بهگزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی با عنوان «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ» به موضوع آمادهشدن اصولگرایان برای شرایط پس از برجام با توجه به فرامین مهم 9 گانه رهبر معظم انقلاب به رئیس جمهور در خصوص اجرای برجام پرداخت:
نامه رهبر معظم انقلاب به رئیس جمهور در مورد موافقتنامه موسوم به برجام، پایانی بر بگومگوها و بحثهای پر چالش پیرامون کارنامه ویژه دولت یازدهم در باب مذاکرات هستهای با شش قدرت جهان بود.
حضرت آیتالله خامنهای در این نامه از همه طرفهای گفتوگو در داخل با دیدگاههای متفاوت تشکر کردند؛ انصاف در این است که ملت و به ویژه نخبگان جامعه نیز از رهبر معظم انقلاب اسلامی تشکر کنند که اجازه فرمودند همه ابعاد برجام بدون پردهپوشی باز شود و همگان در جریان کم و کیف آن قرار گیرند.
***
وقایعی که در جریان بررسی «برجام» در مجلس گذشت، شایسته فرهنگ گفتوگو بین اصولگرایان نبود؛ مجلس برای اینکه از «برجام» برکنار نماند، دلایل تاریخی و قانونی داشت. اکنون از برجام عبور کردهایم اما نمیتوان از تجربیات ادبیات گفتوگو در مورد آن حین تصویب و قبل و بعد از تصویب عبور کرد. اصولگرایان باید قدری مهربانانه با هم گفتوگو کنند تا بتوانند به وظایف قانونی خود در سطح ملی عمل کنند.
اصولگرایان که خود را پایبند اعتقاد به امام و رهبری و قانون اساسی و اصل مقدس ولایت فقیه میدانند، باید قاعده «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ» را رعایت کنند.
کمترین اثر رعایت این قاعده، پرهیز از ستیزهجویی باهم و حرکت در یک بستر عقلانی برای انجام وظایف اصولی و تاریخی خود است.
توپ برجام ابتدا در زمین اعتدالیون و نهایتاً اصلاحطلبان بود؛ اینکه آن را به عنوان یک مسئله جدی در داخل اصولگرایان قالب کنند و خود بیرون بایستند و نگاه کنند، از شیرینکاریهای سیاسی آنها بود.
تجربه نشان داد که برهم زدن معادلات رقابت به گونهای که معلوم نباشد کی با کی رقیب است، یک مدل فریبکارانه برای به جان هم انداختن اصولگرایان است. رقیب بدون هزینه از راه میرسد و با استفاده از غفلت اصولگرایان صحنه بازی را به نفع خود رقم میزند.
شتابزدگی در تصمیم سازی در مورد برجام خیلی عقلانی نبود. خرج کردن از ارادههای بیرون از مجلس هم معقول نبود. باید اضلاع اصولگرایی در مجلس با عقل جمعی موضوع را فیصله میدادند. پیشنهادها در مورد جزئیات را میشد راحت مدیریت کرد. یک طرف که موافق اصل برجام و اصل طرح بود، میتوانست خود را کنار بکشد و از پیشنهادها صرفنظر کند. باقی پیشنهادها در 9 مورد هم میتوانست تجمیع شود و تا ظهر یا بعدازظهر سهشنبه یا فردای آن روز موضوع خاتمه مییافت.
اینکه گفته شد ظرف 15 دقیقه برای 15 سال مجلس تصمیمگیری کردند، هر چند با واقعیت رسیدگیها منطبق نیست اما به هر حال مهری بود که بر مصوبه برجام مجلس حک شد!
اینک، اصولگرایان پسابرجام را در پیش دارند که مهمترین موضوع آن «نفوذ» است.
اگر بخواهند با همین ادبیات بررسی برجام به پسابرجام وارد شوند، بعید است بتوانند جلوی نقشههای دشمن را بگیرند. عدهای تنافر و تخاصم بین اصولگرایان را مدیریت میکنند. برای برون رفت از این وادی نامهربانی چند توصیه اخلاقی و سیاسی زیر خالی از لطف نیست:
1. اصولگرایان باید باور کنند که در مورد مسائل کشور راهحلهای متفاوت دارند اما این تفاوت در دیدگاه، دلیل بر خروج از ادب و نزاکت سیاسی نیست. ما وظیفه داریم به دیدگاههای هم احترام بگذاریم. حتی در گفتوگوهایی که در سطح ملی انجام میشود، به دیدگاههای رقیب به دیده احترام نگاه و اختلافات را از طریق گفتوگو حل کنیم.
2. هزینه تحمل یکدیگر به مراتب کمتر از جدال و مراء است. این هزینه را باید پرداخت و از منازعه پرهیز کرد.
3. اصل، مصالح و منافع ملی است. برای رسیدن به «اجماع» باید با مهارت عمل کرد. یکی از مهارتها کنترل خشم، کینه و بغض و بیمهری به یکدیگر است.
4. نقد یکدیگر را حتیالمقدور زیر سقف گفتوگو ببریم و نهایتاً با عقل جمعی به قاعده رأی بسپاریم و نظر اکثریت را فیصله بخش بدانیم.
***
تا انتخابات [مجلس دهم در اسفند ماه]، زمان زیادی نداریم؛ گفتوگوهای خوبی در این وادی صورت گرفته است. تلخیهای بررسی برجام در مجلس نباید سایه خود را بر این گفتوگوها بیندازد.
تا آن زمان باید چند کار صورت گیرد:
1. زمان برای اصلاح ذاتالبین هست. از این مهم غفلت نکنیم.
2. از کسانی که به هر دلیل به آنها بیمهری شده، استمالت کنیم تا راه تفرقه و تشتت را ببندیم.
3. وحدت و همگرایی یک فریضه مهم است و تعمد در بر هم زدن آن نه مشروع و نه اخلاقی است.
4. مراقب نفوذیها در درون و بیرون جریان اصولگرایی باشیم. هر کس که بر طبل واگرایی بکوبد به او شک کنیم. چنین کسی خیرخواه اصولگرایان نیست.
5. افتخار اصولگرایان، تجمیع آنها زیر خیمه ولایت است. در درون خیمه هر کس از تنافر و تخاصم در درون یاران ولایت دفاع کند، با منطق عاشورایی «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ» نمیخواند. دشمن منتظر است در میان صفوف ما شکاف ایجاد کند و زیست انگلی خود را در درون شکافها سامان دهد. دشمن در حال مصادره سرمایه اجتماعی اصولگرایان به نفع رقیب است.
مراقبت از زیرمجموعهها و جبران قصورها و تقصیرها و غفلتها یک وظیفه ولایی است که در کلام رهبری همواره به آن دعوت شدهایم. نباید این دعوت را نادیده بگیریم و هر کسی ساز خود را کوک کند. نباید در گذشته توقف کنیم؛ رصد سناریوی دشمن به ما میگوید قدری هم به آینده فکر کنیم. نوسازی گفتمان اصولگرایی ما را این برهه عبور میدهد.
غیریت ما در گفتمان جدید اصولگرایی هیچ یک از اضلاع اصولگرایی نیست. نباید اجازه دهیم رقیب اصلی را از ما پنهان کنند و ما را وادار نمایند با هم رقابت کنیم.
باید دید در گفتوگوها راه را کجا اشتباه آمدهایم تا به نقطه اول برگردیم. گفتوگوها باید در بستر انصاف، عدالت، احترام متقابل و از همه مهمتر پرهیز از خودشیفتگی باشد. فضای گفتوگو باید فضای جستجوی حق باشد. کم حوصلگی برای گفتوگو سم است، صبر، بردباری و استقامت میخواهد. اصولگرایان باید در راستای خواست قلبی رهبری متحد، یکپارچه، مصمم و مهربان باهم باشند.
نامه رهبر معظم انقلاب به رئیس جمهور در مورد موافقتنامه موسوم به برجام، پایانی بر بگومگوها و بحثهای پر چالش پیرامون کارنامه ویژه دولت یازدهم در باب مذاکرات هستهای با شش قدرت جهان بود.
حضرت آیتالله خامنهای در این نامه از همه طرفهای گفتوگو در داخل با دیدگاههای متفاوت تشکر کردند؛ انصاف در این است که ملت و به ویژه نخبگان جامعه نیز از رهبر معظم انقلاب اسلامی تشکر کنند که اجازه فرمودند همه ابعاد برجام بدون پردهپوشی باز شود و همگان در جریان کم و کیف آن قرار گیرند.
***
وقایعی که در جریان بررسی «برجام» در مجلس گذشت، شایسته فرهنگ گفتوگو بین اصولگرایان نبود؛ مجلس برای اینکه از «برجام» برکنار نماند، دلایل تاریخی و قانونی داشت. اکنون از برجام عبور کردهایم اما نمیتوان از تجربیات ادبیات گفتوگو در مورد آن حین تصویب و قبل و بعد از تصویب عبور کرد. اصولگرایان باید قدری مهربانانه با هم گفتوگو کنند تا بتوانند به وظایف قانونی خود در سطح ملی عمل کنند.
اصولگرایان که خود را پایبند اعتقاد به امام و رهبری و قانون اساسی و اصل مقدس ولایت فقیه میدانند، باید قاعده «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ» را رعایت کنند.
کمترین اثر رعایت این قاعده، پرهیز از ستیزهجویی باهم و حرکت در یک بستر عقلانی برای انجام وظایف اصولی و تاریخی خود است.
توپ برجام ابتدا در زمین اعتدالیون و نهایتاً اصلاحطلبان بود؛ اینکه آن را به عنوان یک مسئله جدی در داخل اصولگرایان قالب کنند و خود بیرون بایستند و نگاه کنند، از شیرینکاریهای سیاسی آنها بود.
تجربه نشان داد که برهم زدن معادلات رقابت به گونهای که معلوم نباشد کی با کی رقیب است، یک مدل فریبکارانه برای به جان هم انداختن اصولگرایان است. رقیب بدون هزینه از راه میرسد و با استفاده از غفلت اصولگرایان صحنه بازی را به نفع خود رقم میزند.
شتابزدگی در تصمیم سازی در مورد برجام خیلی عقلانی نبود. خرج کردن از ارادههای بیرون از مجلس هم معقول نبود. باید اضلاع اصولگرایی در مجلس با عقل جمعی موضوع را فیصله میدادند. پیشنهادها در مورد جزئیات را میشد راحت مدیریت کرد. یک طرف که موافق اصل برجام و اصل طرح بود، میتوانست خود را کنار بکشد و از پیشنهادها صرفنظر کند. باقی پیشنهادها در 9 مورد هم میتوانست تجمیع شود و تا ظهر یا بعدازظهر سهشنبه یا فردای آن روز موضوع خاتمه مییافت.
اینکه گفته شد ظرف 15 دقیقه برای 15 سال مجلس تصمیمگیری کردند، هر چند با واقعیت رسیدگیها منطبق نیست اما به هر حال مهری بود که بر مصوبه برجام مجلس حک شد!
اینک، اصولگرایان پسابرجام را در پیش دارند که مهمترین موضوع آن «نفوذ» است.
اگر بخواهند با همین ادبیات بررسی برجام به پسابرجام وارد شوند، بعید است بتوانند جلوی نقشههای دشمن را بگیرند. عدهای تنافر و تخاصم بین اصولگرایان را مدیریت میکنند. برای برون رفت از این وادی نامهربانی چند توصیه اخلاقی و سیاسی زیر خالی از لطف نیست:
1. اصولگرایان باید باور کنند که در مورد مسائل کشور راهحلهای متفاوت دارند اما این تفاوت در دیدگاه، دلیل بر خروج از ادب و نزاکت سیاسی نیست. ما وظیفه داریم به دیدگاههای هم احترام بگذاریم. حتی در گفتوگوهایی که در سطح ملی انجام میشود، به دیدگاههای رقیب به دیده احترام نگاه و اختلافات را از طریق گفتوگو حل کنیم.
2. هزینه تحمل یکدیگر به مراتب کمتر از جدال و مراء است. این هزینه را باید پرداخت و از منازعه پرهیز کرد.
3. اصل، مصالح و منافع ملی است. برای رسیدن به «اجماع» باید با مهارت عمل کرد. یکی از مهارتها کنترل خشم، کینه و بغض و بیمهری به یکدیگر است.
4. نقد یکدیگر را حتیالمقدور زیر سقف گفتوگو ببریم و نهایتاً با عقل جمعی به قاعده رأی بسپاریم و نظر اکثریت را فیصله بخش بدانیم.
***
تا انتخابات [مجلس دهم در اسفند ماه]، زمان زیادی نداریم؛ گفتوگوهای خوبی در این وادی صورت گرفته است. تلخیهای بررسی برجام در مجلس نباید سایه خود را بر این گفتوگوها بیندازد.
تا آن زمان باید چند کار صورت گیرد:
1. زمان برای اصلاح ذاتالبین هست. از این مهم غفلت نکنیم.
2. از کسانی که به هر دلیل به آنها بیمهری شده، استمالت کنیم تا راه تفرقه و تشتت را ببندیم.
3. وحدت و همگرایی یک فریضه مهم است و تعمد در بر هم زدن آن نه مشروع و نه اخلاقی است.
4. مراقب نفوذیها در درون و بیرون جریان اصولگرایی باشیم. هر کس که بر طبل واگرایی بکوبد به او شک کنیم. چنین کسی خیرخواه اصولگرایان نیست.
5. افتخار اصولگرایان، تجمیع آنها زیر خیمه ولایت است. در درون خیمه هر کس از تنافر و تخاصم در درون یاران ولایت دفاع کند، با منطق عاشورایی «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ» نمیخواند. دشمن منتظر است در میان صفوف ما شکاف ایجاد کند و زیست انگلی خود را در درون شکافها سامان دهد. دشمن در حال مصادره سرمایه اجتماعی اصولگرایان به نفع رقیب است.
مراقبت از زیرمجموعهها و جبران قصورها و تقصیرها و غفلتها یک وظیفه ولایی است که در کلام رهبری همواره به آن دعوت شدهایم. نباید این دعوت را نادیده بگیریم و هر کسی ساز خود را کوک کند. نباید در گذشته توقف کنیم؛ رصد سناریوی دشمن به ما میگوید قدری هم به آینده فکر کنیم. نوسازی گفتمان اصولگرایی ما را این برهه عبور میدهد.
غیریت ما در گفتمان جدید اصولگرایی هیچ یک از اضلاع اصولگرایی نیست. نباید اجازه دهیم رقیب اصلی را از ما پنهان کنند و ما را وادار نمایند با هم رقابت کنیم.
باید دید در گفتوگوها راه را کجا اشتباه آمدهایم تا به نقطه اول برگردیم. گفتوگوها باید در بستر انصاف، عدالت، احترام متقابل و از همه مهمتر پرهیز از خودشیفتگی باشد. فضای گفتوگو باید فضای جستجوی حق باشد. کم حوصلگی برای گفتوگو سم است، صبر، بردباری و استقامت میخواهد. اصولگرایان باید در راستای خواست قلبی رهبری متحد، یکپارچه، مصمم و مهربان باهم باشند.