تقریبا هیچ گروه سیاسی در لبنان نیست که طرحی را با خود نداشته باشد، این در حالی است که برخی از این گروه ها حتی نشستن دور میز مذاکرات با طرف مقابل را هم رد می کنند. هر تیمی طرح ها و افکاری را با خود دارد که بسیاری از آن ها غیر قابل اجرا و احیانا خیالی هستند و در برخی موارد انسان را به این فکر میاندازد که آیا در عرصه سیاسی لبنان این گروه ها فقط مسئولیت دارند طرحی را ارائه کنند؟
برای آشنایی مخاطبان با تعدادی از این طرحها به عنوان مثال به برخی از آنها اشاره می کنیم، البته غیر از این ها نیز طرح های دیگری وجود دارند.
- طرح اخیر 14 مارس برای جستجوی راهکار حل بحران ریاست جمهوری در کشور.
- طرح میشل عون و فراکسیون تغییر و اصلاح برای انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی که بر اساس آن ملت به صورت مستقیم رئیس جمهور را انتخاب کنند و قانن جدید انتخابات را تعیین کنند.
- تلاش های سعد حریری برای باز کردن باب همگرایی با برخی طرف ها در جریان حضور اخیر خود در لبنان.
- اقدامات ولید جنبلاط رئیس گفتمان دموکراتیک در لبنان در زمینه انجام تعداد زیادی از دیدارها با مقامات لبنانی و دیدار مهمی که با سید حسن نصراهلب دبیرکل حزب الله لبنان داشت. جنبلاط به صورت دائمی با نبیه بری رئیس پارلمان لبنان نیز ارتباط دارد. دو طرف طرحی را ارائه کردند که البته مدتی راکد بود، هنوز ابعاد این طرح کاملا اعلام شده است.
- حزب طاشناق نیز اخیرا هیئتی را تشکیل داده که دیدارهایی را در لبنان انجام میدهند. این حزب البته دیدارهای تقریبا دائمی با میشل المر نماینده پارلمان دارد.
- طرح سمیر جعجع رئیس حزب نیروهای لبنانی یکی دیگر از این طرح هاست. پطرس حرب وزیر لبنانی نیز طرح دیگری برای خروج از بحران لبنان ارائه کرده است.
- علاوه بر این طرح ها سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان نیز از تمامی طرف های لبنانی خواست تا کانال های همگرایی و گفتگوها را به صورت دوجانبه یا سه جانبه باز کنند و دیگران را نیز به اجرای آشتی های منطقه ای در بخش های مختلف ترغیب نمایند. نبیه بری نیز در این راستا روی باز سیاسی خود را نسبت به تمام گروه های لبنانی در پیش گرفته و با همه آن ها ارتباط دائمی دارد.
درست است که صرف باز شدن کانال های همگرایی بین گروه های لبنانی اقدامی خوب است و می تواند از تنگناهای موجود در کشور یا بحران های امنیتی در داخل لبنان و منطقه بکاهد، اما تعدد طرحهای موجود در لبنان از سوی تمامی گروه های سیاسی و شخصیت های مختلف، اوضاع سیاسی کشور را نامفهوم کرده است. در این فضا معلوم نیست کدام طرح باید مد نظر قرار گیرد و کدام طرح فرصت رسیدن به نتیجه را دارد تا آن را در معرض جدی گفتگوها با گروههای مختلف قرار داد تا شاید از آن نتایج قابل اجرایی برداشت شود.
شاید بتوان این سوال را مطرح کرد که آیا کسانی در داخل لبنان هستند که طرح هایی را تنها برای این ارائه می کنند که فرصت های گفتگوها را از بین ببرند و شانس تحقق طرحهای دیگران را از بین ببرند تا اوضاع به همین شکل باقی بماند؟ چرا که آنها همچنان به زمان اضافی نیاز دارند تا بتوانند دستاوردهای مشخصی در مناطق مختلف برای خود کسب کنند.
از سوی دیگر چرا اکثر این طرحها بر مواضع سیاسی تاکید کرده و مسایل مد نظر افکار عمومی لبنان و نیازهای معیشتی و حیاتی آنها چرا در این طرح ها امکان بروز پیدا نکرده است؟ مثلا چرا معضل برق و مشکلات بی پایان آن برای لبنانی ها در این طرحها مطرح نشده؟ درباره آب و خشکسالی در کشور نیز همینطور است. چرا در مورد حداقل حقوق و دستمزدها و گرانی کالاها و زنجیره حقوق ها و قیمت حامل های انرژی و فیش های سنگین ارتباطات و فسادی که در داخل دولت وجود دارد، طرحی ارائه نشده است؟
سرکیس ابوزید نویسنده و تحلیلگر مسایل سیاسی معتقد است: برخی طرح های مثبت از سوی برخی طرفها وجود دارد، چرا که به دنبال کاهش فضای سخت موجود در کشور و بیرون آوردن آن از بحرانهای داخلی برای مقابله با خطرات آینده است و می خواهد دیدگاه لبنانی ها را به هم نزدیک کند. یکی از این طرح ها طرح ولید جنبلاط رئیس دروزی های لبنان است که خطر موجود فراروی لبنان را درک کرده و به دنبال نزدیک کردن دیدگاه های لبنانی ها و ایجاد راه حل برای مشکلات کشور است. البته طرح هایی هم وجود دارد که تنها برای اذیت کردن و از بین بردن اولویت طرح های مهم و پرفایده ارائه شده است، یکی از این طرح ها، طرح سمیر جعجع است که هیچ نکته جدیدی ندارد و امکانی نیز برای تحقق و کنار زدن بحران در کشور برای آن قابل تصور نیست.
ابو زید در این گفتگو تاکید کرد که هر اندازه که این طرح ها زیاد باشند و نیت ارائه دهندگان آن هر چه که باشد، تنها راه حل مسایل کشور نشستن تمام گروه ها دور میز مذاکرات در این فضای هرج و مرج ناشی از تعدد طرح ها یا برگزاری کنگره ای برای تفاهم بین گروههای لبنانی در مورد این تناقضهاست.
وی تاکید کرد که این تناقض ها به همه لبنانیها مربوط است، چرا که چالشی موجودیتی است که کیان دولت و ساختارهای مردمی لبنان را تهدید می کند و باعث می شود چالش های خارجی و از جمله خطر داعش و امثال این گروه با هدف اصلی تکفیر و حذف دیگران کشور را تهدید کند. این یک خطر موجودیتی است، چرا که زندگی مردم را تهدید می کند.
ابو زید معتقد است که مهمتر از همه این است که این شعار را سر دهیم که همه حق زندگی دارند، همه انسان ها حق دارند که زنده بمانند و در مرحله بعد باید بکوشیم تا شرایط این زندگی را بهبود بخشیم. بنابراین یک منافع موجودیتی برای لبنانی ها در تمامی گرایش ها در مذاکره و همگرایی با دیگر گروه ها وجود دارد تا اوضاع زندگی که در آن قرار دارند، بهتر شود.
وی ادامه داد که در ابتدا می توان از کنفرانسی برای گفتگو بین گروهها آغاز کرده و در مرحله بعد به کنفرانس برای تعیین مشکلات بین تمامی لبنانی ها رسید و چارچوبی مشترک برای مقابله با خطرات و چالش های جدید مطرح کرد. البته باید مبنای معامله ها در کشور را رد کرد، چرا که این معامله ها بیش از اینکه بتواند مشکلات ما را حل کند، مشکلات جدید برای ما ایجاد می کند.
ابو زید در مورد اوضاع معیشتی و خدماتی روزمره لبنانی ها گفت: دولت باید تمام تصمیمات لازم برای تامین خدمات مطلوب و مورد نیاز شهروندان در زندگی عادی از جمله در زمینه برق و آب و دیگر خدمات را تدارک ببیند، اما تمام تصمیماتی که الان اتخاذ می شود، تنها در این راستا است که ما را در عرصه سیاسی زنده نگه دارد.
وی خواستار اتخاذ تصمیم هایی برای ممانعت از تکرار اتفاقات عرسال و سرایت آن به دیگر مناطق شد و تاکید کرد که همه باید دور ارتش جمع شوند و با تمامی ابزارهای ممکن آن را تجهیز کرده و پوشش سیاسی لازم را برای آن ایجاد کنند تا بتواند به مسئولیتها و وظایف خود به خوبی عمل کندو اسرای موجود را نیز به آغوش ملت بازگرداند.
این تحلیلگر لبنانی ادامه داد که امروز لبنان دولتی دارد که بیشتر گروه های سیاسی در آن حضور دارند، این دولت می تواند تصمیمات لازم برای مقابله با چالشهای پیرامونی لبنان و چالش های خارجی را بگیرد. هر طرحی که از سوی افراد جدی صادر نشود، نمی تواند به نتایج مطلوب برسد. کسانی که به دنبال رد دیگران هستند، تنها در فضای تشنج و هرج و مرج است که می توانند ادامه حیات دهند. آنها نمیتوانند طرح هایی را ارائه دهند که امکان نتیجه بخشی آن وجود داشته باشد.
ابوزید در ادامه این سوال را مطرح کرد که چطور می توان از برخی افراد که در لزوم موجودیت ارتش تشکیک میکنند و می خواهند موجودیت لبنان را از بین ببرند، طرحی را پذیرفت. این عده در ایجاد فضای کنونی در کشور که حاصل عدم توافق در مورد رئیس جمهور و تعطیلی پارلمان به وجود آمده، سهیم هستند.
وی تاکید کرد که ایستادن پشت ارتش طرح مطلوب و ضروری است که امروز مورد توجه است و بعد از این مسایل تمام جزئیات میتواند محقق شود.
قطعا شعارهای مثبت و مبانی روشن از سوی هر طرفی می تواند مطرح شود، اما موضوع بستگی به اجرای و نحوه اجرای آن دارد، چرا که میزان موفقیت هر طرح به صداقت و جدیت نظریه پردازان آن بستگی دارد، نه به شعارهایی که جوهری بر ورق بیشتر نیست. بنابراین در این هرج و مرج طرحهای متعدد در لبنان تنها باید منتظر زمان بود تا مشخص شود کدام یک از این طرح ها در راستای منافع عمومی لبنانیهاست و کدام یک در عرصه عمل پیاده خواهد شد.