به گزارش مشرق، وقتی در تاریخ ۲۳ خرداد شاهد حمله به ۲ نفتکش در دریای عمان بودیم که البته یکی از آنها محموله نفتی ژاپن را با خود حمل میکرد؛ همزمانی این اقدام با سفر «آبه شینزو» نخستوزیر ژاپن به ایران سوالبرانگیز شد و از آنجا که تمایل آمریکا متهم جلوه دادن ایران بود؛ این گمانهزنی هرچند گذرا که قصد توهین دیپلماتیک و زهرچشم گرفتن از متحدان واشنگتن در میان بوده است؛ نیز مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
ریابکوف: اقدامات انگلیس در تنگه هرمز تحریکآمیز است
ترس نفتکش انگلیسی از نزدیک شدن به تنگه هرمز
عملیات CFR علیه نگهبانان تنگه هرمز
این در حالی است که حدود یک ماه قبل از آن نیز در تاریخ ۲۲ اردیبهشت، شاهد حمله به بندر الفجیره امارات بودیم.
پیاپی بودن این حوادث و شیوه خاص آمریکا در موضعگیری مبنی بر اینکه در حادثه نخست، بدون نام بردن از ایران، عامل واقعه را یک کشور خارجی عنوان کردند و در مورد دوم یعنی حادثه عمان، بلافاصله و ظرف چند ساعت از محرز بودن نقش ایران سخن گفتند؛ همه حاکی از آن بود که واشنگتن برای تهران سناریویی تازه چیده که اطلاعی از محتوای آن در دست نبود.
نشانههای تدارک این نقشه را میتوان در تاریخها و اقدامات مشخصی دنبال کرد که از جدول زمانی دقیقی پیروی میکند
در این بین، اقدام تحریکآمیز پهپاد آمریکایی برای ورود به حریم هوایی ایران که به ساقط شدن آن و تشدید تنشهای دوجانبه منجر شد؛ اقدام انگلیس در توقیف نفتکش ایرانی گریس ۱ که در جبلالطارق اتفاق افتاد و در نهایت خبرهای جسته و گریخته مبنی بر اینکه انگلیس از بیم انتقامجویی ایران، ۲ بار نفتکشهای خود را در تنگه هرمز اسکورت نظامی کرده؛ خوابی که دولت ترامپ برای ایران دیده را تا حدی شفاف کرد.
نهایت آنکه روز چهارشنبه ۱۹ تیر، خبر آمد که «جوزف دانفورد» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا از تلاش برای تشکیل ائتلافی دریایی سخن گفته که هدف ادعایی آن تضمین امنیت کشتیرانی در خلیج فارس و به ویژه تنگه هرمز است.
اما ایده این ائتلاف از کجا آمده، چه کسانی از آن حمایت میکنند و پیدایش احتمالی آنچه تبعاتی برای ایران و تنگه راهبردی هرمز دارد.
ائتلاف دریایی آمریکا؛ جدول زمانی از ایده تا اجرا
شاید باور این مسئله تا اندازهای دشوار باشد اما ایده تشکیل ائتلاف دریایی آنگونه که رسانههای غربی در قالبی هیجانانگیز ارائه میدهند؛ یک دفعه و آنی نبوده و برنامهریزی فشرده اما هدفمندی پشت آن است.
نشانههای تدارک این نقشه دقیق را میتوان در تاریخها و اقدامات مشخصی دنبال کرد که جدول زمانی آن به این شرح است.
۱۲ می ۲۰۱۹ (۲۲ اردیبهشت) : انفجار در الفجیره
۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد): حادثه دریای عمان
۱۷ ژوئن (۲۶ خرداد): مصاحبه ترامپ با تایم
۱۸ ژوئن (۲۷ خرداد) : مصاحبه پل سلوا (Paul Selva) نائب رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با وال استریت ژورنال
۱۸ ژوئن (۲۷ خرداد): بازدید سرزده مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا از مقر سنتکام
۲۴ ژوئن (۳ تیر): سفر پمپئو به عربستان سعودی
۲۴ ژوئن (۳ تیر): سفر پمپئو به امارات
۲۴ ژوئن (۳ تیر): گمانهزنیهای برایان هوک نماینده ویژه آمریکا درباره ائتلاف دریایی
۲۵ و ۲۶ ژوئن (۴ و ۵ تیر): سفر پمپئو به هند
۲۶ و ۲۷ ژوئن (۵ و ۶ تیر): سفر مارک اسپر کفیل پنتاگون به بروکسل و دیدار با وزرای دفاع ناتو / ارائه طرح اولیه
۴ جولای (۱۳ تیر): ورود تفنگداران دریایی انگلیس به نفتکش گریس ۱ ایران و توقیف آن در جبلالطارق
۸ جولای (۱۷ تیر): اسکورت نظامی نفتکش «پاسیفیک وویاجر» انگلیس حین عبور از تنگه هرمز
۱۰ جولای (۱۹ تیر): ادعای تقابل قایقهای تندرو ایرانی با نفتکش «هریتیج» انگلیس و اسکورت نظامی آن از سوی نیروی دریایی بریتانیا
۱۰ جولای (۱۹ تیر): اظهارات جوزف دانفورد و «مارک مایلی» جانشین احتمالی وی به منظور اعلام علنی و شفاف سازی ضمنی درباره طرح ایجاد ائتلاف و مشخص کردن جایگاه آمریکا
اولین نشانهها؛ سرنخ دست ترامپ بود
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا ۵ روز بعد از حادثه دریای عمان مقابل خبرنگار مجله تایم نشست و به کنایه علت حمله به کشتی حامل نفت ژاپن و در کل اینکه چرا در ۲ ماه گذشته اوضاع دریاهای منطقه این اندازه ناآرام بوده است را رمزگشایی کرد.
در ۲ گام اول، این نقشه مبتنی بر ایجاد ناامنی در خلیج فارس و دریای عمان و همچنین محروم کردن متحدان از حمایت لجستیکی در راستای واداشتن آنها به تشکیل ائتلاف نظامی بود
وی در این باره مدعی شد: میدانید مردم و شرکتهایی که از تنگهها سود میبرند اهل کجا هستند؟ چین ۶۰ و ژاپن ۲۵ درصد از نفتش را از آنجا میگیرد. خیلی از کشورهای دیگر هم همینطور. اما ما ظرف یک و نیم الی ۲ سال گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای در حوزه انرژی داشتیم و خودمان صادرکننده هستیم. خیلیها میگویند ما برای نفت آنجا هستیم اما وضعیت مثل قبل نیست. سود اصلی را ژاپن، چین و سایر کشورها میبرند و هیچ چیزی هم در قبال (تامین امنیت) تنگه ها نمیپردازند.
اظهارات ترامپ منطبق بر یک معادله ساده بود: عبور انرژی منهای مشارکت در پرداخت هزینه مساوی است با ناامنی.
آن موقع ترامپ نحوه پرداخت هزینه را اعلام نکرد اما اظهاراتش به طور ضمنی ناقل این پیام بود که تا وقتی این معادله را نپذیرید، ناامنی در آبراههای منطقه ادامه خواهد داشت.
اما ژاپن به سرعت موضوع را درک کرد چراکه یک روز بعد، «تاکشی ایوایا» وزیر دفاع ژاپن گفت با وجود حمله به نفتکشها، به خلیج فارس و دریای عمان نیروی نظامی اعزام نمیکنیم.
فردای روز مصاحبه با تایم، پل سلوا (Paul Selva) نائب رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا مقابل خبرنگار وال استریت ژورنال نشست و در تایید اظهارات ترامپ گفت: واشنگتن طرحی برای مصونیت کشتیهای عبوری در خلیج فارس آن هم زیر پرچم آمریکا ندارد- اتفاقی که در دولت ریگان و در دهه ۱۹۸۰ شاهد بودیم.
وی در این باره مدعی شد: اگر همه مسئولیت را آمریکا به گردن بگیرد؛ کشورهایی که از طریق خلیجفارس به نفت دسترسی پیدا میکنند هیچ باری را به دوش نمیگیرند. آنچه که در دهه ۱۹۸۰ رایج بود؛ دیگر صدق نمیکند. آمریکا دیگر برای بقای اقتصادی خود به جریان (انرژی) که از راه خلیج فارس و از عربستان سعودی، کویت، قطر و امارات میآید؛ محتاج نیست.
پس اینکه روز شنبه ۲۲ تیر، روزنامه آساهی ژاپن گفت در ائتلاف دریایی آمریکا هر کشوری باید با کشتی نظامی حامل پرچم خود اسکورت شود؛ اصلاً خبر جدیدی نیست. آمریکا پیشتر هم در راستای اعمال فشار و واداشتن کشورها برای ملحق شدن به ائتلاف دریایی ضد ایران، گفته بود که اعتبار پرچم خود را برای آنها خرج نمیکند.
هدف تعریف این سیاست بود که وقتی تولید کننده کشورهای عرب خلیج فارس و مصرف کننده، کشورهای آسایی حوزه ایندوپاسیفیک هستند، چرا اصولاً آمریکا باید نگران تامین امنیت باشد
پس تا اینجا نقشه آمریکا ۲ گام دارد: ایجاد ناامنی در خلیج فارس و دریای عمان؛ محروم کردن متحدان از حمایت لجستیکی در راستای واداشتن آنها به تشکیل ائتلاف نظامی.
در گام سوم، پهپاد آمریکایی وارد حریم هوایی ایران شد- اقدامی که قطعاً بیپاسخ نمیماند. به بهانه ساقط شدن پهپاد، پمپئو در اقدامی سرزده به مقر سنتکام (واحد فرماندهی مرکزی آمریکا که ایران نهادی تروریستی میداند) رفت و خطاب به آنها گفت: ما سهم خود را میدهیم اما هر کشوری که منافع کلانی از امنیت آن خط کشتیرانی (تنگه هرمز و خلیج فارس) میبرد؛ باید به تهدید واقعی واقف شود. در اینجا چین را داریم که به شدت به عبور انرژی از تنگه هرمز وابسته است؛ همچنین کره جنوبی، ژاپن، اندونزی و سایر کشورها.
پس پمپئو پیش از آنکه مرحله بعدی نقشه آمریکا یعنی تایید گرفتن از متحدان برای شرکت در ائتلاف را عملی کند؛ به بازوی تروریستی خود در منطقه آگاهی لازم را داده بود.
هفته اول تیرماه؛ رایزنیهای فشرده و بحثهای داغ
در گام چهارم، از ۳ تا ۵ تیر، پمپئو برای فروش ایده خود به سراغ حکام عربستان و امارات رفت. هدف تعریف این سیاست بود که وقتی تولید کننده کشورهای عرب خلیج فارس و مصرف کننده، کشورهای آسایی حوزه ایندوپاسیفیک هستند، چرا اصولاً آمریکا باید نگران تامین امنیت باشد.
وی در توضیح محورهای دیدار با پادشاه و ولیعهد سعودی گفت: درباره اطمینان از اتحاد راهبردی خود صحبت کردیم و اینکه چطور میتوانیم ائتلافی جهانی تشکیل دهیم که فراتر از کشورهای خلیج فارس و شامل اروپا و آسیا شود.
بعدها، منابع آگاه گفتند که شنیدهاند پمپئو به بن زاید ولیعهد ابوظبی گفته این ائتلاف شامل عربستان، امارات و ۲۰ کشور دیگر خواهد بود.
وی در توئیتی نتیجه رایزنیهای خود با حکام عرب را بسیار سازنده ارزیابی کرد.
فردای همان روز، پمپئو سراغ سومین واردکننده نفت جهان یعنی هند رفت و در سخنرانیهای جداگانه نتیجه رایزنیها را اینگونه توصیف کرد: هند فرصت مشارکت مؤثر در تامین امنیت انرژی را دارد. امیدوارم جهان از آن آبراه که برای هند اینچنین حیاتی است دفاع کند.
گام پنجم؛ ترسیم اولیه نقشه راه
اما مهمترین قدم در ارائه طرح ائتلاف دریایی علیه هرمز را «مارک اسپر» کفیل تازه وارد پنتاگون برداشت. او ۲ روز بعد از کامل شدن سفرهای فشرده پمپئو، در سفری که به بروکسل داشت؛ در دیدار با وزیران دفاع ناتو، طرح اولیه آمریکا را ارائه داد.
کفیل وزارت دفاع آمریکا، تمرکز بر هرمز را بخشی از کارزار فشار حداکثری علیه ایران برای واداشتن این کشور به مذاکره عنوان میکند
اسپر در این نشست ۳ مقوله را مطرح کرد که عبارت بودند از: اجماع برای منزوی کردن ایران؛ حفاظت از آبراه ها و گفتگو با ایران برای باز شدن باب مذاکره.
وی با تاکید بر اینکه فعلاً در مورد شمار کشتیها و ترکیب احتمالی ائتلاف بحث نمیکند؛ نقشه راه برای تشکیل ائتلاف دریایی را نیز اینگونه ترسیم کرد:
* بسط دایره تقابل با ایران و کشیدن آن به حوزه بینالملل؛ وی در این باره مدعی شد: متحدانمان را قانع کنیم که تقابل با ایران چالشی جهانی است که پاسخی بینالمللی را میطلبد و بنابراین موضوع «ایران در مقابل آمریکا» نیست.
*ابراز نگرانی و خشم از رفتارهای ایران به عنوان مرحله نخست؛
*حمایت همه جانبه از همه اقدامات آمریکا که نتیجه آن نمایش عزم جمعی در برابر ایران خواهد بود.
به این ترتیب، کفیل وزارت دفاع آمریکا، تمرکز بر هرمز را بخشی از کارزار فشار حداکثری علیه ایران برای واداشتن این کشور به مذاکره عنوان کرد. وی مدعی شد که هدف بستن باب درگیری و باز کردن باب مذاکره است اما در این میان، برای کاستن از بار تنشهای نظامی، به آمریکا برای حفظ آزادی کشتیرانی در خلیج فارس وتنگه هرمز کمک کنید.
راهکارهای پیشنهادی برای تشکیل ائتلاف
پیش از دیدار اسپر با همتایان ناتو، برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران گفته بود یکی از گزینههای احتمالی برای پیشبرد طرح ایجاد ائتلاف دریایی تکیه به ۳۰ کشوری است که در حال حاضر با قاچاق سلاح و مواد مخدر در سطح منطقه مبارزه میکنند. راهکار دیگر وی این بود که متحدان آمریکا که منافع تجاری مشترکی در سطح منطقه دارند؛ یک دستورکار امنیتی-دریایی جدید ایجاد کنند.
نهایت آرزوی آمریکا ایجاد خط دریایی ویژه است که لازمه آن استقرار ایستهای بازرسی در سطح خلیج فارس عنوان میشود
راهکار سوم هم مبتنی بر ایجاد گشت نظامی است که به تجهیزات نظارتی مجهز است.
اسپر هم در جلسهای که با ناتو داشت؛ دامنه این اقدامات را از افزایش نظارت هوایی، اسکورت دریایی تا ایجاد خط دریایی ویژه که لازمه آن استقرار ایستهای بازرسی در سطح خلیج فارس است گسترش داد.
آن موقع وی مدعی شد که هنوز کشورها به جمعبندی کافی در زمینه همراهی با آمریکا نرسیدهاند اما در خفا برخی به آن تمایل ویژه نشان دادهاند.
با توجه به اقدامات اخیر انگلیس همکاری این کشور و اینکه اسکورت کشتیهای تجاری جزئی از نقشه است، علنی شده.
اما تاکید جوزف دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش مبنی بر اینکه آمریکا فقط کشتیهای کنترل و فرماندهی خود را در اختیار ائتلاف میگذارد، و اذعان اسپر به اینکه هر کشوری که به ائتلاف بپیوندد، باید اطاعت بیقید و شرط از واشنگتن را بپذیرد؛ قسمت خطرناک ماجرا است.
آمریکا ادعای حفاظت از حق آزادی کشتیرانی در آبراههای بینالمللی را دارد و همیشه به دنبال اعمال نفوذ بر هرمز بوده که یک سوم از نفت خام جهان را پیش از ورود به بازارهای جهانی از خود عبور میدهد. در عین حال، واشنگتن میداند با وجود چین و روسیه نمیتواند شورای امنیت را مجاب به تعریف رژیم حقوقی خاص برای این تنگه کند اما با ایجاد پستهای بازرسی و به اعتبار اجماع نظری که ائتلاف دریایی برایش به ارمغان میآورد، همان نتیجه را به دست خواهد آورد.
واکنش اروپا به پیشنهاد اسپر
تاکنون اروپا به طور جمعی با مرحله نخست پیشنهاد آمریکا مبنی بر محکوم کردن اقدامات منطقهای ایران همراهی کرده برای مثال در حادثه دریای عمان حتی آلمان نیز ایران را متهم به نقش داشتن در حادثه دریای عمان کرد.
با این حال، از آنجا که به چشم آنها، آمریکا با بیرون رفتن از برجام، زمینه تشدید تنشها را فراهم کرده، خواستار تضمینهای بیشتر برای اطمینان از عدم بروز درگیری نظامی در منطقه هستند.
برای همین هم اسپر در نشست ناتو وعده داد که در دیدار بعدی جزئیات بیشتری ارائه خواهد کرد تا آنها را با خود همراه کند.
اما آنطور که مشخص است «فلورانس پارلی» وزیر دفاع فرانسه به او گفته بود مبادا ناتو را درگیر ماموریت نظامی دیگری در خلیج فارس کند.
با این حال، از آنجا که آمریکا نقشه خود را گام به گام پیش میبرد و به زمان بَر بودن آن نیز معترف است؛ هیچ تضمینی وجود ندارد که در مراحل بعدی، شاهد امتناع کشورهای شاخص اروپایی از حضور در این ائتلاف شوم باشیم.