به گزارش سرویس بورس مشرق، با وجودی که همواره بازده بلندمدت
بازار سرمایه از تمام بازارهای رقیب با فاصله زیادی جلوتر بوده است، اما گاه نگاه کوتاه مدت به آن دردسر ساز و زیانبار است. موتور رشد بورس تهران از سال گذشته روشن شد و با ورود به سالجاری، طلاییترین ماههای بورس تهران تجربه شد. به طوری که بازده بورس تهران در ۴ ماهه ابتدای سالجاری به ۳۰۰ درصد هم رسید، اما از ۲۰ مرداد ماه امسال، با ورود متغیرهای جدید به این بازار، حرکت شاخصهای بورس در مسیر دیگری قرار گرفت. هر چند از مرداد به این سو شاخص نوسانات زیادی داشته است، اما درمجموع این نوسانات بخصوص برای سهامداران تازه وارد که از تابستان امسال سهامدار شدهاند، سودآور نبوده و گاه این دسته از سهامداران با زیان مواجه شدهاند.
بیشتر بخوانید:
با نگاهی به مرحله رونق بازارهای مختلف همواره شاهد رفتارهای هیجانی از سوی سرمایهگذاران بودهایم. گاهی اوجگیری ارز مردم را به خرید انواع ارز ترغیب میکند و گاه روند شتابان رشد قیمت مسکن یا خودرو آنها را به سوی این بازارها هدایت میکند. گرچه سرمایهگذاری و کسب بازده بیش از نرخ تورم جاری موضوعی طبیعی است، اما برخی اوقات رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران میتواند برای آنها دردسر آفرین باشد.
درواقع کسانی برای کسب سود بالا با گذاشتن تمام یا بخش عمده دارایی خود ریسک بزرگی میکنند. دراین میان و در بورس تهران، سرمایهگذارانی بودند که همین کار را کردند، اما با خروج بموقع به هدف خود رسیدند و چند صد درصد سود کردند، ولی سرمایهگذاران زیادی نیز زیان کردند.
البته خوشبختانه طی روزهای اخیر، شاخص کل بورس پس از مدتها دوباره به رنگ سبز درآمده است. دیروز شاخص کل با رشد ۲۶ هزار و ۵۱۶ واحدی معادل ۲.۱ درصد دوباره به یک میلیون و ۴۷۵ هزار و ۹۱ واحد رسید. از همان ابتدا که بازدهی خیره کننده بورس نگاه سرمایهگذاران را به خود جلب کرد، درکنار مسوولان؛ کارشناسان بازار سرمایه نیز بارها به سرمایهگذاران توصیه کردند که از راههای غیرمستقیم یا همان صندوقهای سرمایهگذاری پا به بازار سرمایه بگذارند یا حتی المقدور برای خرید سهام و سرمایهگذاری دراین بازار، از دارایی مازاد خود استفاده کنند. این درحالی است که برخی از سرمایهگذاران تحت تأثیر جو روانی موجود و با مشاهده سودهای کلان برخی دیگر از سهامداران بیتوجه به این توصیهها با تمام دارایی خود به میدان سرمایهگذاری آمدند، داراییای که بــــا ورود شاخص به دوره ریزش و اصلاح هم اکنون مانند یک گلوله برف درحال آب شدن است.
کسانی که ریسک کردند
به طور طبیعی سرمایهگذاری در هر بازاری ریسک مختص به خود را دارد. هرچه میزان سود و بازده بالاتر ریسک هم بیشتر خواهد بود. برهمین اساس سرمایهگذارانی که ریسک پذیرهستند به سراغ بازارهای پرریسکتر که سود بیشتری هم دارد میروند و سرمایهگذاران ریسک گریز به سود کمتر قانع هستند و بهصورت عمده راه بازاری مانند سپرده بانکی را درپیش میگیرند. با این حال برخی سرمایهگذاران علاوه بر پذیرش ریسکهای طبیعی و ذاتی بازار سرمایه با آوردن تمام دارایی خود، ریسک بیشتری را پذیرفتند. دراین میان سهامدارانی هستند که برای خرید سهام وام دریافت کردهاند، یا از آشنایان خود قرض گرفتهاند. حتی افرادی هستند که با فروش خانه و خودرو و حتی جهیزیه دختر خود و به امید چند برابر شدن پول خود راهی این بازار شدهاند.
عباس یکی از سهامدارانی است که با زحمت فراوان در تیرماه امسال با دریافت ۲۰۰ میلیون تومان وام وارد بازار سهام شده است. وی میگوید: درآن زمان چند نفر از دوستان که از سال گذشته وارد بورس شده بودند، سود خیلی خوبی کرده بودند و به من هم توصیه کردند که وارد بازار شوم. وی میافزاید: من که نقدینگی کافی نداشتم با زحمت فراوان موفق به دریافت وام شدم تا در مدت دو سال اقساط آن را پرداخت کنم، اما پس از یک دوره کوتاه سودآوری، بازار ریزش کرد و هم اکنون نه تنها سود نکردهام بلکه سرمایه اولیهام به ۹۵ میلیون تومان رسیده است و حالا اقساط سنگین وام هم بر گردنم است.
رضا سرمایهگذار دیگری است که با فروش خانه خود بالاترین ریسک را کرده است. وی توضیح میدهد: با خودم گفتم یک بار برای همیشه از وضعیت متوسط خود خارج میشوم، از اواخر خرداد ماه خانه خود را برای فروش گذاشتم پس از پیدا شدن مشتری، در اوایل مرداد پول خانه به دستم رسید و پس از رهن یک آپارتمان ۸۰۰ میلیون تومان باقی مانده را وارد بازار کردم. وی اضافه میکند: با راهنمایی یکی از دوستان که چند سالی است در بورس فعال است، سهام خریدم، اما پس از چند روز بورس ریخت و حالا هم خانهام را از دست دادهام و با رشد قیمتها دیگر نمیتوانم خانه بخرم. ایرج که با خودروی پراید مدل ۹۸ خود درتاکسیهای اینترنتی کار میکرد، از جمله کسانی است که با فروش خودروی خود بهدنبال زندگی بهتر وارد بازار شده است، اما او هم مانند سایرین بخت یارش نبوده است.
وی میگوید: هم اکنون برای گذران زندگی روی خودروی یکی از اقوام کار میکنم. در کنار این ریسکها، نسرین، سهامداری است که با فروش جهیزیه دختر خود ریسک بالایی کرده است. وی میگوید: دراوایل امسال با توصیه یکی از همسایگان ۴۰ میلیون تومان پسانداز خود را از بانک گرفتم و وارد بورس شدم و سود خیلی خوبی کردم به طوری که ظرف سه ماه پول من به ۸۱ میلیون تومان رسید. وی میافزاید:، چون سرمایه دیگری نداشتم، با مشورت دخترم به فکر فروش جهیزیه افتادم و با فروش یخچال، ماشین لباسشویی و... ۷۰ میلیون تومان دیگر سهام خریدم، اما این بار نه تنها سودی درکار نبود بلکه سرمایهام هم به ۴۵ میلیون تومان رسیده است با این تفاوت که بهدلیل رشد شدید قیمت لوازم دیگر قادر به خرید لوازم فروخته شده نیستم.
بورس در بلندمدت رقیب ندارد
باوجود تجربههای تلخی که از سوی برخی از سهامداران روایت شد، اما واقعیت این است که بازار سرمایه در بلندمدت از نظر بازدهی رقیب ندارد و هیچ بازاری به این میزان نمیتواند سودآوری داشته باشد. اما همانگونه که گفته شد، نگاه کوتاه مدت و کسب سود مقطعی از آن ممکن است با دورههای اصلاحی بازار همراه شود و سهامدار را با زیان مواجه کند. با این حال به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه، حتی کسانی که طی ماههای اخیر متضرر شدهاند و نتوانستهاند از بازار خارج شوند در یک دوره شش ماهه تا یکساله زیان آنها جبران خواهد شد.
بررسی میزان بازدهی شش بازار سهام، سکه، طلای ۱۸ عیار، مسکن و سپرده بانکی در حدود ۸ سال اخیر یعنی از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا روز گذشته نشان دهنده ارقام جالبی است. درمیان این بازارها بالاترین بازدهی با ۳ هزار و ۱۷۹ درصد دراختیار بورس تهران است. پس از آن طلای ۱۸ عیار با ۸۱۹ درصد در رتبه دوم، سکه تمام بهار آزادی با ۸۰۶ درصد در رتبه سوم و دلار امریکا و مسکن به ترتیب با ۶۸۸ درصد و ۶۳۶ درصد درجایگاه چهارم و پنجم بازدهی بلندمدت هستند. در انتهای این جدول هم سپردههای بانکی قرار دارد که در این مدت ۱۵۳ درصد بازدهی داشته است.