به گزارش مشرق، چند روز پیش آخرین نشست سران گروه ۷ در بیاریتز فرانسه برگزار شد. این نشست در حالی به پایان رسیده که به دلیل اختلافات، بدون جمع بندی به کار خود پایان داد.
بیشتر بخوانید:
چرا پمپئو خواستار ملایمت پاسخ حزب الله به تجاوز اسرائیل شد؟
۵ دلیل که چرا همچنان نباید با آمریکا مذاکره کنیم
به گزارش پایگاه تحلیلی ولدای، «دونالد ترامپ» از گفتوگو با وزیر امور خارجه ایران که به صورت محرمانه به این نشست دعوت شده بود خودداری کرد. آمریکا و ایتالیا با متحدان خود درباره بازگشت روسیه به گروه هفت اختلاف داشتند و فرانسه نیز ایده «پایان سریع هژمونی غرب» و نیاز تفکر دوباره درباره نقش غرب در جهان امروز را مطرح کرد.
«نیکلای کاوشنیکوف» که از کارشناسان سیاسی است معتقد است که اختلافات میان گروه هفت به مرحله بحرانی نرسیده است اما این گروه باید نقش جدیدی در جهان امروز پیدا کنند جایی که نفوذ غرب به تدریج در حال افول است.
گروه هفت مهمترین نشست چند جانبه میان رهبران جهان به شمار میآید. البته نشستهای دیگری نیز وجود دارند که میتوان به نشست گروه ۲۰ و بریکس اشاره کرد.
البته نباید این موضوع را فراموش کرد که گروه هفت پیشرفتهترین کشورها در زمینه اقتصادی و سیاسی هستند که از آن با عنوان «جهان غرب» یاد میشود. در حالی که نفوذ سیاسی و اقتصادی این گروه به تدریج در حال کاهش است اما این موضوع به صورت چشمگیر در نظر گرفته نشده است.
امروز و در دوران ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» در آمریکا، حجم اختلافات میان واشنگتن و متحدان غربی بسیار وسیع شده است. نه این اختلافات را باید دست کم گرفت و نه نیازی هست درباره آنها اغراق شود. مشارکت فراسوی آتلانتیک برای اروپاییها حیاتی بوده و برای آمریکا نیز مهم است و در این میان هیچ مهم نیست که چه جملات شوکه کنندهای در میان عموم مردم گفته میشود.
به صورت تاریخی، گروه هفت به عنوان نهادی برای تفکر و برنامهریزی راهبردی ایجاد شده است.
بنابراین، واقعیت این است که سوال درباره پایداری دموکراسیهای غرب در برابر چالشهای پوپولیسم در دستور العمل شرایط کنونی قرار گرفته است.
امروز چالش پوپولیسم، راست افراطی و تا حدودی جنبشهای سیاسی غیر سیستماتیک چپ افراطی، از مهمترین چالشهایی است که اروپا و آمریکا با آن مواجه هستند
هم اکنون زمان آن فرا رسیده با توجه به افول تدریجی سیطره غرب بر جهان، سران گروه ۷ به صورت جدی درباره یافتن نقش جدیدی در دنیای نوین فکر کنند.
اگر چه، انعکاس این موضوع بدون درگیر کردن کشورهای غیر غربی مفید نخواهد بود. در اینجا منظور تنها روسیه نبوده بلکه حلقه وسیعی از قدرتهای جدید مد نظر بوده که شامل چین، برزیل و هند نیز میشود.
ایتالیا و آمریکا از بازگشت روسیه به گروه هفت حمایت میکنند و به نظر نمیرسد که اختلاف میان اعضای گروه هفت درباره این موضوع باعث انشقاق در غرب شود.
مشارکت استراتژیک در میان کشورهای غربی بر اساس فاکتورهای سیتمی بوده که بسیار مهمتر از اختلافات آنها درباره رویکرد در قبال روسیه است.
البته، قدرتهای سیاسی مختلف از موضوع بازگشت روسیه به گروه هفت به عنوان دستاویزی برای گمانهزنیهای خود استفاده خواهند کرد تا به به بخشی از منافع خود دست پیدا کنند.
گروه هفت وارد مرحله سختی شده است اما این نخستین بار نیست که چنین اتفاقی در تاریخ این گروه میافتد. چیزی که کشورهای گروه هفت را با یکدیگر متحد میکند بسیار چشمگیرتر از اختلافات درباره برخی موضوعات است اما تضعیف شدن نقش رهبری کشورهای غربی، عامل جدیدی است که این هفت کشور باید خود را با آن تطبیق ببخشند.