به گز ارش مشرق،این جنایت وحشتناک چهاردهم شهریور در خیابان مهرورز منطقه گلشهرمشهد هنگامی رخ داد که شب هنگام جوانی از خودروی تیبا پیاده شد وبه داخل خواربار فروشی رفت. درهمین حال نیز جوان دیگری هم پشت سر وی قدم به درون فروشگاه گذاشت اما طولی نکشید که جوان تیبا سوار با کاردی خون آلود از خواربارفروشی بیرون آمد و در حالی به طرف خودروی تیبا رفت که مشتری دیگر فروشگاه هم از ترس پا به فرار گذاشت.
درهمین حال اهالی محل وکسبه خیابان مهرورز با شنیدن صدای درگیری و نزاع به سمت خواربار فروشی رفتند و مرد ۳۰ساله را با سر و وضعی خون آلود دیدند که با ضربه کارد به ناحیه گردن به شدت مجروح شده بود.دقایقی بعد«سجاد-ز»به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال یافت اما براثر شدت خونریزی وعوارض ناشی از اصابت ضربه چاقوی جوان مهاجم جان سپرد.
با گزارش این ماجرای هولناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد ،تحقیقات میدانی شبانه با حضور قاضی دکتر صادق صفری درمرکز درمانی ومحل وقوع جنایت آغاز و مشخص شد که درون خودروی تیبا علاوه برضارب،دختر وپسر جوان دیگری نیز نشسته بودند.به همین دلیل قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی وانقلاب، دستورات ویژه ای را برای شناسایی محل اختفای متهمان ودستگیری آنان صادر کرد. از سوی دیگر بازبینی دوربین های مداربسته ،هویت ضارب تبعه خارجی را مشخص کرد که جوان ۲۱ ساله ای به نام «محمدرضا –ه»بود.
بنابراین گروه تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی با دستور سرهنگ کارآگاه جوادشفیع زاده(رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)وارد عمل شدند و با پیگیری سرنخ های موجود به رد زنی ضارب جوان پرداختند که بررسی ها نشان می داد شبانه به طرف تهران حرکت کرده است.
تجزیه و تحلیل های کارشناسی جرم نیز حکایت از آن داشت که متهم به قتل قصد خروج از کشور را دارد. به همین دلیل مشخصات وی در حالی به کلیه مراکز نظامی و انتظامی اعلام شد که وی زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار گرفته بود.
چند روز بعد با هماهنگی های قضایی و انتظامی تحقیقات پلیس به نتیجه رسید و ضارب هنگام خروج از کشور در مرزهای غربی دستگیر و به مشهد منتقل شد.«محمدرضا-ه» که در حضور قاضی دکتر صفری مورد بازجویی های فنی قرار گرفته بود، ضمن اعتراف صریح به ارتکاب جنایت مدعی شد: به همراه یکی از دوستانم که علیرضا نام دارد و دوست دختر وی، مشروبات الکلی مصرف کردیم و سپس سوار بر تیبا به طرف خیابان مهرورز رفتیم تا مقداری بنگ(نوعی مواد مخدر) بخریم. من از خودرو پیاده شدم و زمانی که قدم در خواربارفروشی گذاشتم فرد دیگری هم معروف به عباس قناری که او را از قبل می شناختم، به داخل فروشگاه آمد. در این هنگام من یک قطعه چک پول ۵۰هزارتومانی به «سجاد» دادم که به من مقداری «بنگ» بدهد ولی او سرگرم گفت و گو با عباس قناری شد و موضوع را فراموش کرد. من هم که دوستانم داخل خودرو منتظرم بودند دوباره به سجاد یادآوری کردم که بنگ مرا بدهد. اما او ادعا کرد «بنگ» را به من تحویل داده است.
همین موضوع به مشاجره بین ما انجامید که ناگهان به من توهین کرد. در این هنگام بود که از شدت عصبانیت کارد را از زیر پیراهنم بیرون کشیدم و ضربه ای به او زدم ولی او جاخالی داد و من ضربه دوم را بین شانه و گردنش زدم که خون فواره زد و من از ترس فرار کردم. همان شب بعد از پیاده کردن آن دختر جوان و دوستم، با یک خودروی سواری دیگر به تهران رفتم اما قصد داشتم از طریق ترکیه به کشورهای اروپایی بروم که درمرزهای غربی دستگیر شدم ...
درحالی که متهم به شدت ابراز پشیمانی می کرد در بیان جزئیات دیگری از این جنایت هولناک به سروان آرمین منفرد(افسر پرونده)گفت:من کارگر گچ کار هستم که روزی ۳۰۰هزارتومان درآمد دارم اما نمی دانم چرا دریک لحظه خشم وجودم را فرا گرفت و چنین جنایتی را مرتکب شدم... این جوان ۲۱ساله تبعه خارجی که مدعی بود در ایران متولد شده و مجرد است با دستور قاضی ویژه قتل عمد در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا زوایا و ابعاد دیگر این ماجرای تکان دهنده و همچنین ادعاهای وی مورد کنکاش های دقیق قرار گیرد.