به گزارش مشرق، روزنامه الکترونیکی «رأیالیوم» در مقالهای در ستون «سخن سردبیر» به قلم «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب به موضوع معامله پیشنهادی وزیر خارجه سعودی به روسها مبنی بر اعطای نقش به مسکو در مقابل پایان دادن به حمایت از نظام دمشق پرداخت و نوشت: هرگز از «معاملهای»، که «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی طی گفتوگویش با روزنامه آمریکایی «پولیتیکو» در بروکسل به روسیه پیشنهاد داده است، شگفتزده نشدهایم. این اظهارات الجبیر اینگونه القاء میکند که گویی او وزیر خارجه یک کشور بزرگتری است که دارای زرادخانه بزرگ هستهای است و سرنوشت تمامی جهان را تعیین میکند.
پیش از آنکه دلایل این امر که چرا احساس عنصر «شگفتی» به ما دست نداد را شرح دهیم، میخواهیم درباره ماهیت این «معامله» و جزئیات آن تأمل کنیم و به این موضوع بپردازیم که آیا آن، عملی است و آیا مورد پذیرش طرف روسی هست یا خیر و همچنین واکنش آن و دیگر کشورهای منطقه درقبال این معامله چیست؟
در اینجا کلمه به کلمه اظهارات الجبیر را با این روزنامه ذکر میکنیم. او گفت: «آماده دادن سهمی به روسیه در منطقه خاورمیانه هستیم که میتواند این کشور را در مقایسه با اتحاد جماهیر شوروی به قدرتی بسیار بزرگتر تبدیل کند در مقابل آن باید از حمایت از اسد، رئیسجمهوری سوریه دست بردارد.» وی افزود: «آنچه به منافع مسکو خدمت میکند تقویت روابطش با ریاض است نه با اسد.»
چندین مساله وجود دارد که میتوان آنها را از این گفتوگو و خواندن سطرهای آن و اهداف آن پشت پرده آن، گرفت:
نخست: الجبیر به گونهای سخن میگوید که گویی کشورش همان «خاورمیانه» است و این، کشورش است که بر خاورمیانه سیطره دارد و سرنوشت آن را کنترل میکند و به نام کشورهایی، که شمارشان تقریبا بیش از 30 کشور است- اگر کشورهای شمال آفریقا را به آن اضافه کنیم- دم میزند.
دوم: الجبیر مسکو را مورد خطاب قرار میدهد و به آن پشنهادهایی مطرح میکند و قراردادهایی به آن از جایگاه برابر و مساوات در حجم، قدرت، مساحت و نفوذ پیشنهاد میدهد.
سوم: الجبیر و دولت متبوعش نسبت به مساله ماندن یا نماندن رئیسجمهوری سوریه دچار «وسواس» یا «جنون» شدهاند و این مساله را «محور» سیاستهای خارجی و روابطشان با کشورهای بزرگ و منطقهای قرار دادهاند.
هنگامی که میگوییم ما در این روزنامه «رای الیوم» از سخنان الجبیر و معاملههای وی متعجب نشدهایم به این دلیل است که مطابق با پیگیری مواضع «موسسه» سعودی حاکم، حالت «خود بزرگبینی»، که بر مواضع و سیاستهای سعودی بهویژه طی یک سال و نیم اخیر را به خوبی درک میکنیم.
سیاستهای عربستان سعودی از زمان به قدرت رسیدن «سلمان بن عبدالعزیز» و واگذار کردن امور کشور به شاهزاده «محمد بن سلمان» پسرش، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع به شکل کلی در حال تغییر یافتن است؛ تصمیمگیرندگان آن به گونهای رفتار میکنند که گویی آنها بر تمامی منطقه خاورمیانه حکومت میکنند و کلیدهای آن را به دست دارند و تصمیمگیرندگان درباره آن هستند، آن هم به دلیل داشتن سلاح «مالی» است که میتواند بزرگترین کشور یا دولتی، که در فکر «شورش» علیه آنهاست را به زانو درآورد. موضوع جالب توجه این است که کشورهای حاشیه خلیجفارس مانند کویت و امارات، که بسیار ثروتمند هستند خود را با این نقش عربستان «به صورت کلی» وفق دادهاند و همچنین به خواستههای آن به صورت کلی یا جزئی پاسخ و به جنگهایش تن میدهند.
به نظر میرسد که الجبیر نیاز دارد درسهایی در حوزههای جغرافیا و همچنین سیاست فراگیرد. خاورمیانه شامل ابرقدرتهای منطقهای مانند ایران، مصر، پاکستان، عراق و ترکیه است آیا این کشورها به وی اجازه سخنرانی و مطرح کردن معاملههایی به روسیه یا کشورهای دیگر دادهاند؟
این پیشنهادهای الجبیر را میفهمیم ولی درک نمیکنیم حتی اگر پیش از نتایج فاجعهبار «توفان قاطعیت»- که کشورش هواپیماها و سکوهای شلیک موشک خود را برای بمباران یمن روانه کرد و هزاران نفر از مردم این کشور را کشت و زیرساختهای سنتی و ناچیز آن را نابود کرده است- یا قبل از تاسیس «ائتلاف اسلامی»، که تشکیل و اعلام آن بامداد یکی از روزها توسط جانشین ولیعهد در فرودگاه ریاض صورت گرفت- ائتلافی که در همان لحظه نمُرد بلکه با تحقیر کشورهای ذیربط، که از عضویتشان در آن توسط دستگاههای اطلاعاتی عربستان، شگفتزده شدند، روبهرو شد-، یا قبل از فروپاشی قیمت نفت و از بین رفتن بخش اعظمی از ذخایر مالی عربستان و اتخاذ تدابیر ریاضتی، که بر شهروند عربستان تحمیل شد، یا قبل از مداخله نظامی روسیه، که معادلههای قدرت در میادین نبرد در سوریه را تغییر داد یا قبل از آشتی روسیه و ترکیه، مطرح میشد.
رهبران روسیه دیدگاه خود درباره میزان قبول این پیشنهاد یا رد آن را اعلام نکردهاند؛ چون آنها قطعا درباره آن فکر نمیکنند و هیچگونه اهمیتی به آن نمیدهند همانطور که همه پیشنهادهای قبلی، که مسئولان سعودی بلندپایهتر از الجبیر دادند، مورد توجه روسها واقع نشد. در اینجا شاهزاده «محمد بن سلمان» و پیش از وی «بندر بن سلطان بن عبدالعزیز»- هنگامی که رئیس سازمان اطلاعات و رئیس شورای امنیت ملی و مسئول پرونده بحران سوریه و تسلیح معارضان بود- ویژه میگردانیم.
امیدواریم الجبیر بسیار متواضع کرد و با مرزها، قدرت کشورش و توان سیاسی آن آشنا شود و از سخن گفتن به نام دیگران و ارائه پیشنهادهایی به نام آنها اجتناب کند. الجبیر طوری رفتار میکند که گویی نماینده تام الاختیاری است که اختیار ملتها و سرنوشت آنها را در دست دارد.
به خوبی میدانیم که الجبیر و دولت متبوعش هرگز حاضر به این خواستههای گوش نخواهند داد و آنها را جدی نخواهند گرفت ولی ما آنها را به تاریخ میگوییم زیرا «روزی» فرا میرسد که ما به آنها بازمیگردیم و شاید این روز بسیار نزدیک باشد همانطور که به هشدارهایمان درباره سرنوشت تاریک «توفان قاطعیت» در یمن در همان روز نخست آغاز حملات، بازگشتیم.
پیش از آنکه دلایل این امر که چرا احساس عنصر «شگفتی» به ما دست نداد را شرح دهیم، میخواهیم درباره ماهیت این «معامله» و جزئیات آن تأمل کنیم و به این موضوع بپردازیم که آیا آن، عملی است و آیا مورد پذیرش طرف روسی هست یا خیر و همچنین واکنش آن و دیگر کشورهای منطقه درقبال این معامله چیست؟
در اینجا کلمه به کلمه اظهارات الجبیر را با این روزنامه ذکر میکنیم. او گفت: «آماده دادن سهمی به روسیه در منطقه خاورمیانه هستیم که میتواند این کشور را در مقایسه با اتحاد جماهیر شوروی به قدرتی بسیار بزرگتر تبدیل کند در مقابل آن باید از حمایت از اسد، رئیسجمهوری سوریه دست بردارد.» وی افزود: «آنچه به منافع مسکو خدمت میکند تقویت روابطش با ریاض است نه با اسد.»
چندین مساله وجود دارد که میتوان آنها را از این گفتوگو و خواندن سطرهای آن و اهداف آن پشت پرده آن، گرفت:
نخست: الجبیر به گونهای سخن میگوید که گویی کشورش همان «خاورمیانه» است و این، کشورش است که بر خاورمیانه سیطره دارد و سرنوشت آن را کنترل میکند و به نام کشورهایی، که شمارشان تقریبا بیش از 30 کشور است- اگر کشورهای شمال آفریقا را به آن اضافه کنیم- دم میزند.
دوم: الجبیر مسکو را مورد خطاب قرار میدهد و به آن پشنهادهایی مطرح میکند و قراردادهایی به آن از جایگاه برابر و مساوات در حجم، قدرت، مساحت و نفوذ پیشنهاد میدهد.
سوم: الجبیر و دولت متبوعش نسبت به مساله ماندن یا نماندن رئیسجمهوری سوریه دچار «وسواس» یا «جنون» شدهاند و این مساله را «محور» سیاستهای خارجی و روابطشان با کشورهای بزرگ و منطقهای قرار دادهاند.
هنگامی که میگوییم ما در این روزنامه «رای الیوم» از سخنان الجبیر و معاملههای وی متعجب نشدهایم به این دلیل است که مطابق با پیگیری مواضع «موسسه» سعودی حاکم، حالت «خود بزرگبینی»، که بر مواضع و سیاستهای سعودی بهویژه طی یک سال و نیم اخیر را به خوبی درک میکنیم.
سیاستهای عربستان سعودی از زمان به قدرت رسیدن «سلمان بن عبدالعزیز» و واگذار کردن امور کشور به شاهزاده «محمد بن سلمان» پسرش، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع به شکل کلی در حال تغییر یافتن است؛ تصمیمگیرندگان آن به گونهای رفتار میکنند که گویی آنها بر تمامی منطقه خاورمیانه حکومت میکنند و کلیدهای آن را به دست دارند و تصمیمگیرندگان درباره آن هستند، آن هم به دلیل داشتن سلاح «مالی» است که میتواند بزرگترین کشور یا دولتی، که در فکر «شورش» علیه آنهاست را به زانو درآورد. موضوع جالب توجه این است که کشورهای حاشیه خلیجفارس مانند کویت و امارات، که بسیار ثروتمند هستند خود را با این نقش عربستان «به صورت کلی» وفق دادهاند و همچنین به خواستههای آن به صورت کلی یا جزئی پاسخ و به جنگهایش تن میدهند.
به نظر میرسد که الجبیر نیاز دارد درسهایی در حوزههای جغرافیا و همچنین سیاست فراگیرد. خاورمیانه شامل ابرقدرتهای منطقهای مانند ایران، مصر، پاکستان، عراق و ترکیه است آیا این کشورها به وی اجازه سخنرانی و مطرح کردن معاملههایی به روسیه یا کشورهای دیگر دادهاند؟
این پیشنهادهای الجبیر را میفهمیم ولی درک نمیکنیم حتی اگر پیش از نتایج فاجعهبار «توفان قاطعیت»- که کشورش هواپیماها و سکوهای شلیک موشک خود را برای بمباران یمن روانه کرد و هزاران نفر از مردم این کشور را کشت و زیرساختهای سنتی و ناچیز آن را نابود کرده است- یا قبل از تاسیس «ائتلاف اسلامی»، که تشکیل و اعلام آن بامداد یکی از روزها توسط جانشین ولیعهد در فرودگاه ریاض صورت گرفت- ائتلافی که در همان لحظه نمُرد بلکه با تحقیر کشورهای ذیربط، که از عضویتشان در آن توسط دستگاههای اطلاعاتی عربستان، شگفتزده شدند، روبهرو شد-، یا قبل از فروپاشی قیمت نفت و از بین رفتن بخش اعظمی از ذخایر مالی عربستان و اتخاذ تدابیر ریاضتی، که بر شهروند عربستان تحمیل شد، یا قبل از مداخله نظامی روسیه، که معادلههای قدرت در میادین نبرد در سوریه را تغییر داد یا قبل از آشتی روسیه و ترکیه، مطرح میشد.
رهبران روسیه دیدگاه خود درباره میزان قبول این پیشنهاد یا رد آن را اعلام نکردهاند؛ چون آنها قطعا درباره آن فکر نمیکنند و هیچگونه اهمیتی به آن نمیدهند همانطور که همه پیشنهادهای قبلی، که مسئولان سعودی بلندپایهتر از الجبیر دادند، مورد توجه روسها واقع نشد. در اینجا شاهزاده «محمد بن سلمان» و پیش از وی «بندر بن سلطان بن عبدالعزیز»- هنگامی که رئیس سازمان اطلاعات و رئیس شورای امنیت ملی و مسئول پرونده بحران سوریه و تسلیح معارضان بود- ویژه میگردانیم.
امیدواریم الجبیر بسیار متواضع کرد و با مرزها، قدرت کشورش و توان سیاسی آن آشنا شود و از سخن گفتن به نام دیگران و ارائه پیشنهادهایی به نام آنها اجتناب کند. الجبیر طوری رفتار میکند که گویی نماینده تام الاختیاری است که اختیار ملتها و سرنوشت آنها را در دست دارد.
به خوبی میدانیم که الجبیر و دولت متبوعش هرگز حاضر به این خواستههای گوش نخواهند داد و آنها را جدی نخواهند گرفت ولی ما آنها را به تاریخ میگوییم زیرا «روزی» فرا میرسد که ما به آنها بازمیگردیم و شاید این روز بسیار نزدیک باشد همانطور که به هشدارهایمان درباره سرنوشت تاریک «توفان قاطعیت» در یمن در همان روز نخست آغاز حملات، بازگشتیم.