به گزارش مشرق، «محمد اسماعیلی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
دونالد ترامپ ماندن ایالات متحده در برجام را مشروط به پذیرش چهار شرط توسط ایران کرد ، شروطی که تازگی نداشته و پیش از این نیز بارها مقامات رسمی این کشور از لزوم پذیرش آنها توسط طرف ایرانی سخن به میان آوردهاند به طوری که از آغاز دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ تاکنون بارها دونالد ترامپ ، مایک پنس، نیکی هیلی، رکس تیلرسون، مایکل فلین و استیو مینوچینبه با ادبیات مختلف این چهار شرط را تکرار کردهاند.
جالب اینجاست طرح چنین شروطی در یک سال گذشته(که دولت ترامپ صدارت امور را در اختیار داشته)هیچ گاه با پاسخ مناسب و قاطع طرف ایرانی مواجه نشده و هر بار سخنگوی وزارت خارجه یا سایر مقامات این وزارتخانه ترجیح دادهاند با ادبیات کلی و مبهم با چنین درخواستهایی روبهرو شوند.
پرسش اصلی این است که چرا دولت ترامپ همچنان به تکرار شروط اخیر علاقه دارد، آیا اصرار مستمر امریکا به دلیل دریافت پالسهایی از داخل ایران است که امریکاییها را همچنان امیدوار نگه داشته تا با برگ «تهدید به خروح امریکا از برجام» ، ایران را وادار به پذیرش شروط جدید -ولو در حد امضای یک تفاهمنامه محرمانه- کند؟ کدام رویکرد، جهت گیری و یا مواضع اتخاذ شده در داخل کشور ، امریکا را تا این حد امیدوار کرده که تعهدات مالایطاق جدیدی را برای ایران تثبیت کند. به نظر میرسد «احساس رضایت از برجام» و «ابراز این اظهار در تریبونهای داخلی و بینالمللی» توسط مسئولان اجرایی کشور یکی از دلایل مهمی است که امریکا را در مسیر طرح این شروط و پافشاری روی آن قرار داده است.
باراک اوباما و دونالد ترامپ دو اقدام اساسی را درباره توافق هستهای با ایران انجام دادهاند، ۱-«بی خاصیت سازی برجام» با وضع و اعمال تحریمهای جدید مانند کاتسا، آیسا و محدودیت ورود شهروندان ۳۸ کشور به ایران و۲- بازی با طرف ایرانی با«پوسته برجام» که میتواند منجر به امتیاز گیری فراتر از متن برجام میشود. ایالات متحده تاکنون هدف نخست خود یا همان «بی خاصیت سازی برجام» را به خوبی مدیریت کرده و اکنون تلاش میکند تا با تمدید مشروط برجام و با میانجیگری اروپایی ها، شروط چهارگانه(تعهدات مالایطاق جدید) را به ایران تحمیل کند.
مواضع اخیر دونالد ترامپ چند ویژگی مهم دارد:
۱- خروج عملی امریکا از برجام ماهها قبل با تصویب و اجرای دهها قانون ضدایرانی اتفاق افتاد و اعلام باقی ماندن امریکا در برجام تنها اقدامی سمبلیک و نمایشی برای ادامه امتیازگیری از ایران است کمااینکه در واژگان به کار رفته توسط ترامپ «امیدواری به انعطاف ایران» مشهود است. عبارت «من علیرغم تمایل قوی که به خارج کردن امریکا از توافق هستهای ایران هنوز این کار را انجام ندادهام» از سوی ترامپ به خوبی نمایشی بودن ترامپ را نشان میدهد.
۲- قابل پیش بینی بود که ترامپ برای سومین بار پایبندی ایران به برجام را اعلام و توقف موقت تحریمها را تمدید کند چرا که برخلاف تظاهر مقامات کنونی دولت ترامپ، منافع و اهداف امریکا به بهترین شکل ممکن تضمین شده است؛کمااینکه امریکا بر اساس متن برجام هم میتواند تحریمهای جدید علیه ایران اعمال کند و هم تعهدات خود در متن را انجام نداده و با تفسیر موسع از توافق، ساده ترین فعالیتهای منطقهای ایران را نیز نقض روح برجام عنوان کند.
۳- کنگره - دولت امریکا احساس میکند که طرح شروط چهارگانه بر اساس برآوردی جامع از روحیات - تمایلات تصمیم گیران محوری ایرانی فعال در عرصه پرونده هستهای صورت گرفته و با«افزایش محدودیتها» و«تکرار درخواستها از طرف ایرانی» چنین شروطی در مسیر تحقق قرار میگیرد.
۴- برجام بی خاصیت کماکان به حیات خود ادامه میدهد تا طرف ایرانی ملزم به پذیرش شروط جدید شود چرا که آنها ولع مذاکره را در داخل کشور احساس کرده و مشوق خود برای ایجاد انعطاف در ایران برای پذیرش شروط را همچنان عدم وضع تحریمهای ضدایرانی قرار دادهاند. چندروز پیش نیزاندیشکده واشنگتن به ترامپ پیشنهاد میدهد با ایران همچون ریگان علیه شوروی برخورد کند و برجام را در همه عرصهها گسترش دهید.
۵- عبارت«با اروپاییها برای رسیدن به توافق مکمل برجام تعامل کردهایم» در خلال صحبتهای ترامپ نه تنها نشان میدهد که اروپاییها برخلاف تصور دولت از پشت پرده اقدامات نمایشی ترامپ مطلع بوده و با هماهنگی امریکاییها جلسات مشابه جلسه پنج شنبه هفته اخیر با وزیرامور خارجه کشورمان را ترتیب میدهند تا مسیر دست یابی به شروط را هموار کنند.
۶- علیرغم آنکه بیانیه اخیر وزارت خارجه کشورمان لازم بود اما کافی نیست و ضرورت دارد رئیس جمهور و وزیر خارجه کشورمان با نقض برجام خواندن تحریم های۱۴ شخص حقیقی و حقوقی طبق بندهای ۲۶، ۲۸ و ۲۹ برجام ، ضمن پیگیریهای مناسب در قالب چهارگانه حل و فصل اختلافات ، شروط چهارگانه ترامپ را با جملات مسجل رد کنند چرا که به کارگیری عبارات چندپهلو و مبهم توسط مقامات داخلی ایده امریکاییها مبنی بر«تحریم و تهدید تمایل ایران برای مذاکرات مجدد را افزایش میدهد» را از دستور کار خارج میکند.