سرویس فرهنگ و هنر مشرق - نوروز امسال شبکه «افق» در اقدامی تا حدی عجیب، سریالی کرهای را برای پخش هر روزه در نظر گرفت، سریالی که نام کشور سازندهاش در همان نخستین نگاه، یادآور افسانههای کم و بیش ساختگی قهرمانان رویینتن کرهای، چکاچک مداوم شمشیرها برای رسیدن به هدفی والا و صد البته شنیدن صدها باره بله قربانگوییهای زنان و مردانی درباری در مقابل امپراطور بود اما این بار قضیه فرق میکرد.
چینش داستانی همان بود، قدرت و ثروت در یک طرف و حقیقت در طرف دیگر و مقابل هم و نبردی نابرابر در این بین اما نه در کشاکش تاخت و تاز اسبها و زد و خورد نیزهها و سپرها بلکه در بازار بورس و سرمایه؛ جنگ تمام عیار اقتصادی فئودالهای قرن بیست و یکمی در برابر مردمانی عادی که از دید صاحبان قدرت و ثروت، هنوز همان رعیتهای دوران جومونگ هستند.
«کیمیاگر» را باید سریالی متفاوت با دیگر آثار تلویزیونی کرهای دانست که تاکنون از شبکههای مختلف سیمای جمهوری اسلامی روی آنتن رفتهاند، انتخابی هوشمندانه از سوی شبکهای که داعیهدار ترویج گفتمان انقلاب است. کیمیاگری پول و اوراق بهادار را در همان اولین قسمتهای سریال به خوبی میتوان دید، کیم دو هیون جوانی که فقر را از کودکی چشیده و با سختی بزرگ شده حالا تخصص و دانش خود را در اختیار کسانی میگذارد که عامل اصلی فقر او و خانوادهاش هستند؛ پولشویی گسترده خانواده پیل سانگ اقتصاد کشور را به سوی نابودی کشانده و او خود را در مقابل این کوه فساد و تباهی، تنها میبیند. برای هدفی والا عزمش را جزم میکند و شاید آن لحظه کمی حس خود جومونگپنداری هم در او و هم در مخاطب ایرانی زنده شده باشد.
کیمیاگر یا همان میداس، محصول سال 2011 کره جنوبی است، سریالی که همچون فیلمهای سینمایی نوروزی شبکه افق، نظام سرمایهداری را هدف گرفته و پرده از یک روی دیگر سکه کاپیتالیسم بر میدارد؛ سوداگری اقتصادی که زمینهساز جنگ اقتصادی علیه دیگر ملتهاست و حتی کره را که جزو هم پیمانان غرب در ساختار نظام سیاسی کنونی دنیاست، مانعی بر سر راه خویش میبیند و با رسوخ در لایههای مختلف نظام اجتماعی و فرهنگی این کشور، سعی در نابودی فرهنگ آسیاییاش دارد.
خانواده پیل سانگ نمادی از نظام اقتصادی غربگراست، ساختاری فرسوده که تار و پود پاره پاره خویش را با رشته جان و مال مردمان عادی ترمیم میکند و همچون بادکنکی که مدام باد میشود هر روز فربهتر و گستاختر از قبل، خود را صاحب همه آن چیزهایی میداند که مردم عادی طی نسلها به دست آوردهاند، اینجاست که قهرمان داستان پی به نیرنگ او برده و راهی جز پرده برداشتن از چهره حقیقی این خانواده نمیبیند هر چند در این راه خطرات زیادی تهدیدش میکند و حتی ممکن است جانش را از دست بدهد.
«کیمیاگر» انتخاب خوبی برای نوروز است، از یک سو وجهه سرگرمکنندگی خود را حفظ کرده و با پیشزمینهای که از سریالهای کرهای در ذهن مخاطب ایرانی وجود دارد هماهنگ است و از سوی دیگر، هم آهنگی خاصی با گفتمان شبکه افق دارد.قسمتهای باقیمانده این سریال را نباید از دست داد، باید نشست و دید سرانجام کیمیاگر کرهای چه میشود.