به گزارش مشرق، روزنامه«حمایت» در یادداشتی به قلم «اصغر زارعی»نوشت:
بیش از دو هفته از توافقی که بین «سرگئی لاوروف»
وزیر امور خارجه روسیه و «جان کری» وزیر امور آمریکا که پس از مذاکرات صلح
سوریه مبنی بر برقراری آتشبس در برخی از جبهههای سوریه شکل گرفته، گذشته
است.
هدفی که از آتشبس اعلام گردید عبارت بود از کمک به ساکنان مناطق تحت اشغال
گروههای تروریستی، ارائه کمکهای امدادرسانی به مردم شهرها و روستاهای
آزادشده، رسیدگی به وضعیت خدمات عمومی و پیشرفت در روند مذاکرات که با
موافقت دولت سوریه نیز همراه گردید.
اما این آتشبس بر اساس مفاد تعریف شده
به پیش نرفت و حتی مورد سوء استفاده گروههای تکفیری – تروریستی قرار
گرفت. همانگونه که در گزارشات میدانی شاهد بودیم، این آتشبس به تکفیریها
و حامیان آنها فرصت داد تا ضمن ترمیم قوای از دست رفته، به تجهیز و تسلیح
مجدد و فراخوانی نیروهای خود اقدام کنند.
حمله ناجوانمردانه به خان طومان و نقض صریح آتشبس نشان داد که گروههای
تروریستی عملاً هیچگونه پایبندی و اعتقادی به آتشبس و مذاکره ندارند و به
دنبال فرصتی هستند تا شکستهای خود را جبران کنند. در سایه این فرصت و
حمایتهای آشکار و پنهان از ناحیه برخی دولتهای حامی گروههای تروریستی
بود که آنها توانستند شکستهای بیسابقه از سوی نیروهای مردمی، مقاومت و
ارتش را تا حدی جبران کرده و روحیه خود را برای جنایت بیشتر، بازیابند.
با وقوع جنایت خان طومان، توجه محافل سیاسی جهان به این حقیقت جلب شد که
اساساً تروریستها با عبارتی به نام «آتشبس» بیگانهاند و ترانزیت نیروهای
تازه نفس به همراه تسلیحات جدید به سوریه در سایه آتشبس، به معنای تقویت
روحیه شکستخورده نیروهای تروریستی است.
همین امر میتواند مبنای نگرانیهای جدیتری برای آینده باشد چرا که بحران
سوریه اساساً راه حل نظامی نداشته و اگر این روش میتوانست به نتیجهای
منتج گردد، تاکنون و با سپری شدن بیش از پنج سال و دو ماه از جنگ، باید
دستاوردی به دست میآمد.
بنابراین، تا زمانی که حامیان تروریستها به صورت واقعی دست از حمایت آنها
برندارند و به شکل جدی به مذاکرات پایبند نباشند، تحقق آتشبس، عملی
نخواهد شد و بحران جنگ به سرانجام نخواهد رسید اما شواهد روشنی در دست است
که ثابت میکند «آتشبس»، اسم رمز تقویت اضطراری تروریستها به شمار
میآید. چند نکته قابل اعتناست:
1- تأکید و اصرار آمریکاییها بر توقف نبرد در کنار برگزاری کنفرانس ژنو 3،
همانگونه که پیشبینی میشد، به منظور تقویت فوری و اضطراری تروریستها
در دو شهر کلیدی ادلب و حلب بود تا از این طریق، مقدمات تغییر وضعیت میدانی
فراهم گردد. هزاران تروریست مسلح از طریق مرزهای ترکیه به ویژه مرز «باب
الهوی» و مرزهای استان ادلب با تجهیزاتی نظیر موشکهای پدافند هوایی و
ضدتانک، وارد سوریه شدند. آنها علاوه بر نقض صریح آتشبس در خانطومان که
با سکوت مجامع بینالمللی رو به رو شد، وعده خود را برای عدم حمله به
روستای «الزاره» نقض کردند و مرتکب جنایات فجیعی شدند. تسلط بر خانطومان
با هدف استفاده از بلندیها و مزیتهای جغرافیایی این منطقه برای تسلط
راهبردی در جنوب حلب طراحی گردید که خوشبختانه تاکنون موفق به اجرای آن
نشدهاند. بنابراین، طرح آتشبس آمریکایی در واقع به دنبال تغییر در برنامه
نظامی سوریه، ایجاد چتر حمایتی برای تروریستهای به اصطلاح «خوب» یا
«میانهرو»، حفظ تصرفات و تثبیت آنها، ایجاد ظرفیت برای پیشرویهای جدیدتر
و در نهایت به دست گرفتن برگ برنده در مذاکرات احتمالی آینده است.
2- نکته قابل توجه اینکه عربستان، ترکیه و قطر نه تنها حاضر نیستند نام
گروههای تروریستی جیش الاسلام و احرار الشام را در لیست گروههای تروریستی
ثبت کنند بلکه با تلاشهای بینالمللی برای محکومیت گروههای همپیمان با
جبههالنصره به صراحت مخالفت میکنند. «ریاض حجاب»، نخست وزیر فراری سوریه
که اکنون مسئول تیم مذاکراتی موسوم به ریاض است، چندی پیش به این موضوع
تصریح کرد که نشان میدهد منطق آتشبس از منظر آمریکا و حامیان تروریستها –
برخلاف درخواست و اصرار بر توقف درگیریها – معنای متضاد و البته متناقضی
دارد. آنها از یک سو به تسلیح تروریستها میپردازند، از سوی دیگر شعار
آتشبس سر میدهند و از طرف دیگر مانع درج نام گروههای متحد القاعده در
لیست گروههای تروریستی میشوند. همین موضوع، بیانگر اوج اختلاف عمل و
گفتار مدعیان صلح جهانی و دلیل محکمی بر دیپلماسی فریب آنان است.
3- اصرار آمریکا و همپیمانان مرتجع این کشور بر ادامه این شیوه (حمایت از
تروریستها در کنار شعار آتشبس) باعث شده تا خسارات هنگفتی هم به لحاظ
امنیتی و هم از جهت اقتصادی و اجتماعی به کشورهای اروپایی که از متحدین
نزدیک آمریکا هستند، تحمیل گردد. این امر، بار دیگر نشان میدهد که آنها
نه تنها به فکر صلح و ثبات در منطقه و به خصوص سوریه نیستند بلکه به منافع
دوستان و شرکای نزدیک خود نیز توجهی ندارند.
اکنون هزاران پناهجوی آواره سوریه در کشورهای اروپایی در شرایط رقتباری
حضور دارند و اگر بنا بود که مذاکرات صلح نتیجهای داشته باشد، باید مسئله
آوارگان سوری نیز مورد توجه واقع میشد. صلح پایدار در چنین شرایطی، نه
تنها ممکن نیست بلکه اوضاع جاری سوریه، منطقه و حتی جهان را هم وخیمتر
میکند. این، همان واقعیتی است که مسئولین کشورمان در مذاکرات مختلف
بینالمللی به آن اشاره کرده و آن را یادآور شدهاند.
نکته پایانی اینکه گروههای تروریستی با گذشت زمان دچار افتراق شده و ضعف
درونگروهی شده و در جبهه مقابل، انسجام و وحدت، روز به روز بیشتر میشود
بنابراین، باید مراقب خدعههای آنان تحت پوششهای فریبنده و به ظاهر انسان
دوستانه بود. نباید فراموش کرد که اعتماد به آمریکا برای سامان دادن به
اوضاع سوریه، هیچگاه از آسیبها و تهدیدات خالی نبوده است. اصرار آنها
برای آتشبس، به موازات آتشافروزی در جبهههای مختلف، آنهم با سلاحهای
آمریکایی، نمونهای از فریبکاری کاخ سفید است که لازم است ایران، روسیه و
سوریه در رویکردهای آتی خود در قبال این کشور، مد نظر قرار دهند.
حمله ناجوانمردانه به خان طومان و نقض صریح آتشبس نشان داد که گروههای تروریستی عملاً هیچگونه پایبندی و اعتقادی به آتشبس و مذاکره ندارند و به دنبال فرصتی هستند تا شکستهای خود را جبران کنند.