گروه فرهنگی مشرق - تقریبا برنامه و جشنی و یا جُنگی در تلوزیون نبود که آنها در آن نباشند. با کت و شلوار میآمدند و میکروفن به دست میگرفتند و در حالی که آرام آرام قدم برمیداشتند، جلوی دوربین لب میزدند. راه پیدا کردشان به صدا وسیما هم کم ماجرا نداشت؛ عدهای مخالف حضور آنها بودند و برنامههای این جنینی را به برنامه رنگارنگ قبل از انقلاب تشبیه میکردند. جماعت موافق هم حضور آن ها را در مقابله با خوانندگان لسآنجلسی غنیمیت میشمردند و از آنها حمایت میکردند.
آنها نسل دوم خوانندگان پاپی بودند که پس از پیروزی انقلاب به تلوزیون راه پیدا کرده بودند. نسل اول مربوط به سه خواننده میشد که میگفتند کارمند رادیو تلوزیون هستند و ته صدایی دارند و به همین واسطه در برنامههای صدا و سیما میخوانند. همان قطعه معروف که با این گوشواره «آی نسیم سحری صبر کن ما را با خود ببر از کوچهها» یا قطعه دیگر « دوستان، دوستان، در جشن خوب شاخههای سبز و شاد، همچو گلهای بهاری رویتان پرخنده باد» یادآور نسل اول خواننده در سالهای آغازین دهه هفتاد است.
پس از رو به افول رفتن نسل اول خوانندگان پاپ در صدا و سیما، با افزون شدن جمعیت جوان در کشور خیلی از مدیران برآن شدند تا برای مقابله با تهاجم فرهنگی دست به کار شوند و فعالیتهایی را انجام دهند. تاسیس شبکه سه و همینطور رادیو پیام هم در راستای همین اقدام بود.
بعد از آن دوران بود که کم کم پای خوانندههایی با صداهایی بعضا عجیب به صدا و سیما بازشد. خیلیها به یاد دارند که در روز دربی چهل و سوم، بین دو نیمه آهنگی پخش شد که بسیار تعجب برانگیز بود. ایام میلاد حضرت علی بود و آهنگ «من آمدهام به کوی علی» یکباره از تلویزیون پخش شد. صدا که پخش شد بسیاری که روزهای قبل از انقلاب را هم دیده بودند، با تعجب فکر کردند که یک خواننده لس آنجلسی به ایران برگشته و دوباره صدای او از تلوزیون در حال پخش است. اما این خواننده یاور اقتداری بود نه یک خواننده لسآنجلسی.
حالا تقریبا چند سالی است که این خوانندگان فعالیت جدی موسیقی ندارند و نام آنها از ذهن بسیاری پاک شده است. خوانندگانی که روزی برای خودشان اصطلاحا برو و بیایی داشتند و امروز با گسترش عجیب و غریب موسیقی پاپ و در حالی که از در و دیوار خواننده میبارد، به دست فراموشی سپرده شدهاند.
چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم، این خوانندگان بار آغاز دوباره و فعالیت مجدد موسیقی پاپ را بر دوش کشیدند و راه را برای خوانندهای امروز موسیقی پاپ هموار کردند.
خشایار اعتمادی
اعتمادی یکی از همین خوانندگان نسل دومی موسیقی پاپ است که نسبت به دیگر خوانندگانی که در ادامه اسم آنها ذکر میشود، هنوز هم فعالیتهایی در موسیقی پاپ دارد و از جریان موسیقی پاپ حذف نشده است. اعتمادی خواننده ای بود که روزی ترانه هایش در زمره جوان پسندترین آثار موسیقی پاپ کشورمان قرار داشت. او از سال 74 با قطعه «راز پنهان» وارد دنیای موسیقی شد و با خواندن ترانه «بارون» و پخش آن از صدا وسیما به شهرت رسید. اعتمادی در نشستی که سال گذشته با حضور اهالی رسانه برپا کرده بود درباره آغاز به کارش در صدا و سیما حرفهای جالبی زده بود: « اواخر سال 72 به مرکز موسیقی و سرود صداوسیما رفتم و نمونه کار ارائه دادم که چون صدایم شبیه یکی از خوانندگان لس آنجلسی است، اجازه کار به من ندادند. در آن دوران حمایت از خوانندگانی چون علیرضا عصار، محمد اصفهانی، قاسم افشار، ناصر عبداللهی و... شکل جدیتری به موسیقی پاپ کشور داد که متاسفانه در سالهای بعد مورد حمایت قرار نگرفت. اما از ابتدای سال 80 موسیقی پاپ دچار یک سیر نزولی شد که زرد محوری در رسانهها، پرداختن به مسائل حاشیهای، ورود مخاطبان غیرحرفهای و بسیاری از دلایل دیگر موجب شد که این گونه موسیقی شرایط نامناسبی پیدا کند»
یاور اقتداری
با نگاهی به سال انتشار آلبومهای یاور اقتداری می توان تاریخی تقریبی از سال های ورود او به عرصه موسیقی به دست آورد، او از ابتدای دهه هفتاد توانست خود را به موسیقی جدی کشور معرفی کند. صدای آشنایش خیلی زود او را در موسیقی جدی کشور به عنوان استعدادی درخشان مطرح کرد. او به صورت رسمی تاکنون دو آلبوم «قرن بیستم» و «آسمونی» را روانه بازار کرده است که هر دو از تاریخ انتشارشان سالهاست که می گذرد. هر چند او تک آهنگ های فراوانی چه به صورت انفرادی و چه به صورت همخوانی دارد که شاید معروف ترینشان ترانه ای است که با فریدون آسرایی منتشر کرد و هنوز که هنوز است و پس از گذشت سالها از انتشارش شنیده می شود.
قاسم افشار
قاسم افشار هم یکی دیگر از خوانندگان این نسل است که در یک دوره خاص فعالیت چشمگیری داشت و بعد از مدتی تقریبا ناپدید شد. به درست یا غلط خیلیها صدای افشار را به یک خواننده لسآنجلسی تشبیه میکردند و شاید به خاطر همین هم بود که صدای او را تقریبا همه کسانی که آشنایی اندکی هم با موسیقی داشتند، شنیدند. قاسم افشار ، با اولین ترانه اش «وقف پرنده ها'» به شهرت رسید . او از آن هنگام به بعد مسیر رو به جلویی را در عرصه موسیقی پاپ ایران طی کرد و پنج آلبوم را منتشر کرد اما پس از مدتی از جریان موسیقی پاپ خارج شد. قاسم افشار در مصاحبهای درباره دوریاش از جریان جدی موسیقی گفته بود: « 7 سال دوری از فضای موسیقی برای کسی که عاشق موسیقی است اصلا ساده نیست اما فضای موسیقی این سال ها مرا وادار به این سکوت اجباری کرد. با روندی که از سال ها پیش در موسیقی به راه افتاد هیچ وقت از شرایط و اتفاق های آن تا به الان راضی نبودم چون به نظرم به جایی رسیده بودم که احساس می کردم خواندن و نخواندنم یکی است و هیچ تفاوتی نمی کند. این هم فقط به دست من و دیگر دوستان هنرمند فعال در این زمینه درست نخواهد شد بلکه ضعف مدیریتی تولید و ارائه کارها باید به سرعت برطرف شود.اتفاق های 7-6 سال اخیر، نسل ما را در لاک خود فرو برد به طوری که ترجیح دادیم در این آشفته بازار کمتر کار کنیم. من و نسل ما چیزی را از موسیقی طلب نداریم. نسل ما حکم نوک پیکان را برای موسیقی داشت که جاده پیشرو را صاف و هموار کرد تا فضایی را برای موسیقی پاپ و فعالان آن درست کند»
بیژن خاوری
بیژن خاوری جزو اولین نسل از خوانندگان پس از انقلاب بود که با ترانه هایش بسیار در میان توده مردم جا باز کرد. بیژن خاوری یکی از اصلی ترین خواننده های تلویزیون در دهه 60 و 70 بود و با ترانه «وقتی که پا می ذاره ...» توانست بسیاری از مخاطبان ایرانی را به دنبال خود بکشاند.این ترانه هم یکی از این ترانه هاست که در دهه هفتاد زیاد می شنیدیم . الان سالهاست که قطعهای از این خواننده منتشر نشده است.
امیر کریمی
«تهران و کوچههایش یادآور غرور است» این آهنگ معروف امیر کریمی بود که بارها از تلوزیون پخش شد. او طی سالهای 73 تا 76 با چند تن از پیشکسوتان موسیقی چون بابک بیات، و مجید انتظامی ملاقاتهائی را داشت و از سال 76 کار حرفهای خود را با محمدرضا چراغعلی به عنوان آهنگساز و سعید امیر اصلانی به عنوان شاعر آغاز کرد و به دنبال آن همکاری او با صدا و سیما نیز شروع شد. اولین آلبوم کریمی «غریبه» بود که به سفارش شرکت سروش در سال 1378 تهیه روانه بازار موسیقی شد. او توانست با آهنگ «تهران» در این آلبوم به اوج محبوبیت وشهرت برسد.
محمد عیوضی
عیوضی تیتراژ سریال محبوب «روزگار جوانی» را که خواند، معروف شد و از آن پس حضورش در تلویزیون رسمی شد. «مثل یک رنگیم کمون هفت رنگ» ورد زبانها شده بود و هر روز بر شهرت و محبوبیت این خواننده اضافه میشد. ازدیگرکارهای ماندگار او ترانه «گل واژه خلقت» و «میلاد امام» است که با همکاری شب خیز انجام داد و بعد ترانه «عطر گلاب» با را در توصیف هشتمین امام شیعیان اجرا کرد.در کارهای هنری عیوضی به آثاری چون: «رنگین کمون»، «بر می گردم» ، «دختر شاه پریون» و «یه روز برفی» بر میخوریم. اما پس از دورهای او هم سرنوشت دیگر همنسلانش را پیدا کرد و آرام آرام از فضای جدی موسیقی دور شد.
دیگر خوانندههایی همچون علیرضا عصار و داریوش خواجهنوری و حتی محمد اصفهانی در زمره همین خوانندهها میگنجند با این تفاوت که آنها هر چند نه چندان پرنگ در فضای موسیقی ماندهاند و تا حدی سعی کردهاند تا ارتباطشان با مخاطب را از دست ندهند. اما خوانندههای پاپ دهه هفتاد که به مدد تلویزیون چهره شدند، دیگر کار جدی انجام نمیدهند و حتی بعضی از آنها خوانندهجشنها و مراسم مختلف شدهاند. خوانندههایی که روزی تک تک آهنگهایشان ورد زبانها بودند و خوانندگان امروز موسیقی پاپ به نوعی مدیون همچین خوانندههایی هستند چرا که در دورهای آنها راه را برای جا انداختن موسیقی پاپ هموار کردند و اصلاحا جاده را برای خوانندگان پاپ امروز صاف کردند.
آنها نسل دوم خوانندگان پاپی بودند که پس از پیروزی انقلاب به تلوزیون راه پیدا کرده بودند. نسل اول مربوط به سه خواننده میشد که میگفتند کارمند رادیو تلوزیون هستند و ته صدایی دارند و به همین واسطه در برنامههای صدا و سیما میخوانند. همان قطعه معروف که با این گوشواره «آی نسیم سحری صبر کن ما را با خود ببر از کوچهها» یا قطعه دیگر « دوستان، دوستان، در جشن خوب شاخههای سبز و شاد، همچو گلهای بهاری رویتان پرخنده باد» یادآور نسل اول خواننده در سالهای آغازین دهه هفتاد است.
پس از رو به افول رفتن نسل اول خوانندگان پاپ در صدا و سیما، با افزون شدن جمعیت جوان در کشور خیلی از مدیران برآن شدند تا برای مقابله با تهاجم فرهنگی دست به کار شوند و فعالیتهایی را انجام دهند. تاسیس شبکه سه و همینطور رادیو پیام هم در راستای همین اقدام بود.
بعد از آن دوران بود که کم کم پای خوانندههایی با صداهایی بعضا عجیب به صدا و سیما بازشد. خیلیها به یاد دارند که در روز دربی چهل و سوم، بین دو نیمه آهنگی پخش شد که بسیار تعجب برانگیز بود. ایام میلاد حضرت علی بود و آهنگ «من آمدهام به کوی علی» یکباره از تلویزیون پخش شد. صدا که پخش شد بسیاری که روزهای قبل از انقلاب را هم دیده بودند، با تعجب فکر کردند که یک خواننده لس آنجلسی به ایران برگشته و دوباره صدای او از تلوزیون در حال پخش است. اما این خواننده یاور اقتداری بود نه یک خواننده لسآنجلسی.
حالا تقریبا چند سالی است که این خوانندگان فعالیت جدی موسیقی ندارند و نام آنها از ذهن بسیاری پاک شده است. خوانندگانی که روزی برای خودشان اصطلاحا برو و بیایی داشتند و امروز با گسترش عجیب و غریب موسیقی پاپ و در حالی که از در و دیوار خواننده میبارد، به دست فراموشی سپرده شدهاند.
چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم، این خوانندگان بار آغاز دوباره و فعالیت مجدد موسیقی پاپ را بر دوش کشیدند و راه را برای خوانندهای امروز موسیقی پاپ هموار کردند.
خشایار اعتمادی
اعتمادی یکی از همین خوانندگان نسل دومی موسیقی پاپ است که نسبت به دیگر خوانندگانی که در ادامه اسم آنها ذکر میشود، هنوز هم فعالیتهایی در موسیقی پاپ دارد و از جریان موسیقی پاپ حذف نشده است. اعتمادی خواننده ای بود که روزی ترانه هایش در زمره جوان پسندترین آثار موسیقی پاپ کشورمان قرار داشت. او از سال 74 با قطعه «راز پنهان» وارد دنیای موسیقی شد و با خواندن ترانه «بارون» و پخش آن از صدا وسیما به شهرت رسید. اعتمادی در نشستی که سال گذشته با حضور اهالی رسانه برپا کرده بود درباره آغاز به کارش در صدا و سیما حرفهای جالبی زده بود: « اواخر سال 72 به مرکز موسیقی و سرود صداوسیما رفتم و نمونه کار ارائه دادم که چون صدایم شبیه یکی از خوانندگان لس آنجلسی است، اجازه کار به من ندادند. در آن دوران حمایت از خوانندگانی چون علیرضا عصار، محمد اصفهانی، قاسم افشار، ناصر عبداللهی و... شکل جدیتری به موسیقی پاپ کشور داد که متاسفانه در سالهای بعد مورد حمایت قرار نگرفت. اما از ابتدای سال 80 موسیقی پاپ دچار یک سیر نزولی شد که زرد محوری در رسانهها، پرداختن به مسائل حاشیهای، ورود مخاطبان غیرحرفهای و بسیاری از دلایل دیگر موجب شد که این گونه موسیقی شرایط نامناسبی پیدا کند»
یاور اقتداری
با نگاهی به سال انتشار آلبومهای یاور اقتداری می توان تاریخی تقریبی از سال های ورود او به عرصه موسیقی به دست آورد، او از ابتدای دهه هفتاد توانست خود را به موسیقی جدی کشور معرفی کند. صدای آشنایش خیلی زود او را در موسیقی جدی کشور به عنوان استعدادی درخشان مطرح کرد. او به صورت رسمی تاکنون دو آلبوم «قرن بیستم» و «آسمونی» را روانه بازار کرده است که هر دو از تاریخ انتشارشان سالهاست که می گذرد. هر چند او تک آهنگ های فراوانی چه به صورت انفرادی و چه به صورت همخوانی دارد که شاید معروف ترینشان ترانه ای است که با فریدون آسرایی منتشر کرد و هنوز که هنوز است و پس از گذشت سالها از انتشارش شنیده می شود.
قاسم افشار
قاسم افشار هم یکی دیگر از خوانندگان این نسل است که در یک دوره خاص فعالیت چشمگیری داشت و بعد از مدتی تقریبا ناپدید شد. به درست یا غلط خیلیها صدای افشار را به یک خواننده لسآنجلسی تشبیه میکردند و شاید به خاطر همین هم بود که صدای او را تقریبا همه کسانی که آشنایی اندکی هم با موسیقی داشتند، شنیدند. قاسم افشار ، با اولین ترانه اش «وقف پرنده ها'» به شهرت رسید . او از آن هنگام به بعد مسیر رو به جلویی را در عرصه موسیقی پاپ ایران طی کرد و پنج آلبوم را منتشر کرد اما پس از مدتی از جریان موسیقی پاپ خارج شد. قاسم افشار در مصاحبهای درباره دوریاش از جریان جدی موسیقی گفته بود: « 7 سال دوری از فضای موسیقی برای کسی که عاشق موسیقی است اصلا ساده نیست اما فضای موسیقی این سال ها مرا وادار به این سکوت اجباری کرد. با روندی که از سال ها پیش در موسیقی به راه افتاد هیچ وقت از شرایط و اتفاق های آن تا به الان راضی نبودم چون به نظرم به جایی رسیده بودم که احساس می کردم خواندن و نخواندنم یکی است و هیچ تفاوتی نمی کند. این هم فقط به دست من و دیگر دوستان هنرمند فعال در این زمینه درست نخواهد شد بلکه ضعف مدیریتی تولید و ارائه کارها باید به سرعت برطرف شود.اتفاق های 7-6 سال اخیر، نسل ما را در لاک خود فرو برد به طوری که ترجیح دادیم در این آشفته بازار کمتر کار کنیم. من و نسل ما چیزی را از موسیقی طلب نداریم. نسل ما حکم نوک پیکان را برای موسیقی داشت که جاده پیشرو را صاف و هموار کرد تا فضایی را برای موسیقی پاپ و فعالان آن درست کند»
بیژن خاوری
بیژن خاوری جزو اولین نسل از خوانندگان پس از انقلاب بود که با ترانه هایش بسیار در میان توده مردم جا باز کرد. بیژن خاوری یکی از اصلی ترین خواننده های تلویزیون در دهه 60 و 70 بود و با ترانه «وقتی که پا می ذاره ...» توانست بسیاری از مخاطبان ایرانی را به دنبال خود بکشاند.این ترانه هم یکی از این ترانه هاست که در دهه هفتاد زیاد می شنیدیم . الان سالهاست که قطعهای از این خواننده منتشر نشده است.
امیر کریمی
«تهران و کوچههایش یادآور غرور است» این آهنگ معروف امیر کریمی بود که بارها از تلوزیون پخش شد. او طی سالهای 73 تا 76 با چند تن از پیشکسوتان موسیقی چون بابک بیات، و مجید انتظامی ملاقاتهائی را داشت و از سال 76 کار حرفهای خود را با محمدرضا چراغعلی به عنوان آهنگساز و سعید امیر اصلانی به عنوان شاعر آغاز کرد و به دنبال آن همکاری او با صدا و سیما نیز شروع شد. اولین آلبوم کریمی «غریبه» بود که به سفارش شرکت سروش در سال 1378 تهیه روانه بازار موسیقی شد. او توانست با آهنگ «تهران» در این آلبوم به اوج محبوبیت وشهرت برسد.
محمد عیوضی
عیوضی تیتراژ سریال محبوب «روزگار جوانی» را که خواند، معروف شد و از آن پس حضورش در تلویزیون رسمی شد. «مثل یک رنگیم کمون هفت رنگ» ورد زبانها شده بود و هر روز بر شهرت و محبوبیت این خواننده اضافه میشد. ازدیگرکارهای ماندگار او ترانه «گل واژه خلقت» و «میلاد امام» است که با همکاری شب خیز انجام داد و بعد ترانه «عطر گلاب» با را در توصیف هشتمین امام شیعیان اجرا کرد.در کارهای هنری عیوضی به آثاری چون: «رنگین کمون»، «بر می گردم» ، «دختر شاه پریون» و «یه روز برفی» بر میخوریم. اما پس از دورهای او هم سرنوشت دیگر همنسلانش را پیدا کرد و آرام آرام از فضای جدی موسیقی دور شد.
دیگر خوانندههایی همچون علیرضا عصار و داریوش خواجهنوری و حتی محمد اصفهانی در زمره همین خوانندهها میگنجند با این تفاوت که آنها هر چند نه چندان پرنگ در فضای موسیقی ماندهاند و تا حدی سعی کردهاند تا ارتباطشان با مخاطب را از دست ندهند. اما خوانندههای پاپ دهه هفتاد که به مدد تلویزیون چهره شدند، دیگر کار جدی انجام نمیدهند و حتی بعضی از آنها خوانندهجشنها و مراسم مختلف شدهاند. خوانندههایی که روزی تک تک آهنگهایشان ورد زبانها بودند و خوانندگان امروز موسیقی پاپ به نوعی مدیون همچین خوانندههایی هستند چرا که در دورهای آنها راه را برای جا انداختن موسیقی پاپ هموار کردند و اصلاحا جاده را برای خوانندگان پاپ امروز صاف کردند.