سرویس جهان مشرق- قتل میلیونها ویتنامی در جنگ فرسایشی ویتام کافی نبود، گروهی در آمریکا دست به کار شدهاند تا تاریخ این جنگ را نیز ذبح کنند. کِن برنز و لین نُویک کارگردان این مستند هستند که پیشتر مستندهایی در مورد چند مقطع تاریخی در آمریکا مثل جنگ داخلی و بحران عظیم ساختهاند.
پشتیبان مالی مستند «جنگ ویتنام»، «بانک آمریکا» است که ساختمان آن در سانتاباربارا توسط دانشجویانِ معترض به جنگطلبیهای واشینگتن به آتش کشیده شد و خب اصلاً عجیب نیست اگر بانکی که در زمان جنگ از سربازان آمریکایی حمایت کرده، بخواهد افتضاحش را از ذهن تاریخ، پاک کند و سربازان را به عنوان قهرمانان فداکار نمایش دهد. در این جنگ حدود ۴ میلیون ویتنامی جان باختند و بیش از ۵۸ هزار سرباز آمریکایی به کام مرگ رفتند.
جان پیلگر، خبرنگار جستجوگری که خود در سالهای جنگ ویتنام در آن کشور فعالیت میکرده است، در پایگاه اینترنتی شخصی خود نوشت متأسفانه «در جامعهای که حافظه تاریخی، از دست رفته و در خدمت استثناگرایی آمریکایی قرار گرفته است، جنگ ویتنامِ کاملاً جدیدی که بِرنز ارائه میکند یک کار تاریخی ممتاز به نظر میرسد». ایدئولوژی استثناگرایی (Exceptionalism) همان نگرشی است که بسیاری از رؤسای جمهورِ آمریکا بر مبنای آن جنگ راه انداختند، نگرشی که آمریکا را ملتی خاص در جهان و فداکار برای گسترش آزادی و دموکراسی در کشورهای دیگر میداند.
پیلگر که از دیدن اپیزود اول این مستند بهتزده شده است. او مینویسد روایتگر در اپیزود اول گفت: «جنگ بخاطر نیتهای خوب از انسانهای شریف آغاز شد، و البته به خاطر تصورات نادرست و در عین حال مهلک، اعتماد به نفس بیش از اندازه آمریکا و باورهای غلطی که نتیجه شرایط جنگ سرد بود.» جان مینویسد همین جمله سر تا پا غلط است زیرا «اساساً هیچ نیت خوبی در کار نبود. نیتها فاسد و سرطانزده بود».
وی ادامه میدهد البته تماشاگری چون او که از پشت پرده ساخت برنامههای مختلف، از «کلاهسبزها» گرفته تا «شکارچی گوزن» و «رمبو» را میدانند، اصلاً تعجبی ندارد که یک برنامه دیگر بخواهد یک «تجاوزگری» دیگر از آمریکا را توجیه کند. او به طعنه میگوید آیا کارگردانان این مستند پس از این همه سال به دنبال عامل رخدادن این تراژدی هستند؟ «تا حالا کجا بودی پسر چشمآبی؟». منظور او این است که سازندگان بیهوده خود را به آن راه زدهاند و الا همه میدانند آمریکا چرا و با چه فجایعی در ویتنام ورود کرد.
پیلگر سپس به تجربیات شخصی خود در ویتنام اشاره میکند، زمانی که فرمانده آمریکایی ژنرال وستمورلند از مردم آن کشور به نام «موریانهها» یاد میکرد و «بمبهایی که مانند نردبانی از آسمان به صورت مستمر بر سر مردم میریخت و جنگلها را با گوشت تازه انسانها سنگفرش میکرد». در منطقهای که آمریکا آتشبس اعلام کرده بود، ۵۰ هزار ویتنامی از بزرگ و کوچک و زن و مرد، به قتل رسیدند. تنها در استان کوانگتری، بیش از آنچه در جنگ جهانی دوم بر سر آلمان ریخت، بمب بر سر ویتنامیها ریخته شد.
خبرنگار صریح آمریکایی ادامه میدهد اگر کارگردانها به دنبال کشف معنای این تراژدی هستند، کافی است به نمونههای دیگر مثل «نسلکشی بومیان آمریکا، فجایع استعماری در فیلیپین، بمباران اتمی ژاپن و با خاک یکسانکردن تقریباً تمام شهرهای کره شمالی مراجعه کنند. او آخرین نمونه را تهدید ترامپ در سازمان ملل مبنی بر «نابودی کامل کره شمالی» دانست که طبیعتاً منجر به مرگ ۲۵ میلیون انسان میشود. وی اشاره میکند هیلاری کلینتون نیز یک بار گفته بود ممکن است ایران توسط آمریکا «کاملاً از بین برود».
به نظر او آمریکا در جنگ نامتقارن با دولتهای متخاصم کم میآورد و هر بار به همان چیزی متوسل میشود که رابرت تابر، نویسنده کتاب « War of the Flea » بیان میکند: «تنها یک راه برای شکستدادن یک گروه چریکیِ تسلیمناپذیر وجود دارد و آن نابودسازی است. تنها یک راه برای کنترل قلمرویی که پناهگاه گروههای مقاوم شده است وجود دارد و آن تبدیل کردن آن قلمرو به بیابان است.»
پیلگر تعجب میکند چرا دیگر مانند دهههای گذشته، گروههای ضدجنگ در خیابان راه نیافتادند و سخنان ترامپ را محکوم نکردند؟ از جمهوریخواهان انتظار نمیرود موجی علیه ترامپ ایجاد کنند و از دموکراتهایی جناح اوباما نیز که بیشترین سهم را در تسلیح اروپا و آسیا علیه روسیه و چین داشتهاند و علیرغم ظاهر صلحطلبشان در حال شکلدادن به یک جنگ دیگر هستند نیز انتظاری نیست، اما چرا حتی هممسلکان برنی سندرز نیز زبان در کام گرفتهاند؟
منابع
http://johnpilger.com/articles/the-killing-of-history