در واقع در 3 سال گذشته جنگ ارادهها در کشورهای گوناگون خاورمیانه ادامه داشت و مردم و نیروهای انقلابی از یکسو و سیستم دیکتاتوری وابسته به استکبار جهانی از سوی دیگر، در جدال با یکدیگر بودهاند. یکی از این صحنههای پرشور در یمن به وقوع پیوسته و علیرغم گفتمان ملی و مصوبات آن، معاون علی عبدالله صالح به دیکتاتوری نوین و مورد حمایت خارجی دست زده و برای سرکوب مردم و جریانهای سیاسی برنامهریزی کرده است.
جریان انصارالله در هماهنگی و تلاش جدیدی با گروههای موثر و قبایل یمنی از تقریبا یک ماه و نیم قبل، دست به موازنهسازی جدید و حساب شدهای زد و دولت هادی منصور و حامیان وهابی غربیاش را مجبور به پذیرش شکست و عقبنشینی کرد. به طوری که بن عمر نماینده دبیرکل سازمان ملل برای نجات هادی منصور، پیشنویس یک «توافق صلح و مشارکت ملی» را با رهبر انصارالله تهیه و در صنعاء به امضا منصور هادی و عبدالملک الحوثی رساند.
براساس این تفاهم نخست وزیر برکنار و باید از یک اجماع و توافق ملی، فرد دیگری جایگزین شده و فساد حکومت را پایان داده و خواسته های انقلاب مردم یمن را محقق و مصوبات گفتمان ملی را اجرا کند.
این رخداد از نگاه ناظران و البته تروریستها، یک شکست بزرگ برای آمریکا، انگلیس و ارتجاع منطقهای به نمایندگی وهابیهای تکفیری و پیروزی مقاومت منطقهای ارزیابی شد.
ارزش ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک یمن آنچنان است که ممکن است در روند برنامه نمایشی مبارزه با داعش اختلاف ایجاد نماید. آنچه جالب است اینکه فراز و نشیبهای مذاکرات هستهای موجب نشد که غرب و رژیم صهیونیستی از حمله به مراکز هستهای سخن بگویند ولی این بار در مقابل شکست رهبران غرب و ارتجاع در یمن، داعش و القاعده، ایران را تهدید به حمله به مراکز هستهای کردند!!
نمیتوان و نباید انتظار داشت که آمریکا، غرب و ارتجاع عرب و تروریسم تکفیری دست روی دست بگذارند و ناظر کاملتر شدن شکست خود در یمن و دیگر نقاط استراتژیک در منطقه باشند. انتظار اینست که ائتلافی از تروریستها، استکبار جهانی و ارتجاع منطقهای، کارتهای بازی خود را در یمن به کار گرفته و با تمام توان برای بازگرداندن اوضاع و منافع نامشروع خود وارد گود شوند.
مرور این کارتهای بازی و سناریوهای احتمالی از این جهت حائز اهمیت است که از یکسو در کارنامه نهایی باید برای عمق شکست آنها، علائمی ثبت کرد و از سوی دیگر برای باطل کردن جادوی این ساحران، اندیشه مناسب آماده کرد. این امر بدیهی است که در تلاشهای جدید انصارالله و دیگر گروههای انقلابی یمن که از شاخصها و مدل حزبالله لبنان بهره کافی برده شده، راهکارهای عملی را پیشاپیش در نظر گرفتهاند.
عبدربه منصور هادی در اقدامی هماهنگ با سفیر آمریکا و انگلیس، گوی سبقت را در تعیین نخستوزیر در دست گرفت تا اراده دیکتاتوری را به آزمون جدیدی بگذارد ولی از آنجا که با مخالفت صریح انصارالله و اهرمهای فشار آن روبهرو شد، بلافاصله استعفای بن مبارک را پذیرفت تا او در همان پست قبلی به تصدی مسئولیت دفتر هادی منصور اکتفا نماید. به خوبی پیدا بود که این اقدام به عنوان یک اراده خارجی نامگذاری و محکوم به شکست شد.
به نظر میرشد چهار سناریو جداگانه یا همزمان با دستور کار استکبار، ارتجاع و تروریسم قرار دارد که شانس خود را خواهند آزمود. شاه بیت تمامی سناریوها و کارتهای بازی، تکیه بر تروریسم القاعده و انصار داعش است که همزمان در یمن اعلام موجودیت کرده است. خاصیت این جریان تکفیری و تروریستی که در دست آل سعود و وهابیت تکفیریست این است که ارتش یمن توان و امکانات و انگیزه کافی برای مقابله با انصارالله و مردم یمن را ندارد و تروریستهای انصار داعش و القاعده، به عنوان پیاده نظام سعودی و آمریکایی عمل خواهند کرد.
کارت بازی دوم اینست که یک کودتای داخلی و خارجی منطقهای در مقابل اراده مردم قرار گیرد که هزینه سنگینی دربر خواهد داشت. سعودیها، اماراتیها و باقیمانده ارتش در داخل میتوانند در تعامل با نیروهای آمریکایی، خطرآفرین باشند و با بهانههای مختلف، وارد منازعه با اراده مردمی شوند.
کارت بازی سوم، راهبرد فرمایش و خسته کردن و تخریب و افساد در مسیر توافقات است که نمونه ابتدایی آن را در معرفی بنمبارک به عنوان نخستوزیر پیشنهادی شاهد بودیم. حال آنکه همزمان یک لیست 5 نفره در اختیار منصور هادی قرار گرفته بود تا وی یکی از آنها را معرفی نماید.
پیوند عمیق انصارالله با واحدهای ارتش، قبایل مختلف و گروههای سیاسی و توان ذاتی خود موجب شد تا حاشیه مانورهای منصور هادی و حامیان خارجی وی چندان زیاد نباشد. لذا آخرین کارت بازی و سناریوی احتمالی در فشارهای خارجی و در قالب شورای امنیت خواهد بود تا با اراده مردمی و انقلابی غلبه نمایند. انصارالله نیز با هوشمندی از منصور هادی خواسته است تا مجری خواسته مردم و انقلاب باشد با وجودی که میتوانست منصور هادی را نیز کنار گذاشته و با یک شورای انقلابی به استقبال انتخابات ریاستی در یمن بروند. لذا در انتخابات ریاستی که در اوایل سال میلادی آینده انجام خواهد شد، تمامی پارامترهای یاد شده و کارتهای بازی فعال شده و در کنار شورای امنیت، آخرین شانس خود را تجربه خواهند کرد.
باطل کننده جادوی ساحران غربی و تروریسم و غرب، در برنامهریزی دقیق، هماهنگی ملی و هوشمندی در اجرای طرحهاست که تا به حال به خوبی دنبال شده است.