به گزارش مشرق، بر سردر همه باشگاههای فوتبال ایران نوشتهاند، فرهنگی و ورزشی. اما این شعار نه تنها به کار عدم پرداخت مالیات نمیآید و نه تنها در برخی موارد ردیف بودجهای را هم ایجاد نمیکند، بلکه به نظر میرسد تنها باری است روی دوش باشگاه های فوتبال ایران.
در دیدار استقلال و سایپا پس از تساوی که استقلال را دوباره صدرنشین لیگ برتر کرد، تعداد معدودی از هواداران استقلال علیه پرویز مظلومی شعار معروف «حیا کن و رها کن» را سر دادند.
شاید خودجوش، شاید خط گرفته و شاید به دلیل صدا زدن مظلومی و البته نگاه نکردن این مربی به آنها بوده باشد. هرکدام از این دلایل که باشد اما توجیه کننده این شعار برای مربی صدرنشین لیگ نیست.
بحث خطی بودن که قابل پیگیری حقوقی هم هست چرا که این معنایی ندارد که برخی بوقچیها پول بگیرند و شعاری برای خوشایند این و آن سر بدهند اما حتی خودجوش بودن این مهم هم غیر منطقی است.
شاید استقلال هنوز فوتبال جذابی را ارائه نکرده باشد. «این باشگاه مقابل سپاهان، پرسپولیس و یکی دو باشگاه دیگر بازی قابل قبولی را ارائه کرد» اما این دلیل نمیتواند مکفی باشد چرا که این تیم در صدر جدول قرار دارد.
پرسش ما اما این نیست که چرا چند نفر شعار میدهند، پرسش ما آن است که بخش فرهنگی باشگاه استقلال دقیقا چه میکند؟ کدام آموزش کدام کنترل روی بوقچیها و کدام حرکت را برای تیم هواداری استقلال انجام داده است؟
در دیگر باشگاهها هم اوضاع خیلی بهتر نیست. در اصفهان فرکی را بیدلیل و با وجود قهرمان کردن، بیرون کردند شاید چون فلانی و بهمانی از فرکی خوششان نمیآمد. فولاد در اهواز از هفته دوم و سوم روی سکوها به هم ریخت و اسکوچیچ دیگر نتوانست قد علم کند.
در پرسپولیس که دایی، درخشان، استیلی، حتی در مقاطعی همین برانکو مخالفت سکویی دیدند تا پرسش ما هر روز پررنگ تر شود که بخش فرهنگی باشگاه ها دقیقا که نه، تقریبا چه می کنند؟ آیا آن ها عملا اقدامی برای تربیت جوانها و بالا بردن فرهنگ آنها انجام دادهاند؟ تا جایی که ما میدانیم، پاسخ خیر است.
در واقع تیم ها و باشگاههای ما دردی دارند و وحشتی از سکو که برای آن هیچ کار عملی انجام نداده اند.
در دیدار استقلال و سایپا پس از تساوی که استقلال را دوباره صدرنشین لیگ برتر کرد، تعداد معدودی از هواداران استقلال علیه پرویز مظلومی شعار معروف «حیا کن و رها کن» را سر دادند.
شاید خودجوش، شاید خط گرفته و شاید به دلیل صدا زدن مظلومی و البته نگاه نکردن این مربی به آنها بوده باشد. هرکدام از این دلایل که باشد اما توجیه کننده این شعار برای مربی صدرنشین لیگ نیست.
بحث خطی بودن که قابل پیگیری حقوقی هم هست چرا که این معنایی ندارد که برخی بوقچیها پول بگیرند و شعاری برای خوشایند این و آن سر بدهند اما حتی خودجوش بودن این مهم هم غیر منطقی است.
شاید استقلال هنوز فوتبال جذابی را ارائه نکرده باشد. «این باشگاه مقابل سپاهان، پرسپولیس و یکی دو باشگاه دیگر بازی قابل قبولی را ارائه کرد» اما این دلیل نمیتواند مکفی باشد چرا که این تیم در صدر جدول قرار دارد.
پرسش ما اما این نیست که چرا چند نفر شعار میدهند، پرسش ما آن است که بخش فرهنگی باشگاه استقلال دقیقا چه میکند؟ کدام آموزش کدام کنترل روی بوقچیها و کدام حرکت را برای تیم هواداری استقلال انجام داده است؟
در دیگر باشگاهها هم اوضاع خیلی بهتر نیست. در اصفهان فرکی را بیدلیل و با وجود قهرمان کردن، بیرون کردند شاید چون فلانی و بهمانی از فرکی خوششان نمیآمد. فولاد در اهواز از هفته دوم و سوم روی سکوها به هم ریخت و اسکوچیچ دیگر نتوانست قد علم کند.
در پرسپولیس که دایی، درخشان، استیلی، حتی در مقاطعی همین برانکو مخالفت سکویی دیدند تا پرسش ما هر روز پررنگ تر شود که بخش فرهنگی باشگاه ها دقیقا که نه، تقریبا چه می کنند؟ آیا آن ها عملا اقدامی برای تربیت جوانها و بالا بردن فرهنگ آنها انجام دادهاند؟ تا جایی که ما میدانیم، پاسخ خیر است.
در واقع تیم ها و باشگاههای ما دردی دارند و وحشتی از سکو که برای آن هیچ کار عملی انجام نداده اند.