کد خبر 1743617
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۹

به گزارش مشرق، سید احمد میرزاده فعال رسانه در تلگرام نوشت:

به تازگی به بهانه سخنان فردی که در فضای مجازی به عنوان طنزپرداز شناخته می‌شود بار دیگر شاهنامه فردوسی به بحث روز بدل شده است. پیداست فردوسی و اثر شگرف او در نهاد ما ایرانیان آن چنان جایگاه والا و عزیزی دارد که هرگونه بی‌حرمتی به او احساسات ملی را جریحه‌دار می‌کند.این جنجال یادآور سخن هایی است که در سال های پایانی دهه ۶۰ از سوی احمد شاملو مطرح شد.

شاملو با دروغ پرداز نامیدن فردوسی در داستان کاوه، این شاعر حکیم را وابسته به طبقه فئودال و خائن به توده‌ها دانسته بود.گویی شاملو نیز خبر نداشت که شاهنامه، رمانی ساخته ذهن فردوسی نیست! و داستان های این «بهین‌نامۀ باستان» نسل در نسل و سینه به سینه از گذشتگان به ارث رسیده و هنر فردوسی بزرگ – که خود از میراث‌داران این داستان باستانی است در روایت زیبای آن است. سید عطاءا... مهاجرانی در کتاب «گزند باد» نشان داد که حتی همین پندار نیز از جای دیگر به دست شاملو رسیده بود.

در آن سال از میان انواع پاسخ های علمی یا احساسی که به شاملو داده شد از یادداشت دکتر فرشید ورد و کتاب عطاء ا... مهاجرانی گرفته تا مصاحبه هوشنگ گلشیری با نشریه دنیای سخن، یک پاسخ بیش از همه به دل نشست و در یادها ماند:پاسخ مهدی اخوان ثالث. شاعری که در همان زمان در هنر شاعری نیز هم‌رتبه و چه بسا برتر از شاملو بود. وطن‌دوستی شاعر «تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم» و شاهنامه‌شناسی سراینده «آخر شاهنامه» بر همه آشکار بود.

وقتی که از مهدی اخوان ثالث- که آن سال برای اولین و آخرین بار به خارج از ایران سفر کرده بود- درباره سخنان فردوسی‌ستیزانه شاملو پرسیدند به کوتاهی پاسخ داد: شاملو می‌خواهد به هر قیمت که شده مطرح باشد.امروز نیز اصل موضوع همین است. وگرنه متن آن سخنان تاب نقد علمی ندارد و باید به آن از دید روان شناسی فردی و اجتماعی نگریست.حمله به شاهنامه حملۀ لودگی و خردگریزی به خردگرایی است!

در میان هزاران شاهکار ادبی و هنری ما که به بهانه جانبداری از عشق، عرصه خردستیزی شده‌اند شاهنامه، جلوه درخشان خردگرایی نژاد ایرانی است و این خردگرایی از دیدگاه های کلامی فردوسی مایه می‌گیرد: خرد رهنمای و خرد دلگشای /خرد دست گیرد به هر دو سرای.به راستی چرا شخصی که پیش از این فقط به سراغ سوژه‌های اجتماعی و سیاسی می‌رفته به سراغ شاهنامه آمده است؟

گویا پرداختن به سوژه‌های دیگر هزینه‌هایی برای طنزپرداز دارد اما توهین به شناسنامه ملی ایرانیان هزینه‌ای ندارد و سراسر نفع است! می‌توان جنجالی آفرید و جایگاه نام خود را در موتورهای جست وجو بالا برد. به ویژه در زمانی که پس از جنگ ۱۲ روزه، ایرانیان بیش از هر زمانی به «ایران عزیز» خود می‌بالند و حس وطن دوستی چون فواره‌ای جوشان و خروشان است چنین اقدامی می تواند شهرت‌افزا باشد.اگر این فرد در پی جنجال نبود، کافی بود کمی مشورت کند.

کافی بود به نسخه‌های معتبر شاهنامه که به فراوانی در دسترس است، مراجعه کند. دکتر جلال خالقی مطلق که مبنای تصحیح خود را قدیمی‌ترین دست‌نویس شاهنامه یعنی نسخۀ فلورانس قرار داده و البته هیچ یک از دست‌نویس های قابل اعتنای دیگر را نیز از نظر دور نداشته، داستان «سده» را در شاهنامه خود نیاورده و توضیح داده است که این داستان نه تنها در پچین فلورانس ( معتبرترین و قدیمی‌ترین دست نویس شاهنامه مورخ ۶۱۴) نیست که در نسخه لندن (مورخ ۶۷۵) و نیز نسخه‌های قاهره و استانبول وجود ندارد و برخی دست نویس‌های دیگر نیز آن را تنها در حاشیه آورده‌اند. خالقی مطلق هم با دلایل نسخه شناسی و هم با دلایل سبک‌شناسی اثبات کرده که این ابیات الحاقی است.

دکتر میرجلال الدین کزازی نیز در کتاب گرانسنگ خود «نامه باستان» که شامل ویرایش و گزارش تمام شاهنامه فردوسی است، داستان سده را نیاورده است.به واقع بر سر هیچ هیاهو شده است! اما اگر این ابیات را الحاقی نیز ندانیم چه کسی ممکن است از لحن یک متن کهن چنین خوانش سبک کوچه بازاری داشته باشد؟

جز کسی که در پی جلب توجه از طریق تاثیرگذاری بر اذهان بیمار شهوت گراست؟ آن هم با لحنی چنین بی‌آزرم که از یک بانوی ایرانی قبیح است!برخی اظهارات سست درباره شاهنامه ناشی از بی اطلاعی از کارکرد اسطوره و نیز چگونگی سرایش شاهنامه است. اسطوره نه تاریخ است نه داستانی که یک فرد نوشته باشد. اسطوره‌ چونان خوابی است که یک ملت دیده است.

خواب را نمی‌توان مسخره یا نقد کرد. خواب را باید تعبیر کرد و گزارد. یونگ در آثار روان شناسانه خود به شباهت خواب و اسطوره پرداخته که اولی به ناخودآگاه فردی و دومی به ناخودآگاهی جمعی باز می‌گردد و کار بزرگ فردوسی، استادی او در روایت اساطیر ایرانی است. او آنچه در ناخودآگاه ایرانیان بوده هنرمندانه بازتاب داده است. نگاهی کوتاه به دستاوردهای شاهنامه‌پژوهی از جمله «حماسه سرایی در ایران» نوشته دکتر ذبیح ا... صفا و یا «یادداشت های شاهنامه» نوشته دکتر جلال خالقی مطلق آشکار می‌کند که فردوسی در سرودن شاهنامه ماخذی داشته به نام «شاهنامه ابومنصوری» که برای به دست آوردن آن سال ها رنج کشیده و وقتی به آن دست یافته، کوشیده به اصل داستان ها وفادار بماند. تا حدی که در جایی گفته است: «گر از داستان یک سخن کم بدی/ روان مرا جای ماتم بدی.» شاهنامه ابومنصوری نیز مجموعه‌ای از ماخذ و منابع کهن‌تر (از جمله کتاب «خدای نامه» پهلوی) داشته است.شاهنامه شناسنامه ملی ایرانیان است.

این که چگونه افراد و اقوامی پراکنده و سرگردان با هم متحد شدند، با دشمنان جنگیدند، با بلایای طبیعی مبارزه کردند و سرانجام توانستند تمدنی برپا کنند و به یک ملت تبدیل شوند.این اثر حماسه‌ای است که هر ملتی ندارد.بسیار شرط های طبیعی و تاریخی و اجتماعی و فرهنگی نیاز است تا برخی ملت ها بتوانند حماسه ملی داشته باشند و از آن جمله ظهور یک شاعر بزرگ در یک زمان مناسب، نه زودتر و نه دیرتر و این موهبتی است که نصیب ما ایرانیان شده است. از میان ملل جهان چند ملت چنین حماسه‌ای، چنین شناسنامه‌ای و چنین گوهر درخشانی دارد که قرن ها انگیزه بخش اتحاد و مبارزه و بقای آن ملت باشد؟

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 21
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 9
  • IR ۱۰:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    8 1
    بیشتر از اینکه ایشون طنز پرداز باشند یک فرد هتاک هستن. تا حالا دیونه ها رو دیدین که حرف می زنن دیگران تمسخرشون می کنن. ایشون خودشون رو تعمدی به اون وضع زدن تا دیگران بهشون بخندن
    • ایرانی IR ۱۴:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      10 0
      «بسی رنج بردم در این سال سی»، که دلقک برقصد، بخندد کسی؟ «چنانش بکوبید گرز گران»، که عبرت بگیرد دگر ابلهان.
    • IR ۱۷:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      6 0
      وقتی بی ظرفیت های بی سواد برای باقی ماندن در انظار عمومی دست به دامان مزخرفات می شوند، این نتیجه را می بینند! جامعه اصلاح طلبان تهوع آور پر هست از این گونه !!
    • پویا نوری IR ۲۳:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      1 0
      بهترین تنبیه برای این دلقک ، نظافت اجباری بمدت دو سال در محوطه آرامگاه فردوسی است
  • IR ۱۱:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    5 1
    مدعی العموم باید علیه این خانوم اعلام جرم کنه...من به عنوان یه ایرانی زرتشتی از این خانوم شکایت دارم کجا باید اقدام کنم؟
    • علی PL ۱۳:۱۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      2 13
      چه ربطی داره؟!!!! مگه به کتاب مقدس دین خاصی توهین کرده؟ من دیروز با جوراب پاره رفتم بیرون یکی از همسایه ها دید و جورابم رو مسخره کرد، منم برم شکایت کنم ازش؟ عجب ملت متحجریی شدیم و خودمون هم خبر نداریم.
    • IR ۲۰:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      0 0
      ورود کرد مدعی العموم
  • علی PL ۱۱:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    2 11
    بی جنبه نباشید. یه شوخی بوده دیگه؟ امیدوارم با بیشتر و همه گیر شدن شوخی با این کتاب داستان از تقدس زایی بی مورد برای خرافات جلوگیری بشه. من به این خانم دلیر تبریک میگم.
    • IR ۱۲:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      8 1
      دفعه بعدی یکی با قرآن و نهج‌البلاغه هم این شوخی را بکنه باز هم همین حرف را میزنی؟
    • IR ۱۴:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      4 0
      جناب علی نفهمی،کی به بزرگان ادب کشورش توهین میکنه
    • علی PL ۱۴:۳۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      0 1
      جناب ۱۲:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴ - پس تعصب شما به روی این کتاب داستان از نوع تعصب دینیست؟
    • IR ۱۴:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
      3 0
      کاش میدیمت چندتا فحش ابدار بهت میدادم بعد میگفتم‌ناراحت نشو جنبه داشته باش، تو بی شخصیتی مثل همون دختره
    • IR ۱۶:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۷
      0 0
      امثال شما پزهای توخالی میدهید-چرا برخی ازایرانی های-شایدبشودگفت تازه بدوران رسیده-ایرانی بودن خودرا بی ارزش میداند.هرجای جهان بروی کمترکسی پیدامیشودکه خودراجداازسرزمینش بداند! این دوران،ایرانی گریزی ژست جدیدی شده!!!!؟؟؟؟
  • ابوالفضل IR ۱۲:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    8 1
    ما که نمیدونیم قضیه از چه قراره ولی آدم مریض و روانی در دنیا زیاد داریم. چه آنکه شاهنامه را توهین میکند و چه آن موجود حرامی که قرآن میسوزاند!
  • IR ۱۴:۵۳ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    2 1
    دادن فحشهای رکیک و تربیتی شوخی انتقاد نیست.
  • رضا IR ۱۵:۳۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    2 0
    متنی شایسته و سزاوار مقام فردوسی نوشتید.دست مریزاد. حیف خیلی دیر اهمیت فردوسی رادرک کردیم. امیدوارم ازین پس داوری های ما اینگونه باشد. پاینده میهن.
  • IR ۲۰:۱۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    1 0
    فردوسی از مفاخیر ايران است هرگونه اهانت به ايشان اهانت به ميراث ملی ايرانيان است
  • IR ۲۰:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    2 0
    به قول استاد شفیعی کدکنی زبان فارسی ما غولهایی مثل فروسی حافظ وسعدی داره که میتونن پنجه در پنجه شکسپیرها ومفاخر ادبی غرب بندازن وفرهنگ وزبان ما رو از مغلوب ومنکوب شدن نجات بدن هرجا خواستند فرهنگ غربی رو جا بندازن اول مفاخرشون رو ازشون گرفتن مثل هند اول زبان فارسی که حریف زبانی قدرتمندی بود را ازبین بردند وبعد زبان خودشون رو جایگزین کردند این هجمه ها برای ازبین بردن حساسیت ما نسبت به مفاخر مون هست که ختما برخورد مناسب باید انجام بشه بحث یک شاعر نیست بحث تهدید فرهنگ ماست
  • IR ۲۳:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۴
    0 0
    طرف می خواست مشهور بشه که شد . شعر ای مگس عرصه سیمرغ نه جولنگه توست مصداق اون فرد هتاک است . حالا شما هی به اون جوجه نادان بپردازید اونم فالورهاش می ره بالا و بعد هم یه برچسب فمینیست می چسبونه به خودش و به کعبه آمالش امریکا و کانادا رهسپار می شه
  • مریم US ۰۱:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۵
    0 1
    فخر ما ائمه علیهم السلام هستن و کتاب قرآن و حضرت محمد صلوات الله علیه هستن
  • DE ۰۲:۳۶ - ۱۴۰۴/۰۶/۰۵
    0 0
    با زبان لات ها و اراذل کوچه بازار حرف زدن ، درشأن یک زن با شخصیت نیست . این خانم با هتاکی ، طبقه فرهنگی و خانوادگی خود را نشان داد . با اینهمه بدو بیراه گفتن به فردوسی که اصلا درحد شعور و دانش ادبی او نیست ، مصداق جرم نیست که دادستانی بخواهد برایش پاپوش بدوزد . مگر اینکه فردوسی از داخل گورش ، شاکی خصوصی بشود !

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس