به گزارش مشرق، چند سالی است که احزاب راست افراطی در اروپا مشغول یکه تازی هستند بطوریکه در اغلب کشورهای این قاره اکنون احزاب راست افراطی یا وارد پارلمان شده یا نقشی تاثیرگذار در روند سیاسی کشورها دارند.
بیشتر بخوانید
سازمان منافقین آبرومند است! باور نمیکنید؟
ایستگاه تقویت فشار اینجاست
جریان غالب راست افراطی اروپا امروزه در نتیجه یک تحول ایدئولوژیک، از خاستگاه اصلی خود یعنی فاشیسم سنتی فاصله گرفته و نژاد پرستی را بصورت گزینشی نفی می کند (نفی یهودی ستیزی و دامن زدن به اسلام ستیزی). این دگر دیسی عاملی شده تا سران رژیم صهیونیستی به این احزاب نزدیک شوند.
اما منابع مالی این احزاب غالباً نوظهور از کجا تامین می شود؟
گزارشی که چند روز قبل روزنامه «اونیره» ارگان اسقف های ایتالیا در این رابطه منتشر کرد تا حدودی پاسخ این پرسش را می دهد. این روزنامه اروپایی در گزارش خود نوشته بود: حزب راستگرای افراطی «ووکس» (Vox) اسپانیا، از سوی منافقین (گروهک منافقین) حمایت مالی شده است. این حزب در مبارزات انتخاباتی اروپا در سال ۲۰۱۴ میلادی، مبلغ ۸۰۰ هزار یورو از منافقین که تا سال ۲۰۱۲ در فهرست سازمان های تروریستی ایالات متحده قرار داشت، دریافت کرده است.
با توجه به این گزارش حال باید دید منابع مالی منافقین از کجا تامین می شود.
روزنامه انگلیسی گاردین به تازگی در گزارشی مفصل ضمن پرداختن به پیشینه گروهک تروریستی منافقین، نوشت که این گروهک به ابزاری در دست آمریکا علیه ایران تبدیل شده و سعودیها احتمالاً منبع تامین مالی این گروهک هستند.
در این گزارش به قلم «آورن مرات» آمده است که اعضای این گروهک (پیش از انقلاب اسلامی) برای وقوع انقلاب در ایران تلاش میکردند و بعد برای صدام میجنگیدند. آمریکا و انگلیس هم زمانی آنها را محکوم میکردند اما در شرایط کنونی، این گروه، گزینه مناسبی برای سیاستهای افراطگرایانه دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید است. «جان بولتون» مشاور امنیت ملی ترامپ و «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا از جمله این افراد هستند که چنین سیاستی را پیگیری میکنند.
گاردین می نویسد: گروهک منافقین تحت ریاست «مریم رجوی» توانسته است حمایت راستگرایان را در آمریکا برای مقابله با تهران را کسب کند.
«یرواند آبراهامیان» یک استاد دانشگاه نیویورک معتقد است: «قطعا منابع مالی این گروهک را سعودیها تهیه میکنند و هیچ کسی نمیتواند تا این حد آنها را مورد حمایت مالی قرار دهد.»
رابطه منافقین با رژیم صهیونیستی
گاردین می نویسد که در فاصله سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ شماری از دانشمندان هستهای ایران هدف سوء قصد قرار گرفتند. در سال ۲۰۱۲، شبکه خبری NBC در گزارشی اعلام کرد که دو نفر از مقامات آمریکایی که نامشان اعلام نشد، گفته بودند که این حملات را سرویس اطلاعات و جاسوسی اسرائیل برنامهریزی کرده است و اعضای منافقین در ایران هم آنها را اجرا کردهاند.
به نوشته رسانه های غربی، بنظر می رسد حمایت های مالی صورت گرفته در سالهای اخیر عمدتاً از جانب عربستان سعودی و اسراییل (بویژه عربستان) صورت گرفته باشد. چه آنکه در نشست های سال های اخیر منافقین هم شاهد حضور پررنگ مقامات سعودی و سخنرانی های حمایت گرانه از این گروه بوده ایم.
روزنامه هاآرتص از «رفی یاتوم» رئیس اسبق موساد مینویسد: اسرائیل میتواند برخی برنامههای ضدایرانی خود را از طریق سازمان مجاهدین خلق [منافقین] به اجرا بگذارد. اسرائیل باید تمام احتمالات از جمله درگیری نظامی با ایران را در نظر بگیرد اما نباید ظرفیت واسطههایی مانند سازمان مجاهدین که در ترور دانشمندان هستهای ایران توسط اسرائیل همکاری داشتند، استثنا کرد. اسرائیل این گروه را آموزش میدهد و تأمین میکند.
رئیس اسبق موساد میافزاید: سازمان ظاهراً با عربستان هم در ارتباط است و میتواند به شکل دو سویه از سوی ملت یهود (!) و ریاض به کار گرفته شود. آنها درباره برنامه هستهای ایران به عنوان منبع اطلاعاتی عمل میکردند. اسرائیل میتواند به شکل غیرمستقیم از این سازمان در شبکههای اجتماعی برای نفوذ در میان مردم ایران استفاده کند.
«مئیر داگان» رییس سابق موساد نیز در گفتگو با تلویزیون سی. بی. اس فاش کرد: اسرائیل به گروهک موسوم به مجاهدین خلق و گروه های مسلح تروریست که دستورکارشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران باشد کمک می کند.
عربستان عاملی نزدیکی بیشتر منافقین به اسرائیل
از دیر باز عربستان به عنوان بزرگترین حامی مالی گروهک منافقین شناخته می شد و حضور چهره های بانفوذ خاندان سلطنتی عربستان در نشست های گروهک منافقین در کشورهای اروپایی بخوبی روابط گرم میان آنها را به تصویر می کشید.
در سال های اخیر پیشرفت روابط عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی و دشمنی مشترک آنها با ایران عاملی شد برای نگاه ویژه صهیونیست ها به گروهک منافقین.
اما صهیونیست ها در قبال حمایت های مالی و سیاسی خود از منافقین، به غیر از ترور دانشمندان هسته ای ایران، جاسوسی از ایران و … ماموریت دیگری را نیز برای فرقه رجوی درنظر گرفته و آن نفوذ در احزاب راست افراطی اروپا و حمایت از این گروه هاست.
البته صهیونیست ها هم خود بصورت مستقل وارد تعامل با احزاب راست گرای افراطی شده و هم از کانال منافقین سعی در پیشبرد اهداف خود دارند. در این میان کاهش روحیه یهودی ستیزی از سوی احزاب راست افراطی نیز تغییری بود که در نتیجه نزدیک شدن اسرائیل به این گروه ها بوجود آمد.
در خصوص نزدیک شدن اسرائیل به احزاب راست افزاطی اروپا« orientxxi» می نویسد: همه چیز در پنجم دسامبر ٢٠١٠ آغاز شد. در آن روز، هیات نمایندگی مهمی به تل آویو رسید؛ این هیات شامل حدود ٣٠ تن از رهبران اتحاد حزب هایی از اروپایی برای آزادی و حقوق مدنی بود. نام این تشکل نشان نمی دهد ولی این سازمان یک رشته از حزب های راست افراطی را گردآورده است… این نخستین بار پس از ایجاد حکومت اسرائیل بود که تل آویو از یک چنین ملغمه ای از رهبران، از جمله «گیرت ویلدرز هلندی»، فیلیپ دوینتر بلژیکی و هاینز کریستین استراش، جانشین یورگ هایدر پذیرایی می کرد.
این نئو فاشیست هایی که غالباً منکر هولوکاست و حتی دلتنگ ازبین رفتن رایش سوم هستند در اسرائیل چه می کردند؟ آنها در همایشی سازماندهی شده توسط جناح راست حزب لیکود شرکت می کردند که مختص مبارزه علیه تروریسم بود. به رغم ویژگی غیررسمی این اقدام، «اویگدور لیبرمن» وزیر وقت خارجه به مدتی طولانی با ویلدرز به شدت اسلام ستیز گفتگو کرد و او نیز لطف او را با دیدار رسمی از شهرک های ساخته شده در ساحل غربی رود اردن جبران نمود.
بنابر گزارش آژانس فرانس پرس (AFP)، مردی که رویای ممنوع کردن قرآن در هلند را درسردارد «علیه بازپس دادن زمین های مناطق اشغالی دربرابر صلح با فلسطینی ها سخن گفت و پیشنهاد مستقرشدن داوطلبانه فلسطینی ها در اردن را مطرح کرد» و بعد از شهرک سازی ها در ساحل غربی رود اردن دفاع نمود. همه چیز روشن است؛ جناح های راست و راست افراطی اسرائیل در «جنگ صلیبی» خود علیه فلسطینی ها برای هرگونه اتحاد، حتی غیر طبیعی ترین آن ، آمادگی دارند.
دلیل نزدیک شدن اسرائیل به راست گرایان افراطی اروپا چست؟
از ویژگی های بارز احزاب نوظهور افراطی در اروپا مخالفت آنها با شیوه های سنتی موجود در کشورهای اروپایی است. برای مثال این احزاب سبب تضعیف همگرایی در اروپا شده و جایگاه اتحادیه اروپا را در نظام بین الملل را تضعیف می کنند.
از آنجا که احزاب سنتی اروپا نگاه ویژه ای به مسائل دموکراتیک و حقوق بشری دارند همواره منتقد اقدامات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان بوده اند و در سال های اخیر شدت انتقادات از این رژیم و محکومیت های آن از سوی اتحادیه اروپا به شدت افزایش یافته است. از همین رژیم صهیونیستی تلاش می کند تا با نزدیک شدن به احزاب راست افراطی در این قاره، شکافی عمیق را میان احزاب نوظهور و سنتی آن پدید بیاورد تا شاید از این راه از سطح فشار بروکسل بر تل آویو کاسته شود.
کاهش فشارهای اروپا بر رژیم صهیونیستی یعنی رها شدن اسرائیل از یک مخمصه بزرگ. به عبارت دیگر تفرقه در میان کشورهای اروپایی و چالش آنها با احزاب نوظهور می تواند عاملی باشد برای پیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی در سطح کلان. از همین رو با توجه به حمایت مالی منافقین از احراب افراطی اروپا و وصل بودن فرقه رجوی به کانال های عربستانی و اسرائیلی می توان گفت این فرقه تبدیل به عاملی در دستان صهیونیسم شده تا برای ایجاد شکاف در قاره سبز مورد استفاده قرار بگیرد.