به گزارش مشرق، فیروز رضایی کارشناس تعلیم و تربیت و عضو کانون تربیت اسلامی، اظهار کرد: بدون تردید کرونا همه بخشها و ساحتهای جامعه را تحت تأثیر قرار داده و اثرات زیانباری بر جای گذاشته است اما این اثرات در ساحت تعلیم و تربیت مخربتر از ساحتهای دیگر است.
وی با بیان اینکه کودکان از کرونا بسیار مؤثر شدند، گفت: کرونا در هیچ قشری به اندازه کودکان تأثیر نگذاشته است؛ یعنی کاستی آموزش در میان و بلندمدت اثر خود را در سرمایه اجتماعی، بهرهوری، تولید و ثروت فردی و ملی و... بر جای میگذارد؛ اینها و آیتمهای دیگر تأثیرات وضعی کاستی آموزش و پرورشاند.
رضایی ادامه داد: بر اساس اطلاعات موجود، در اثر کرونا قریب ۳۰ درصد دانشآموزان از خدمات تعلیم و تربیت محروم شدند، ۳۰ درصد دیگر از خدمات نصف و نیمه برخوردار شدند و ۴۰درصد دیگر از آموزش بدون پرورش برخوردار شدند.
بیشتر بخوانید:
کارت واکسن شرط حضور در مدارس است؟
وی اضافه کرد: در این بین دانشآموزان ابتدایی بیشتر از دورههای دیگر آسیب دیدند. مهارتهای پایه مانند خواندن و نوشتن، مهارتهای بنیادی دوره ابتدایی آسیب جدیتری دید. باز در این بین دانشآموزان مناطق محروم و روستایی، دارای نیازهای ویژه و دوزبانهها بیشتر از دیگران آسیب دیدند. مجموعه اینها عدالت آموزشی را بیشتر از پیش در معرض تهدید قرار داده است.
این کارشناس تعلیم و تربیت با بیان اینکه کرونا شکاف آموزشی را تشدید و گسترش داده است، گفت: همه این موارد شرایط سنگینی را پیش پای نظام آموزشی در دوره پسا کرونا قرار داده است، در یک کلام با قاطعیت میتوان گفت که کرونا نظام آموزشی را با بحران جدی مواجه ساخته است. بحرانی که آموزش و پرورش با ساختار و سازوکار متعارف و سنتی نمیتواند بر آن فائق آید و برای فائق آمدن بر این چالش عظیم باید طرحی نو در اندازد.
با طرح این پرسش که «آیا این حجم و عمق از صدمه بر تعلیم و تربیت اجنتابناپذیر بود؟»، اظهار کرد: آیا نمیشد تعلیم و تربیت را کم هزینهتر، از این پدیده عبور داد؟ راه طی شده حاکی از واقعیت است که ما از جهت تعطیلی مدارس در رتبه اول یا در گروه اول دنیا قرار داریم، چرا؟
وی ادامه داد: آیا امکانات ما در روشهای جایگزین مانند آموزش مجازی، بهتر و بیشتر از دیگرانی بود که به اندازه ما مدارس را تعطیل نکردند؟ آیا اروپاییها که به جد از تعطیلی مدارس پرهیز کردند نسبت به ما از امکانات زیرساختی کمتری برای آموزش مجازی برخوردار بودند؟ آیا تراکم جمعیت دانشآموزیشان در کلاس و مدرسه کمتر از ما بود؟
*سادهترین گزینه، تعطیلی فلهای را انتخاب کردیم!
رضایی با اشاره به اینکه قریب به ۴۰ درصد مدارس ما زیر ۱۰۰ دانشآموز دارند، افزود: به صورت طبیعی کلاسهای این مدارس کمتر از ۱۵ دانشآموز است که معمولاً در مناطق روستایی گستردهاند؛ این مدارس مستعدترینها برای آموزش حضوری ولو یک یا دو روز در میان و آسیبپذیرترین در برابر تعطیلی بودند. آیا تعطیلی این مدارس اجتنابناپذیر بود؟ تعطیلی این مدارس متکی به منطق بهداشتی بود؟
وی تصریح کرد: همه شواهد و قرائن جستجوگر تعلیم و تربیت را به جواب منفی هدایت میکند. مداقه حداقلی در این خصوص، قطعاً کفه اعمال تعطیلی هوشمند و نقطهای را در برابر تعطیلی فلهای سنگینتر میکرد، اما ما چه کردیم؟ سادهترین گزینه، تعطیلی فلهای را انتخاب کردیم! این انتخاب را اگر شوک آغازین کرونا موجه میکرد، شرایط و آگاهیهای بعدی از تداوم آن پشتیبانی نمیکرد، چه از جهت سلبی و چه از جهت ایجابی.
عضو کانون تربیت اسلامی ادامه داد: به سرعت روشن شد پیامد این روند به لحاظ فقر امکانات زیرساختی و ...، خروج قریب به ۳۰ درصد دانشآموزان به شدت نیازمند تحصیل از چرخه آموزش است؛ از طرفی مخاطرات توهمگونه اولیه در مورد تجمعات کوچک بهویژه کودکان زیر دوازده سال کمرنگ شد، با همه این اطلاعات از منظر ما مرغ فقط یک پا داشت، تعطیلی مطلق! سؤال این است آیا نمیشد با تدبیر و یا بروز کردن تدابیر، هزینه کرونا را کاهش و حداقل این طیف را از آسیب دور کرد و یا به حداقل رساند؟
وی توضیح داد: به قطع و یقین میشد بهتر از این عمل کرد و میشد با رعایت کامل پروتکلها، دانشآموزان مدارس مذکور را از نعمت آموزش محروم نکرد و در رابطه با انواع دیگر مدارس هم متناسب با شرایط رفتار بهتری را در پیش گرفت.
*رویکرد حاکم بر دنیا در مورد مدرسه، آخرین و اولین است
رضایی با بیان اینکه بر اساس آگاهیهای موجود رویکرد حاکم بر دنیا در مورد مدرسه، آخرین و اولین است، یعنی در حوادث مثل کرونا و موارد مشابه، مدرسه آخرین مرکزی است که تعطیل میشود و اولین مرکزی است که بازگشایی میشود، گفت: این موضوع در مورد ما بر عکس است یعنی مدرسه در صدر لیست تعطیلیها و در ذیل لیست بازگشاییهاست. البته این امر متأخر و در تقابل با سنت دیرپای ما دارد. پیشینه ما مدرسه، درس و بحث وزینتر از آن است که به سادگی تن به تعطیلی بدهد.
وی با تأکید بر اینکه تعطیلی مدرسه برای ما خیلی آسان و عادی شده است، افزود: در پی حوادث مختلف، اولین و سریعترین راهکار متبادره به ذهن تعطیلی مدرسههاست! منحصر به کرونا هم نیست، در موارد دیگر مانند آلودگی هوا و ... نیز این گونه است.
کارشناس تعلیم و تربیت با بیان اینکه «در بازگشایی مدارس چگونه هستیم؟»، گفت: برعکس تعطیلی، خیلی صبوریم؛ نمونهاش برنامه واکسیناسیون معلمان است؛ در اغلب کشورها بعد از کادر درمان، معلمان را واکسینه کردند، چون آموزش و پرورش کودکان را مهم میشمردند، اما ما چه کردیم؟ واکسن معلمان را به تأخیر انداختیم.
وی به چرا این موضوع پرداخت و اظهار کرد: چرایی این معنی ریشه در نوع نگاه و فهم ما از تعلیم و تربیت دارد؛ این قصور فهم منحصر به تصمیمگیران نیست، به فهم عمومی جامعه هم بر میگردد، به رسانهها، به خانوادهها، به خود تعلیم و تربیتیها و ... نیز بر میگردد. حالا چرا علیرغم پیشینه مذکور این چنین شدهایم، جای بحث و گفتوگو دارد؛ امید داریم که متحول شویم و تعلیم و تربیت را به اندازه تعلیم و تربیت بگیریم.
* نحوه مواجهه با پیامدهای کرونا در پساکرونا و حین کرونا
رضایی با بیان اینکه در حال حاضر مهمترین مقوله پیش روی آموزش و پرورش نحوه مواجهه با پیامدهای کرونا در پساکرونا و حین کروناست، گفت: برای ترمیم خسارتهای دوران کرونا و به حداقل رساندن آثار آن چه باید کنیم؟ دوران پساکرونا برای مدارس دوران غریبی است، مدارس با دانشآموزان متحدالمدرک و متحدالمهارت، متحدالمدرک و مختلف المهارت، مختلف المدرک و متحد المهارت و ... مواجه هستند و گواهیهای ارتقای پایه از اعتبار لازم برخوردار نیستند.
وی با بیان اینکه در دوران پساکرونا نظام آموزشی سه راه پیشرو دارد، ادامه داد: راه اول، شکلی و محافظهکارانه است. تصلب در اعتنا به گواهیهای صادره و همراهی صوری تا پایان دوره و ...، در این شیوه غیر از دانشآموز و آینده او، همه چیز سر جایش است؛ راه دوم، سنجش آغازین و کلاسبندی بر اساس دادههای سنجش و بازگشت به نقطه صفر است؛ این راه علیرغم مزایای متصوره، چالشهایی به همراه دارد که اجرایش در عمل غیرممکن است.
کارشناس تعلیم و تربیت افزود: راه سوم، اقتضایی است که اسمش را ثبات شکل و تحول محتوا میگذارم؛ این راه الزاماتی دارد، محوریت مدرسه و اختیار مطلق معلم از جمله آنهاست. این معنی باز الزاماتی دارد که بازنگری جدی در ضوابط و آییننامههای موجود به ویژه موارد مرتبط با ارتقای پایه از جمله آنهاست. سپردن صفر تا صد امور به معلم و هیأت تعلیمی مدرسه، بهگونهای که معلمان و هیأت تعلیمی بتوانند با لحاظ تفاوتها و ویژگیهای منحصر به فرد دانشآموز و وزن مواد آموزشی نسبت به ارتقای محتوایی به دور از تشریفات مرسوم تصمیم بگیرند؛ بدیهی است که همه مواد درسی از ماهیت یکسانی برخوردار نیستند، بعضی پایهای و متصل و برخی عرضی و منفصلاند. وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی باید شفاف نیروهای میدان را راهنمایی کند.
وی تصریح کرد: گذر مسؤولانه، خردمندانه و متهورانه نظام آموزشی از دوره پساکرونا میتواند ظرفیت آن را برای تحول تکاملی افزایش داده و راه جدیدی پیش پایش بگذارد.