این وعده مرتبا در استان ها از سوی مقامات ارشد دولت ها به مردم داده شد و باید گفت مسئولان در مقابل این خواسته به حق و بزرگ مردم و جوانان بعضا احساساتی شده و وعده های بدون پشتوانه کارشناسی هم داده اند. گواه این ادعا اینکه اگر سیاست ها و طرح های اجرا شده در بازار کار در یک دهه اخیر به سرانجام می رسید، امروز کشور شاهد بیکاری میلیونی کارجویان جوان و فارغ التحصیل دانشگاهی نبود.
حالا در زمان فعالیت و ریاست دولت تدبیر و امید هستیم و دوباره همان وعده ها از سوی مقامات ارشد دولتی با اندکی تغییر و البته هیجان کمتر شنیده می شود. رئیس جمهور در سفرهای استانی به مردم می گوید بیکاری جوانان تلخ است و این مسئله باید حل شود.
وعده های احساساتی دولت ها درباره اشتغال
دولت یازدهم این روزها، از دو سالگی اش گذشته و تنها دو سال دیگر زمان دارد تا واقعا اثری از خود در بازار کار کشور به یادگار بگذارد اما آنچه که تاکنون انجام شده، نتوانسته است چرخ های بیکاری را از چاله بحران خارج و به مسیر اصلی اش بازگرداند.
البته مسئولان دولت تدبیر و امید می گویند در شرایط افت شدید درآمد نفتی هستند و تحلیل گران سیاست های دولت در اقتصاد و بازار کار باید این مسئله را در نظر بگیرند. در غیر این صورت، نگاه منصفانه ای به عملکرد دولت نداشته اند. آنها همچنین می گویند توانسته اند در همین فضا ۴۰۰ هزار شغل خالص در سال ۹۳ ایجاد کنند و مستندات بیمه ای آن نیز موجود است.
با این وجود، نمی توان از جوانی که از دانشگاه فارغ التحصیل شده و آماده ورود به بازار کار است، انتظار داشت چندان شرایط اقتصادی دولت ها را درک کند و دغدغه بیکاری عذابش ندهد. برای کارجویی در این شرایط این سئوال مطرح است که چگونه است وقتی کشور درآمد بالای نفتی دارد و یا برعکس وقتی درآمدش افت می کند، او همچنان بیکار است؟ او هم در زمان درآمد بالای نفتی بیکار بوده و هم حالا که دولت می گوید درآمدی ندارد تا شغل ایجاد کند. جوان می گوید سن او در حال بالا رفتن است و بیکاری وی را از زندگی عقب انداخته، پس چه زمانی و در چه شرایطی باید مشکلش حل شود؟
مرکز پژوهش های مجلس در تحلیلی به دلایل بیکاری در ایران، چشم انداز آینده بازار کار و وضعیت عرضه و تقاضای نیروی کار پرداخته است. این مرکز مطرح کرده است: روند تغییرات جمعیت جوان (۲۴-۱۵ ساله) حاکی از آن است که این گروه جمعیتی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ از روندی کاهشی برخوردار بوده به طوری که در این دوره زمانی تعداد ۳.۸ میلیون نفر از جمعیت جوان کشور کاسته شده که علت آن مربوط به پایین بودن متوسط نرخ رشد سالیانه جمعیت در سال های ۱۳۷۵ و ماقبل است.
تحولات مربوط به جمعیت با تحصیلات عالی در دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۴ در نقطه ماقبل جمعیت جوان بوده به طوری که جمعیت این گروه از افراد جامعه روندی کاملا صعودی داشته و در سال ۱۳۹۲ نسبت به ۱۳۸۴ تعداد این گروه جمعیتی ۵.۶ میلیون نفر اضافه شده که مهم ترین دلیل آن گسترش نظام آموزش عالی کشور است.
۵.۶ میلیون نفر یکباره وارد بازار کار شدند
بررسی طرف تقاضای بازار کار حاکی از آن است که خالص اشتغال جوانان کشور در دوره ۱۳۹۳-۱۳۸۵ همواره منفی بوده که نشان دهنده روند کاهشی اشتغال جوانان است. در دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۴ روند تغییرات نرخ مشارکت جوانان، نرخ مشارکت تحصیل کردگان عالی و همچنین نرخ مشارکت کل نزولی بوده، ضمن اینکه در همین دوره، نرخ مشارکت تحصیل کردگان عالی نسبت به نرخ مشارکت کل و نرخ مشارکت جوانان همواره از رقم بزرگ تری برخوردار بوده است.
بررسی وضعیت بیکاری نشان می دهد تعداد جمعیت بیکار کشور در سال ۱۳۸۹ در حداکثر مقدار خود (۳.۲۲ میلیون نفر) در دوره ۱۳۹۳-۱۳۸۴ بوده به طوری که نرخ بیکاری در این سال برابر با ۱۳.۵ درصد (بیشترین نرخ بیکاری طی دوره ۱۳۹۳-۱۳۸۴) است.
این نرخ بیکاری حداکثری در حالی است که نرخ رشد اقتصادی در این سال برابر با ۶.۵ درصد (بیشترین نرخ رشد اقتصادی از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲) بوده است. قابل ذکر است که در سال های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ رشد اقتصادی بنا بر آمار رسمی به ترتیب منفی ۶.۸ و منفی ۱.۹ درصد بوده اما نرخ بیکاری در این دو سال به ترتیب ۱۲.۱ و ۱۰.۴ درصد بوده است.
بررسی رابطه بین تغییرات نرخ بیکاری و رشد اقتصادی در دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۰ نشان دهنده رابطه منفی بین این دو متغیر در اغلب سال هاست که با قانون «اوکان» نیز سازگاری دارد اما نکته مهم در توان اشتغال زایی پایین رشد اقتصادی در ایران است که از دلایل آن به خصوص در سال های اخیر می توان به رشد تشکیل سرمایه و تغییر تکنولوژی تولید با اتکا به درآمدهای نفتی و واردات اشاره کرد.
به نظر می رسد در سال های اخیر به دلیل حجم بالای تشکیل سرمایه و نیز تغییر تکنولوژی تولید عمدتا به دلیل اتکا به واردات ناشی از رشد درآمدهای نفتی، بهره وری نیروی کار روند افزایشی داشته و در مقابل اشتغال زایی کاهش یافته است.
آیا تعداد بیکاران دو برابر می شود؟
با عنایت به وضعیت طرفین عرضه و تقاضای نیروی کار و با توجه به ماهیت رشد اقتصادی کشور که از توان اشتغال زایی بالایی برخوردار نیست (متوسط خالص اشتغال ایجاد شده کشور در ازای یک درصد رشد اقتصادی طی دوره ۱۳۹۰-۱۳۸۴ (بدون در نظر گرفتن سال ۱۳۸۷) برابر با ۲۳.۷۹ هزار نفر است).
پیش بینی وضعیت آینده بازار کار در دوره ۱۴۰۰-۱۳۹۴ با فرض نرخ مشارکت ۳۷.۳ درصدی در دوره ۱۴۰۰-۱۳۹۴ نشان می دهد که در بهترین سناریو (داشتن نرخ رشد پنج درصدی سالیانه از ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰)، در سال ۱۴۰۰، ۴.۱۷ میلیون نفر جمعیت بیکار وجود داشته و نرخ بیکاری نیز ۱۵.۹ درصد خواهد بود.
در بدترین حالت (داشتن نرخ رشد یک درصدی سالیانه از ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰) جمعیت بیکار در سال ۱۴۰۰ برابر با ۴.۷۸ میلیون نفر و نرخ بیکاری برابر با ۱۸.۲ درصد خواهد بود. واضح است که دستیابی به نرخ های بیکاری ۱۰ درصد و پایین تر، نیازمند هدف گذاری نرخ های رشد اقتصادی بیش از ۵ درصد است.
بررسی این نمودار و جدول نشان می دهد که تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی به یکباره در فاصله سال های ۸۴ تا ۹۲، ۲ برابر شده و از ۵.۶ میلیون نفر به ۱۱.۲ میلیون نفر افزایش یافته که این موضوع نشان دهنده فشار مضاعف جوانان درس خوانده برای ورود به بازار کار است.
فشار درس خوانده ها برای کار
به صورت کلی، روند افزایش جمعیت فارغ التحصیلان متقاضی کار در کشور در ۸ سال از ۸۴ تا ۹۲ مرتبا روند افزایش داشته و احتمال می رود این رویه تا سال های آینده نیز ادامه داشته باشد. اینکه در سال ۹۲ از کل ۱۲.۹ میلیون جوان کشور، ۱۱.۲ میلیون نفر تحصیل کرده دانشگاه ها باشند هم خوب است و هم بد.
خوب از این منظر که سطح سواد و دانش جامعه بالا رفته و در نتیجه تحصیلات دانشگاهی، افراد آینده بهتری برای خود و جامعه رقم خواهند زد. بد از این نگاه که هجوم و فشار یکباره چند میلیون جوان فارغ التحصیل دانشگاهی به بازار کار ناآماده، باعث تشدید بیکاری فارغ التحصیلان و در نتیجه تبدیل شدن مسئله بیکاری به بحران برای دولت و حاکمیت شده است.
همچنین جدول آماری گویای این مطلب است که تعداد جمعیت شاغلان تحصیل کرده کشور از ۲.۹ میلیون نفر در سال ۸۴ به ۴.۶ میلیون نفر در سال ۹۲ رسیده است. از سوی دیگر، میزان اشتغال جوانان از ۴.۴۹ میلیون نفر در سال ۸۴ به ۲.۵۶ میلیون و نهایتا ۲.۲۶ میلیون نفر در سال ۹۳ افت کرده که به معنای بیکار شدن بیش از ۲.۲۳ میلیون جوان تنها در مدت زمان ۸ سال است.
منبع: خبرایرانی