کد خبر 7904
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۲

سالهاي دفاع مقدس رشادتهاي مردان وزنان بسياري را از اين سرزمين مقدس به خود ديده است.

به گزارش مشرق به نقل از واحد مرکزي خبر، يکي از اين دلاوران امينه وهاب زاده امدادگر ديروز و جانباز 70 درصد شيميايي امروز است. امدادگرخط مقدم سالهاي جبهه و جنگ که بخاطر تسلط به زبان عربي در بعضي از عملياتهاي شناسايي برون مرزي بعضي از فرماندهان همچون همت را همراهي مي کرد .


4 سال جنوب بود و نه ماه غرب بود .
" تو رو به فاطمه زهرا گلوله را حرام نکن"
امدادگر بود ولي اگر پيش مي آمد اسلحه هم به دست مي گرفت .
خودش اينگونه تعريف مي کند : آرپيجي زن دستهاش قطع شده بود ما که رفتيم او را بياوريم ديدم تانک عراقي ها جلو مي آيند من او را رها کردم و آر پي جي را بر داشتم آرپيجي زن گفت : تو رو به فاطمه زهرا گلوله را حرام نکن من به سمت تانک شليک کردم و به تانک اصابت کرد .
"يکبار شهيد و 7 بار مجروح "
خبر مي رسد حمله شده و عده اي مجروح نيازمند کمک هستند خانم وهاب زاده داستان را اينگونه نقل مي کند: راننده همراهم نيامد من خودم آمبولانس را برداشتم و به سمت منطقه رفتم پس از انتقال مجروحان به آمبولانس حمله شد و من امدادگر مجروح شدم ترکش به شکمم خورد وقتي مرا به اطاق عمل بردندمتوجه مي شوند نبض ندارم و مي فهمم که شهيد شده ام. کادر بيمارستان مرا را به معراج شهدا مي برنداما زماني که شهيد جديد مي آورند مي بينند مشما بخار کرده بررسي مي کنند متوجه مي شوند نبض دارم و من را به بيمارستان منتقل مي کنند
"احساس کردم او مفيدتر است ، پس من شيميايي شدم"
ولي در عمليات والفجر يک وقتي يک مجروح ماسک نداشته ماسکش را به او مي دهد الان استخوان درد مخصوص دارد . وي در جواب اينکه چرا بين خود و رزمنده، آن رزمنده را انتخاب کرد گفت احساس کردم او مفيد تر از من هست اين جانباز پرشور روزهاي جنگ اکنون بياد شهدا زنده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس