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت: نرخ غیر واقعی و شایعه ای دلار ظرف شش ماهه گذشته از 6 هزار تومان به 19 هزار تومان رسید و اکنون گفته می شود همین نرخ مصنوعی به 15 هزار تومان کاهش یافته است. دلار فقط در 4 روز سفر روحانی به نیویورک، 4 هزار تومان گران شد و نرخ فعلی، بازگشت به نرخ روز سفر است.
کسی نمی داند با این نرخ ها در 6 ماه گذشته واقعا چه قدر معامله صورت گرفته و چه قدر فضاسازی بوده است. دولت می گوید سهم این نوع دلار از کل معاملات دلار، 4 درصد بوده است. بیراه هم نیست. اما همین شایعه و شانتاژدر فضای مجازی و دلالی، موجب تولید تورم های 40 تا 100 درصد و بالاتر (از خودرو و سکه و مسکن تا پوشک و رب و گوجه و میوه و حبوبات) به دست سودجویان و محتکران شد.
هنوز تکلیف دریافت کنندگان 18 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی بر اساس بخشنامه فروردین 97 (موسوم به دلار جهانگیری) و اینکه چه کسانی از رانت ایجاد شده 150 هزار تومانی در این زمینه بهره مند شدند، معلوم نیست. همچنین گفته می شود با گران شدن دلار که در بودجه 3700 تومان پیش بینی شده بود، درآمد بالای 100 هزار میلیارد تومان نصیب دولت شده است؛ هر چند که اتفاق 6 ماه گذشته شدیدا به اعتبار دولت حتی در میان جدی ترین حامیانش لطمه زد.
یادداشت دیگری از محمد ایمانی را بخوانید:
سه خبر خوب در یک روز
هیچی نگو؛ فقط دردت را قورت بده!
جادو شدگان جنگ هوشمند
گفته می شود یکی از دلایل کاهش اخیر نرخ دلار، واگذاری مجدد اختیارات سلب شده از بانک مرکزی و توزیع مجدد دلار در بازار می باشد. این رفتار بدون لوازم دیگر می تواند مُسکّن باشد یا اگر عمیق و دقیق نباشد، خدای ناکرده موجب بازتولید رانتی تازه شود. دولت متاسفانه شش ماه سرگرم آزمون و خطا بوده و باید امیدوار باشیم که به اندازه کافی از روند پرخسارت گذشته درس گرفته باشد.
"دلار سر زبان ها" (افواهی) چرا 13 هزار تومان ظرف 6 ماه بالا رفت و سه چهار هزار تومان ظرف یک بعد از ظهر پایین آمد؟ علت را باید در "سوء مدیریت، تضعیف بنیه اقتصاد ملی ظرف 5 سال گذشته در اثر بی عملی مطلق و دیپلماسی زدگی فراطی، همه کاره جا زدن آمریکای مستاصل، بی در و پیکری فضای مجازی و استفاده تروریستی دشمن از آن، و مجال دادن به زراندوزان و مفسدان اقتصادی و محتکران" جست و جو کرد. با تاکید بر اینکه بیشتر فضای موجود چه در افزایش و چه در کاهش نرخ دلار "روانی" است، به نظر می رسد علت اصلی نوسانات هنوز مهار نشده است.
آشفتگی فعلی را اگر محصول تلاقی سه عامل یعنی "نقشه دشمن"، "بی نقشه بودن برخی دولتمردان" و "هم آهنگی و هم پوشانی بوروکرات های نفوذی و سودجویان اقتصادی" بدانیم که از بستر فضای مجازی جریان پیدا کرد، آنگاه باید نتیجه گرفت که اغلب این عوامل هنتوز فعال است؛ مگر اینکه دولت اراده کند و مرزبندی ها را در جنگ اقتصادی روشن کند و سپس سرانگشتان اجرای نقشه دشمن را بزند.
آیا این اراده پدید آمده است؟ آیا مسیر برجام زدگی و FATF زدگی اصلاح شده است؟ آیا دولت اهتمام ویژه ای برای ساماندهی پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی در شبکه اطلاعات و ارتباطات ملی دارد؟ اگر نه، پس هنوز باید منتظر شبیخون تازه بود.
یک احتمال این است که در فرآیند شرطی سازی و خرد سوزی و پیچیده سازی مسئله برای گرفتن نتیجه مد نظر خود، نفوذی ها و عناصر هم آهنگ با دشمن بخواهند با دستکاری های نرخ ارز و پایین کشدن و بالا بردن آن، چنین القا کنند که باید در مقابل تهدید ها و تحریم های دشمن کوتاه آمد. بررسی لایحه الحاق به کنوانسیون CFT و سپس سررسید تحریم های آمریکا در نیمه آبان، موعد محتمل برخی از این دستکاری هاست.
با همه اینها باید از کاهش قیمت افواهی دلار استقبال و دولت را برای جبران قصور و تقصیرها در جهت احیای اقتدار اقتصاد ملی تشویق و حمایت و هدایت کرد.