به گزارش مشرق، «محمد ایمانی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
۱- «نشست لهستان» برای اهل دقت، نشانه بلکه بشارتی بزرگ است. اظهارات وزیر خارجه آمریکا در باره این نشست، آرزو و خبری را در خود نهفته داشت. پمپئو از آرزویی سخن گفت که جای ارزیابی دارد اما ضمناً خبری را بازگو کرد که مصداق الفضل ما شهد به الاعداء است. حتی بازگویی آرزوی مهار ایران یعنی تحقیر آمریکا؛ یعنی چهل سال محاسبه و برنامهریزی برای از میان برداشتن انقلابی که خیال میکردند ظرف چند هفته کارش یکسره میشود، برعکس از آب درآمده است.
بیشتر بخوانید:
واکنش وزارت خارجه به تهدیدات پامپئو
اجلاس لهستان؛ دورهمی تودهنی خوردگان
اجلاس لهستان؛ مانور شکستخوردگان
۲- چرا تقلّای آمریکا در نشست لهستان بشارت است؟ در جنگ خندق که اردوکشی همه احزاب کفر و استکبار بود، منافقین و بیماردلان با مشاهده گرد و خاک و هیاهوی دشمن گفتند «مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا. خدا و رسول او، جز وعده دروغ به ما ندادند». اما باورمندان و پایمردان با مشاهده همین صحنه، انگیزه و نشاط مضاعف یافتند «وَلَمَّا رَأَی الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ» وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا”.
۳- اما با نگاه مادی هم، اظهارات مقام آمریکایی حاوی بشارت برای جمهوری اسلامی ایران است. پمپئو از ریاست سیا به وزارت خارجه رفته و فردی معمولی نیست. اما او هم مجبور است حین اعلام پروژهای که پایه آن عملیات روانی است، به اقتدار ایران اعتراف کند. پمپئو در قاهره با اعلام اینکه ۱۳ و ۱۴ فوریه (۲۴ و ۲۵ بهمن) نشستی را در لهستان «درباره خاورمیانه با تمرکز ویژه بر ایران» برگزار میکنیم، افزود «هدف، تمرکز روی صلح و آزادی و امنیت خاورمیانه و بررسی نفوذ بیثباتکننده ایران در منطقه است. تمایل شدید ما برای خیالبافی باعث شد نگاه دیگری به حزبالله (لبنان) داشته باشیم، تا این گروه که کاملاً همراه ایران است، زرادخانه خود را به ۱۳۰ هزار راکت و موشک برساند. آنها متحد ما، اسرائیل را هدف گرفتهاند».
پمپئو از نفوذ ایران در یک یا دو کشور حرف نمیزند؛ آنها از سر ناچاری اذعان میکنند ایران در غرب آسیا، نفوذی دارد که اراده آمریکا را پس زده است. معلوم است نفوذ با موشک به دست نمیآید؛ که اگر چنین بود، آمریکا با هفت هزار میلیارد دلار هزینه و راهاندازی چندین جنگ، احساس شکست استراتژیک نمیکرد.
۴- وزیر خارجه ما پریروز در حالی با احترام کامل با مقامات عراقی دیدار کرد که چند هفته قبل، ترامپ مجبور شد دزدکی به عراق سفر کند. او همزمان گفت «خیلی غمانگیز است: ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردیم، اما متأسفانه ناچارم کاملاً مخفیانه به آنجا سفر کنم. دو بار قرار بود به عراق سفر کنم، اما خبر درز کرد و سفر لغو شد». حمله موشکی همزمان به سفارت آمریکا در بغداد، سند درستی سخن ترامپ است. اما تلختر، مخالفت نخستوزیر و دیگر مقامات عراق با دیدار در پایگاه الاسد بود.
۵- درباره ضریب نفوذ سخنان پمپئو، گزارش مستند پایگاه اینترنتی کامن دریمز کافی است که مینویسد «نظرسنجیها نشان میدهد آمریکا مورد نفرت ملتهای خاورمیانه است. پمپئو در قاهره سخنانی شرمآور اما بیاهمیت ایراد کرد. طبق نظرسنجی مؤسسه زاگبی در ۸ کشور، اغلب مردم منطقه از آمریکا نفرت دارند. محبوبیت آمریکا در عراق و مصر تک رقمی است. در مصر بیش از ۹۰ درصد از مردم نگاهی منفی دارند، نگاه مثبت به آمریکا ۳۰ درصد کاهش یافته و به ۸ درصد رسیده است. در کشوری که فقط ۸ درصد مردم تو را دوست دارند، سخنرانی درباره اینکه چگونه باید در امور آنها دخالت کنی، موضوع خوبی نیست. آمریکا منفورترین بازیگر در سوریه تلقی میشود. ۹۳ درصد در مصر، ۸۶ درصد در عراق، ۸۴ درصد در ترکیه، ۸۳ درصد در ایران، ۶۷ درصد در عربستان، ۶۳ درصد در لبنان و ۶۳ درصد در فلسطین گفتند آمریکا نقشی منفی در سوریه داشته است».
۶- مراد از این مقدمه آن نیست که تحرکات دشمن را رصد نکنیم یا بالش نرم زیر سر بگذاریم. اما باید معلوم باشد میدان جنگ جای دیگری است. مواردی نظیر نشست لهستان، شارژ همان جنگ اصلی است که هویتی روانی با روکش امنیتی و اقتصادی دارد. اولین بار نیست که آمریکا با اجاره و به صف کردن نام برخی دولتهای مقروض پیزوری میکوشد اعتبار از دست رفته را بازسازی کند. مگر در ماجرای جنگ تحمیلی و جنگ دیپلماتیک و اقتصادی، بارها شاهد نمایشهایی به مراتب قویتر و پرحجمتر نبودهایم؟ و مگر نه اینکه برآیند سیاست مهار ۴۰ ساله، الحاق عراق و سوریه و لبنان و غزه و یمن و بحرین به محور پیروز مقاومت بوده است؟ مگر نه اینکه ژانویه دولت آمریکا و اسرائیل با استعفای اعتراضی وزیران دفاع، تبدیل به عزا شد؟
۷- تهدید و دغدغه اصلی، شبکه نفوذی است که با غفلت برخی مدیران، آرزو و عقده هرگز برآورده نشده دشمن را به خبر تبدیل و تحمیل میکند. یا تهدید دشمن را نزد افکار عمومی - یا مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز- «معتبر» مینمایاند. این شبکه، ایستگاه تقویت فشار دشمن است. حلقههایی هستند که هفتگی بلکه روزانه، «مغالطات آماری درباره محدودیت منابع، اخبار تحریف شده و کاریکاتوری و یا تهدیدهای بزرگنمایی شده دشمن» را فرآوری و بستهبندی میکنند و به مدیران و تصمیم گیران در مجلس و مجمع تشخیص و شورای نگهبان و… منتقل میکنند؛ هدف چیست؟ اِرجاف: شایعهسازی و خالی کردن دلها یا القای اضطرار و ضرورت اعتماد دوباره دشمنی که تشت خیانتش در برجام بر زمین افتاد. گویا مأموریت دارند که مدام، کشور را ناتوان از مقاومت نشان دهند؛ و این در حالی است که در این ۴۰ سال، نه یک بار بلکه بارها، از گردنههایی غیر قابل مقایسه با شرایط اقتدار امروز عبور کرده و پیش رفتهایم.
۸- روزنامه دولتی ایران در مطلبی بدون امضا و هویت نویسنده مینویسد «وقتی اروپا عملیاتی شدن SPV ]کانال مبادله نفت با کالا



