کد خبر 1735745
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۷

به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرامی "مشهد چهره" نوشت:

قدیمی‌های طلاب لبنیات بخشی را از زمانی‌که مغازه اندازه یک پراید بود یادشان می‌آید. سطل خالی را که می‌بردند، حاج علی بخشی روی آن شماره می‌زد، توی آن شیر را مایه می‌کرد و فردا سطل پر از ماست را تحویل‌شان می‌داد.

حاج علی سال ۱۳۴۸ دکانش را در طلاب افتتاح کرد، اما قبل از آن توی مغازه‌ای نزدیک حرم، در کوچه حاج ابرام، زیر هتل ملائکه، چندسالی شاگردی کرده بود. تازه چند سالی می‌شد که از طبس آمده بودند مشهد برای زندگی و کار که سر از لبنیاتی درآورد. خیلی زود از شاگردی به مغازه‌داری رسید و با پدرش توی طلاب با زمینی که مهریه زنش کرده بود یک مغازه خرید و با چندتا بشکه و یک پنکه سقفی و چندتا دیگ و مقداری کوزه سفالی شروع کرد به کار.

آن روزهای دهه چهل و پنجاه چندتا لبنیاتی توی شهر اسم در کرده بودند. حاج علی بخشی می‌گوید: «پشت باغ رضوان یک آقایی به اسم محمدعلی رضوانی ماست‌بندی داشت که از قضا فامیلی‌اش هیچ ربطی به باغ رضوان نداشت. یک حاج کاظم هم بود که شیربرنج و لبنیات می‌فروخت توی کوچه ارگ روبه‌روی دارایی فعلی و یکی هم آقای میر بود توی کوچه آقای خامنه‌ای فعلی.» حاج علی آن سال‌ها پیش از آن‌که آفتاب سر بزند بیدار می‌شد. عکاسی‌ها و مغازه‌دارهای دور حرم، می‌دانستند که صبح‌های زود به زائرهایی که دنبال صبحانه‌خوردن بودند باید بگویند: «برو لبنیاتی بخشی، بازه.» او قبل از طلوع با موتور گازی‌اش می‌رفت روح‌آباد، پشت گلشهر، تا شیر بیاورد. بعد شیرها را می‌ریختند توی دیگ و شروع می‌کردند به شور دادن. بعد از دوسه‌ساعت ماست‌ها را می‌ریختند توی ظرف‌های سفالی پنج سیری و می‌دادند دست مردم. بخشی آن سال‌ها یک کار دیگر هم می‌کرد. توی بی‌برقی، دوغ‌هایی که می‌ماند را می‌ریخت توی دبه و می‌رفت دم گاراژها و کاروانسراها تا هر لیوانش را به مسافرها و زائرها، یک قرون، ده شاهی بفروشد.

حاج علی می‌گوید: «لبنیات پدر و مادر یتیم‌هاست. چون با یک سطل ماست و یک لقمه نان، می‌توانی لااقل شب را سیر بخوابی.» او آن دورو برها از این دست مشتری‌ها کم ندارد. دفترچه دوده‌گرفته کدرش را نشانمان می‌دهد که مال روزهای نسیه‌بری اهالی بود: «آن زمان همه نسیه‌ می‌بردند حالا هنوز بار توی ماشین است که می‌گویند کارت بکش!» لبنیات بخشی حالا کنار بستنی «دقت» راسته ابتدایی خیابان علیمردانی را سنگین کرده و پرملات. یکی شیر را بستنی می‌کند و خنکی می‌فروشد و دیگری منبع شصت ساله‌ کلیسم یک محله است.

منبع کلسیم طلاب!

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 11
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 3
  • علیرضا IR ۱۸:۲۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
    6 0
    کاسبای قدیم حلال خور و مردم دار و با ایمان بودند
    • ناشناس IR ۰۵:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۵
      1 2
      یادش بخیر اون زمانها یک قرون میدادی دکان سرمحل دامن پیراهنم رو پر گردو میکرد تازه چندتا سکه شاهی زرد رنگ هم پس میداد . یادش بخیر . ضمنا تا یادم نرفته باید بگم حقوق پدرم ماهیانه 5 تومان بود.
  • IR ۱۸:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
    5 1
    قدیم کاسب ها زحمت کش و متدین و حبیب الله بودن نه مثل حالا بیدین و دزدالله! برنج رو از کشاورز زحمت کش بخری کیلویی 80 و سال بعد بفروشی 380 !! لوبیاچیتی رو بخری 50 و بفروشی 450 !!
  • IR ۱۹:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
    8 0
    چه پیرمرد نورانی
  • IR ۲۱:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
    1 2
    با این خشکسالی دیگه دوران علف مجانی در صحرا گذشته ....شیر کجا بود....تونل انتقال اب از هند به کاسپین را بزنید وگرنه کاسپین هم خشک میشه....حداقل از اختلاف سطح دو دریا می تونید برق بگیرید....کشوری که آب نداره چرا باید این همه ملا تولید که نتونه شکمشون را سیر کنه تا جذب موساد و ام ای 6 و سیا نشن.....
    • IR ۰۲:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
      0 0
      چشم عرض دیگه نداری برم بزن تونل قشنگه را
    • IR ۱۰:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۶
      0 0
      یا خدا شفات بده. یا محوت کنه دیوانه
  • IR ۲۲:۰۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
    1 0
    یکی از راههای پایین آوردن قیمت لبنیات همین است. از گروههای جهادی می خواهم کارخانجات را ادب کنند.واقعاً مدتی ست که ماست نمی توانم بخرم.
    • علیرضا IR ۰۰:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۵
      0 0
      حتما بهشون بگو
  • IR ۰۱:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۵
    0 1
    الان تبلیغاته یا چی؟
  • FR ۱۰:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۵
    1 0
    احسنت به این میگن ایرانی اصیل !

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس