به گزارش مشرق، در این میان شاید اظهارنظرهای مردمی در شبکههای اجتماعی به دلیل نامحدود بودن فضای مجازی و امکان نداشتن برای دروازهبانی مطالب، چندان تعجببرانگیز نباشد، اما رویکرد برخی رسانهها و به ویژه تیترهای تند برخی از روزنامههای صبح امروز (۱۰ بهمن ماه) موضوعی است که به باور بسیاری از کارشناسان رسانه با اخلاق حرفهای مطابقت ندارد.
در همین راستا محمدرضا منصوریان، گزارشگر باسابقه در گفتوگویی در پاسخ به این پرسش که آیا نحوه پرداختن به باخت تیم ملی در روزنامههای ورزشی و برخی روزنامههای سراسری کشور درست بوده است؟ فرآیند پرداخت رسانهها به تیم ملی فوتبال را در گذشته و به ویژه در یک ماه اخیر مهمتر میداند و میگوید: یادمان نرود اساساً وقتی صحبت از رسانه میکنیم به نوعی به بازوهای کمکی هر پدیدهای در اجتماع اشاره میکنیم و دیگر فرقی نمیکند این پدیده ورزشی، هنری سیاسی یا اجتماعی است. در واقع مشکل اصلی و اساسی ما این است که هیچ کنترل و نظارت دقیقی روی رسانهها نداریم و به همین خاطر هم گاهی یک مساله خیلی کوچک و بیارزش، در رسانهها بزرگ میشود و گاهی هم از یک موضوع کلیدی و مهم به سادگی عبور میکنند.
او ادامه داد: مشکلی که الان برای تیم ملی فوتبال به وجود آمده، باید در دو بخش مجزا مورد بررسی قرار بگیرد؛ یک بخش بحث مدیریتی فوتبال کشور به صورت کلان است که با مسائلی همچون وجود نداشتن نگاه حرفهای به برخی مسائل و صرفاً دنبال برد و باخت بودند مواجه است؛ یعنی با یک برد خیلی آرامش پیدا و فکر میکند همه چیز حل شده است و با یک باخت هم خیلی راحت از کوره درمیرود. بخش دوم هم رسانهها هستند که به جای پیشگام بودن، متأسفانه همیشه چندین گام از خود پدیده عقبتر هستند.
این گزارشگر با بیان اینکه نقش رسانه در جامعه ما آن طور که باید تبیین نشده است، خاطرنشان کرد: رسانهها هنوز آنطور که باید بهدرستی جایگاه خودشان را پیدا نکردهاند و بسیاری از رسانهها هر نوشته، گفته یا مطلبی را بهراحتی انعکاس میدهند. در حالی که این مطالب حتماً باید کنترل و با مدیریت منتشر شوند؛ اما وقتی مدیریت و کنترل وجود نداشته باشد، شکل کار اینگونه میشود که عموم مردم بدون آنکه به واقعیت و اصل مطلب برسند گمراه میشوند. امروز مردم واقعاً گیج شدهاند و از صبح با هر کسی که صحبت میکنم میگوید تا دیروز رسانهها حرف دیگری میزدند و چرا امروز با یک باخت اینقدر راحت ورق برگشت؟
منصوریان با بیان اینکه ماهیت و محور کار رسانههای ورزشی چندان مشخص نیست، گفت: نه رسانه میداند تکلیفش چیست و نه مدیران ارشد ورزش کشور میدانند چه جایگاهی دارند. در واقع مدیریت اشتباه و به شکل غیرحرفهای عمل میکند و رسانه هم تحت تأثیر همان مدیریت فعالیت میکند. از طرفی باید به این نکته نیز توجه داشت که چند دسته افراد در رسانههای ورزشی کار میکنند. یک گروه افرادی چسبیده به ورزش هستند و در واقع از کنار ورزشهایی همانند فوتبال نان میخورند و معیشتشان از ورزش میگذرد. طبیعتاً از این گروه نمیتوان انتظار بیان حقیقت را داشت. دسته دیگر افرادی هستند که به اشتباه وارد رسانهها شدهاند و حرفهای کار نمیکنند. این دسته هم با وجود اینکه سالم هستند، نمیتوانند واقعیت را به مردم انعکاس دهد.
او درباره عملکرد رسانههای ورزشی در آسیبشناسی مسائل تیم ملی فوتبال، اظهار کرد: در این ملغمهای که از آن صحبت کردیم چطور انتظار دارید که اخبار درست و حرفهای بخوانید؟ اینکه یک مربی خارجی همانند کی روش را بیاوریم، هشت سال به مردم امید بدهیم، آن مربی هر بلایی خواسته بر سر فوتبال ما بیاورد و بعد از هشت سال خیلی راحت ما را بی حیثیت کند و مدیران و رسانهها در این مدیریت هیچ حرفی نزنند و به مردم امید بدهند، کار حرفهای نیست. الان مردم نمیدانند که آیا واقعاً کی روش زحمت کشیده یا خیانت کرده است؟ ما از سال ۱۳۲۹ تا الان بارها با ژاپن بازی کردهایم، ولی یک اختلاف گل بیشتر نباختهایم، ولی با این همه تبلیغاتی که برای کی روش در این مدت شد، خیلی راحت از این تیم سه گل خوردیم.
این گزارشگر افزود: با چند تیتر تند نمیتوان مشکل فوتبال کشور را حل کرد. مشکل فوتبال ما فقط انتخاب مربی خوب نیست، بلکه اول باید مشکلات مدیریتی، اجرایی، باشگاهی و … فوتبال حل شود و بعد به سراغ یک مربی خوب رفت. من توقع داشتم الان که این اتفاق بزرگ افتاده و غرور ملی ما جریحهدار شده است، روزنامهها و رسانهها از روی انصاف از مسؤولان درخواست کنند که کمیتهای تشکیل شود و از آغاز تا پایان این داستان را تجزیه و تحلیل کنند و بگویند چه شد که در این مدت این اتفاق افتاد؟ این موضوع اتفاق سادهای نبوده است که با چهار تیتر روزنامه از روی آن عبور کنیم و بگوییم فقط شخص کی روش مقصر بوده است!
او تاکید کرد: در واقع انتظار این است که حداقل برای یک بار هم که شده است درباره فوتبال یک کمیته حقیقتیاب تشکیل شود که در آن کمیته نمایندگان مجلس، جامعهشناسان، مدیران فوتبال و فوتبالیستها در حضور مردم برگزار و نظرات مختلف مطرح شود. الان ۴۳ سال است که این اتفاق میافتد و ما دور خودمان میچرخیم و هر سال یک بهانه برای علت باخت پیدا میکنیم.
منصوریان همچنین با اشاره به حجم زیاد مطالب درباره حضور تیم ملی فوتبال در جام ملتهای آسیا در رسانهها، خاطرنشان کرد: اصلاً موافق نیستم اینقدر مردم را درگیر فوتبال کنیم. فوتبال هم یک ورزش همانند ورزشهای دیگر است. وقتی که مردم یک ماه در تمام رسانهها از رادیو و تلویزیون گرفته تا روزنامههای ورزشی و سراسری و رسانههای دیجیتالی از فوتبال میخوانند، امیدوار میشوند. بنابراین وقتی تیم ملی فوتبال نتیجه خوبی نگیرد، ضربه روحی شدیدی به مردم وارد میشود. الان که ما به دیوار سفت ژاپن خوردهایم چه کسی میخواهد به داد مردم برسد؟
او تاکید کرد: چرا رسانهها در میان ورزشها اینقدر به فوتبال اهمیت میدهند؟ مگر فوتبال ما شگفتی به وجود آورده یا معجزهای کرده است؟ وقتی اتفاق بزرگی در کشور رخ میدهد طبیعی است که گستره عظیمی از رسانهها به آن موضوع بپردازند و درباره آن صحبت کنند، اما در یک ماه گذشته تمام برنامههای رادیو و تلویزیون و بسیاری از رسانهها به تیم ملی فوتبال که هیچ کاری هم در این سالها انجام نداده، پرداختند. در حالی که این رویکرد غلط است و باید حجم اخبار رسانهها کنترل شده باشد! جالب است که حدود یک ماه قبل نجوم شناسان نوجوان ایرانی به یک کشور خارجی رفتند و هفت مدال طلا گرفتند، اما روزنامهها و رسانههای خیلی کوتاه به این خبر پرداختند؛ آیا این خبر مهمتر است یا تیم فوتبالی که میرود و میبازد و ملتش را تحقیر میکند؟
منصوریان با بیان اینکه «فوتبال ما ظرفیت این حجم از تبلیغات را ندارد»، گفت: بیش از آنچه که باید به موضوع فوتبال پرداخته شده است و این اشتباه را نه تنها روزنامههای تخصصی ورزشی، بلکه روزنامههای سراسری هم مرتکب شدند و این اشتباه باعث شده که به احساسات مردم ضربه زده شود. کسانی که این اشتباه را کردند و یک ماه تمام با مغز و روح و اعصاب مردم بازی کردن باید بیایند و به ملت جواب بدهند.