به گزارش مشرق، چندی قبل دختری افغانستانی به پلیس رفت و از ربوده شدن همسرش خبر داد. او گفت: مادرم مشکل روحی و روانی دارد و از دوران کودکی مرا بشدت کتک میزد. چند بار هم نامزدی مرا بهم زده است. مدتی قبل از طریق خالهام با مرد جوانی آشنا شدم و به خواستگاری اش جواب مثبت دادم. مادرم ابتدا با این ازدواج موافق بود اما یک دفعه نظرش تغییر کرد و به من گفت باید از همسرم جدا شوم.
بیشتر بخوانید:
او ادامه داد: چون برادرهای ناتنیام که از همسر اول مادرم هستند مدام مرا کتک میزنند من به خانه شوهرم پناه بردم و عروسیام را هم آنجا گرفتم. مادرم هم از این ماجرا ناراحت شد و گفت باید طلاق بگیرم. ولی من همسرم را دوست دارم و دلم نمیخواهد از او جدا شوم. همین مسأله باعث شد که مادرم کینه نظیف – همسرم- را به دل بگیرد و نقشه ربودنش را طراحی و اجرا کند. روز گذشته مادرم به همراه برادر ناتنیام و شوهر خواهرم و دو مرد که لباس آسایشگاه روانی به تن داشتند به سراغ نظیف آمدند.
آنها به همسایهها گفته بودند که شوهرم مشکل روانی دارد و باید او را به آسایشگاه ببرند. اما نظیف که از ماجرا باخبر بود مقاومت کرد و آنها هم به همسرم آمپول تزریق کردند. آنها نظیف را سوار بر خودرویی شبیه آمبولانس کرده و مادرم و دیگران هم سوار پرایدشان شده و آنجا را ترک کردند. از آنجایی که این حادثه در کنار انبارهای بلورفروشی رخ داده است، دوربینهای مداربسته این ماجرا را ثبت کردهاند.
دختر جوان ادامه داد: این تمام ماجرا نیست مادرم در دوران جوانی اش سه قتل هم مرتکب شده است.
او سه بار تا به حال ازدواج کرده و آنطور که خودش میگوید همسر اولش را هم به قتل رسانده است. اما این تنها جنایتی نیست که مادرم مرتکب شده است. مادرم میگفت حدود 30 سال قبل دختر و دامادش را هم کشته است. ظاهراً دختر و دامادش باهم درگیر میشوند و مادرم با نقشهای حرفهای دامادش را به قتل میرساند.
از آنجایی که خواهر ناتنیام از این ماجرا با خبربود شکایت کرد اما مادرم او را هم به قتل رساند. از آنجایی که ما افغان هستیم و کسی را نداریم که پیگیر پرونده ناپدید شدنمان باشد، هرگز راز این سه جنایت برملا نشد. وقتی مادرم با پدر من ازدواج کرد او را بهعمد معتاد کرد و بعد هم از او هم طلاق گرفت و با یک مرد ایرانی بهتازگی عقد کرده است. باتوجه به اظهارات دختر جوان، تحقیقات برای یافتن داماد ناپدید شده و دستگیری عاملان این آدم ربایی و ادعای دختر جوان درباره مادرش ادامه دارد.