به گزارش مشرق، ضرورت ها و الزام های ژئواستراتژیک، گاهی کشورها و دولت ها را فارغ از
تضادها، چالش ها و اختلاف های گسترده به یک نقطه تعاملی و تعادلی در روابط
می رساند. از این منظر، در یک فضای ژئواستراتژیک ما می توانیم شاهد غلبه
اهداف و عوامل راهبردی بر تصمیم گیری های سیاسی حکومت ها و اثر گذاری های
متقابل کشورها در ابعاد منطقه ای و جهانی باشیم.
همچنین در جهان کنونی، پیوستگی های راهبردی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی به نحوی افزایش یافته که کشورها در پس روابط متقابل، ضرورت های ژئواستراتژیک را به دلیل وجود پیوستگی ها همواره مد نظر قرار داده اند.
موضوع هسته ای ایران را شاید بتوان یکی از همین موضوعات راهبردی و ژئواستراتژیک دانست که در یک فضای پیوستگی گسترده سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حتی هویتی قرار گرفته است.
مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، در حالی دوشنبه سوم آذر با تصمیم بر سر تمدید مذاکرات و نیز خوش بینی نسبت به پیشرفت در آینده به کار خود پایان داد که به نظر بسیاری از وزرای امورخارجه و مقام های بلندپایه هیات های مذاکره کننده در 10 سال گذشته تا این حد رویکردها به یکدیگر نزدیک نشده است.
اگر به تیتر اخبار بسیاری از خبرگزاری ها و روزنامه های خارجی در موقعیت های مختلف جغرافیایی نگاهی مختصر بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که موضوع هسته ای ایران یکی از بین المللی ترین موضوع های امروز جهان به شمار می آید، موضوعی که در آن رهبران و مقام های بلندپایه 6 قدرت جهانی و بسیاری از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای حضور فعال داشته و دارند.
به باور بسیاری از تحلیلگران، آنچه مذاکرات وین 10 به طور ویژه و روند مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 را در مرکز توجه قرار داده، بین المللی بودن ایران و درگیر شدن منافع بسیاری از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای است. اما در این نگاه، بین المللی بودن و یا بین المللی شدن همواره فرصت ها و همچنین چالش هایی را به همراه داشته است.
آنچه در وین رخ داد، نشان داد که مذاکرات هسته ای به نقطه ای بی بازگشت به گذشته برای نظام بین الملل رسیده است.
از دیگر سو، اگر نگاهی گذرا به وضعیت نظام بین المللی و وضعیت منطقه ای خاورمیانه بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که نظام بین الملل کنونی در وضعیتی رقابتی قرار گرفته؛ وجود چالش های گسترده میان روسیه پوتین و آمریکا و بازگشت ژئوپلتیک منازعه و آشوب امنیتی به خاورمیانه را می توان از نشانه های این وضعیت رقابتی و به بیانی دیگر فرصت برای موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران دانست.
حال، بار دیگر خاورمیانه به مرکز ژئواستراتژیک جهان تبدیل شده است.
اما آنچه امروز می تواند این فرصت را برای جمهوری اسلامی ایران به یک بازی برد تبدیل کند، بهره گیری از این وضعیت تازه در فضای منطقه ای و بین المللی در مذاکرات و ترجمه آن به زبان دیپلماتیک در موضوع هسته ای است.
در این قالب، می توان دیپلماسی و کارگزاران دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را پیش قراولان مبارزه برای کسب منافع ملی توصیف کرد، پیش قراولانی که نه تنها می توانند مرزهای فناوری هسته ای ایران را حفظ کنند بلکه ظرفیت های قدرت ایران را بیش از گذشته آزاد ساخته و گسترش دهند.
در اینجا سوالی که مطرح می شود بر این پایه است که دورنمای مذاکرات با وجود نزدیکی به توافق و در عین حال شکاف های عمیق چیست؟
فضای مذاکرات وین بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران با یک نگاه راهبردی و کلان آماده گفت و گو و مذاکره با طرف 1+5 است و ایران همان گونه که بارها اعلام کرده از میز مذاکره جدا نخواهد شد.
اما به نظر می رسد که طرف های غربی هنگامی که خود از وجود شکاف هایی صحبت به میان می آورند، بخشی از این شکاف به دلیل نبود یک نگاه و یک رویکرد هماهنگ در میان گروه کشورهای 1+5 است؛ چراکه همه این کشورها رویکرد و منافع یکسانی در نگاه به مذاکرات هسته ای ندارند. در این چارچوب، دورنمای مذاکرات با وجود نگاه مثبت بیشتر طرف ها برای حل آن و رسیدن به یک توافق سیاسی و سپس یک توافق جامع روشن به نظر می رسد.
در فرجام، مذاکرات وین را می توان گامی بلند و مرحله ای بی بازگشت به گذشته و البته در مسیر توافق دانست، مرحله ای که ببشتر کشورهای درگیر در آن، به دلیل پیشرفت همه جانبه آن در یک سو و نیز فضای تازه منطقه ای و بین المللی، دیگر قادر به بازگشت به مراحل گذشته نیستند و تلاش می کنند منافع ملی خود را در مسیر و روند این مذاکرات قرار داده و حفظ کنند.
همچنین در جهان کنونی، پیوستگی های راهبردی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی به نحوی افزایش یافته که کشورها در پس روابط متقابل، ضرورت های ژئواستراتژیک را به دلیل وجود پیوستگی ها همواره مد نظر قرار داده اند.
موضوع هسته ای ایران را شاید بتوان یکی از همین موضوعات راهبردی و ژئواستراتژیک دانست که در یک فضای پیوستگی گسترده سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حتی هویتی قرار گرفته است.
مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، در حالی دوشنبه سوم آذر با تصمیم بر سر تمدید مذاکرات و نیز خوش بینی نسبت به پیشرفت در آینده به کار خود پایان داد که به نظر بسیاری از وزرای امورخارجه و مقام های بلندپایه هیات های مذاکره کننده در 10 سال گذشته تا این حد رویکردها به یکدیگر نزدیک نشده است.
اگر به تیتر اخبار بسیاری از خبرگزاری ها و روزنامه های خارجی در موقعیت های مختلف جغرافیایی نگاهی مختصر بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که موضوع هسته ای ایران یکی از بین المللی ترین موضوع های امروز جهان به شمار می آید، موضوعی که در آن رهبران و مقام های بلندپایه 6 قدرت جهانی و بسیاری از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای حضور فعال داشته و دارند.
به باور بسیاری از تحلیلگران، آنچه مذاکرات وین 10 به طور ویژه و روند مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 را در مرکز توجه قرار داده، بین المللی بودن ایران و درگیر شدن منافع بسیاری از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای است. اما در این نگاه، بین المللی بودن و یا بین المللی شدن همواره فرصت ها و همچنین چالش هایی را به همراه داشته است.
آنچه در وین رخ داد، نشان داد که مذاکرات هسته ای به نقطه ای بی بازگشت به گذشته برای نظام بین الملل رسیده است.
از دیگر سو، اگر نگاهی گذرا به وضعیت نظام بین المللی و وضعیت منطقه ای خاورمیانه بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که نظام بین الملل کنونی در وضعیتی رقابتی قرار گرفته؛ وجود چالش های گسترده میان روسیه پوتین و آمریکا و بازگشت ژئوپلتیک منازعه و آشوب امنیتی به خاورمیانه را می توان از نشانه های این وضعیت رقابتی و به بیانی دیگر فرصت برای موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران دانست.
حال، بار دیگر خاورمیانه به مرکز ژئواستراتژیک جهان تبدیل شده است.
اما آنچه امروز می تواند این فرصت را برای جمهوری اسلامی ایران به یک بازی برد تبدیل کند، بهره گیری از این وضعیت تازه در فضای منطقه ای و بین المللی در مذاکرات و ترجمه آن به زبان دیپلماتیک در موضوع هسته ای است.
در این قالب، می توان دیپلماسی و کارگزاران دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را پیش قراولان مبارزه برای کسب منافع ملی توصیف کرد، پیش قراولانی که نه تنها می توانند مرزهای فناوری هسته ای ایران را حفظ کنند بلکه ظرفیت های قدرت ایران را بیش از گذشته آزاد ساخته و گسترش دهند.
در اینجا سوالی که مطرح می شود بر این پایه است که دورنمای مذاکرات با وجود نزدیکی به توافق و در عین حال شکاف های عمیق چیست؟
فضای مذاکرات وین بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران با یک نگاه راهبردی و کلان آماده گفت و گو و مذاکره با طرف 1+5 است و ایران همان گونه که بارها اعلام کرده از میز مذاکره جدا نخواهد شد.
اما به نظر می رسد که طرف های غربی هنگامی که خود از وجود شکاف هایی صحبت به میان می آورند، بخشی از این شکاف به دلیل نبود یک نگاه و یک رویکرد هماهنگ در میان گروه کشورهای 1+5 است؛ چراکه همه این کشورها رویکرد و منافع یکسانی در نگاه به مذاکرات هسته ای ندارند. در این چارچوب، دورنمای مذاکرات با وجود نگاه مثبت بیشتر طرف ها برای حل آن و رسیدن به یک توافق سیاسی و سپس یک توافق جامع روشن به نظر می رسد.
در فرجام، مذاکرات وین را می توان گامی بلند و مرحله ای بی بازگشت به گذشته و البته در مسیر توافق دانست، مرحله ای که ببشتر کشورهای درگیر در آن، به دلیل پیشرفت همه جانبه آن در یک سو و نیز فضای تازه منطقه ای و بین المللی، دیگر قادر به بازگشت به مراحل گذشته نیستند و تلاش می کنند منافع ملی خود را در مسیر و روند این مذاکرات قرار داده و حفظ کنند.