این آمریکا است که پشت پدیده داعش بوده و هست و سیاست‌های منطقه‌ای آن، این پدیده را تقویت می‌کند و همچنین ترویج ایدئولوژی افراطی این گروه را در بیش از ۲۰ کشور تسهیل کرده است و می‌کند.

 به گزارش مشرق، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «رای الیوم» در مقاله‌ای در این روزنامه نوشت: بر این باور نیستیم که «دونالد ترامپ» نامزد جمهوری‌خواهان در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا دلقک یا دیوانه است یا نمی‌فهمد چه می‌گوید. اینها صفت‌هایی هستند که برخی به «معمر قذافی» رهبر سابق لیبی نسبت می‌دادند به‌ویژه در روزنامه‌های مصری در زمان اوج اختلافاتش با «محمد انور سادات» رئیس‌جمهوری وقت مصر یا جانشین وی «حسنی مبارک». اگر سرهنگ قذافی «دیوانه» بود 40 سال بر لیبی حکومت نمی‌کرد و لیبیِ پس از او دچار هرج و مرج خونین نمی‌شد. ما این مقوله را به رغم اختلاف‌مان با بسیاری از سیاست‌هایش به ویژه سیاست‌های سرکوب‌گرانه‌اش مطرح می‌کنیم.

ما این مقوله را به مناسبت اتهام‌هایی مطرح می‌کنیم که ترامپ به رقیبش یعنی «هیلاری کلینتون» نامزد دموکرات‌ها و رئیس سابق وی «باراک اوباما» نسبت داده و آنها را متهم به دست داشتن در ایجاد گروه تروریستی داعش کرده است. این شخص همانند همتای لیبیایی‌اش توانست توجه‌ها را معطوف خود کند و عناوین نخست بیشتر روزنامه‌ها و تلویزیون‌ها و حتی شبکه‌های مختلف اجتماعی را به سیطره خود درآورد. این خودش روش تبلیغاتی است که نباید از اهمیت آن کاست؛ زیرا خودش یک مکتب است و کارشناسان، شاگردان و تئوریسین‌های خودش را دارد.

درست است که ترامپ در بیانیه‌ای، که روز جمعه آن را در صفحه کاربری‌اش در «فیس‌بوک» منتشر کرد، از این اتهام‌زنی‌ها عقب‌نشینی کرد و گفت که این اتهام را به عنوان یک «طنز» مطرح کرده است، ولی هدف از بیان آنها به نحوی حداقل برای ما ثابت شد؛ زیرا در اتهام‌ها برخی ابعاد درست نیز وجود دارد، علاوه بر آن، چنین اتهام‌هایی توجه‌ها را به سیاست خونین آمریکا در منطقه عربی و نیز زیربنای این سیاست جلب کرد.

اوباما قطعا داعش را تاسیس نکرد و همین سخن درباره وزیر خارجه سابقش یعنی هیلاری کلینتون نیز صدق می‌کند، ولی نومحافظه‌کاران که بیشتر آنها از جمهوریخواهان هستند نقش بزرگ‌تر را در ایجاد بستری مناسب برای رشد این گروه ایفا کرده‌اند؛ هنگامی که «جورج دبلیو بوش» پسر را تحت کنترل خود درآوردند و وی را در خدمت منافع اسرائیلی به‌کار گرفتند و وی را برای لشکرکشی به عراق متقاعد کردند تا این‌که این کشور را به اشغال خود درآورد و ارتش و نهادهای دولتی آن را منحل و فرقه‌گرایی و کینه‌های آن را تقویت کرد، همچنین وی را متقاعد کردند که نظام‌های عربی، که با سیاست‌های آمریکا در حمایت از اشغالگر اسرائیلی دشمنی می‌ورزیدند را تغییر دهد و جنگ‌هایش علیه عرب‌ها و مسلمانان را تشویق کردند و نیز از نظام‌هایی که با رژیم اشالغگر اسرائیلی روابط‌شان را عادی‌سازی کردند، حمایت و آنها را تشویق کردند.

خانم کلینتون، که در نظر‌سنجی‌ها با بیش از 7 درصد بر رقیبش، ترامپ پیشی گرفته است، قاطعانه جنگ در عراق و تغییر نظام این کشور را تایید کرد و از این‌رو، وی در قتل یک میلیون عراقیِ تحت محاصره و قتل یک میلیون دیگر توسط موشک‌های هواپیماها و تانک‌های آمریکایی مشارکت داشت وی همچنین یکی از مشتاق‌ترین افراد برای بمباران لیبی و تغییر نظام آن و دادن چراغ سبز به قتل معمر قذافی و کشیدنش روی زمین و سپس تعرض جنسی به جسدش، بود و آن هنگامی بود که به «مصطفی عبدالجلیل» رئیس شورای ملی موقت لیبی، که اعلام کرد به هر کسی که وی (معمر) را بکشد یا دستگیر کند پاداش می‌دهد، اعتراضی نکرد و حتی از وی حمایت کرد.

برخلاف کلینتون، اوباما با جنگ علیه عراق مخالفت کرد ولی او از بزرگترین حامیان ارسال هواپیماهای نظامی ناتو برای بمباران لیبی بود که پشیمانی شدید خود را از این تصمیم، که آن را بزرگترین اشتباهی خود طی دوران ریاست‌جمهوری‌اش خواند، اعلام کرد ولی اوباما بار دیگر این اشتباه خود را با اعزام نیروی زمینی‌اش برای جنگ با داعش و از بین بردن این گروه تروریستی به شهر«سرت» لیبی، تکرار کرد. این اقدام رئیس‌جمهوری آمریکا می‌تواند به داعش «مشروعیت» دهد و همچنین به پیوستن صدها و چه‌بسا هزاران نفر به صفوف این گروه، کمک کند؛ زیرا آنها با آمریکایی می‌جنگند که لیبی را در وضعیت عراق یعنی فرو رفتن در هرج و مرج خونین، قرار داده است.

ما با این انتقادها از خانم کلینتون و واکاوی گذشته‌اش و هشدار درباره سیاست‌هایش درخصوص دخالت با قدرت بیشتر در لیبی و عراق و سوریه، در اردوگاه ترامپ قرار نمی‎گیریم و ترامپ را به او ترجیح نمی‌دهیم. به نظر ما، ترامپ با در پیش گرفتن سیاست‌های نژادپرستانه علیه مسلمانان و غیرآمریکایی‌های سفید پوست برای ما چهره آمریکای واقعی در بدترین شکل ممکن را نشان می‌دهد آن هم بدون روتوش یا نقاب زیبایی.

ترامپ با رای آمریکایی‌ها و در انتخاباتی شفاف و آزاد در گود انتخابات ریاست‌جمهوری به جایگاهی، که اکنون دارد، رسیده است و این سخن همچنین درباره کلینتون صدق می‌کند ولی با این تفاوت اساسی، که افکار ترامپ مورد تایید بخش اعظمی از مردم آمریکا یعنی بخش حاکم بر این کشور قرار گرفته است.

بدبینی به ترامپ توسط برخی اشتباه بزرگی است و نشان دهنده ارزیابی نادرست و خوانشی غلط از سیاست‌های آمریکا و حقیقت مواضع و خواسته‌های ملت آمریکا و نیروهای سیاسی است که آن را به تحرک در می‌آورند و بر تصمیم‌هایش سیطره دارند؛ این امر، ما را به یاد مسخره‌کنندگان سرهنگ معمر قذافی می‌اندازد که اکنون بخش بزرگی از آنها به‌ویژه لیبیایی‌ها حسرت آن روزها را می‌خورند.

این خود آمریکاست که پشت پدیده داعش بوده و است و سیاست‌های منطقه‌ای آن، این پدیده را تقویت می‌کند و همچنین ترویج ایدئولوژی افراطی این گروه را در بیش از 20 کشور تاکنون- خواها عامدانه و خواه به شکل کاملا تصادفی، تسهیل کرده است و  می‌کند. اوباما، کلینتون، ترامپ و پیش از آنها «دو بوش» پدر و پسر همه آمریکایی‌اند.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس