به گزارش مشرق، توهین کردن زشت است و فرد مرتکب به این بیاخلاقی، چه ایرلندی باشد چه پرتغالی، چه کرواتی باشد و چه ایرانی باید پاسخگوی اقدامش باشد، اقدامی که رسانهای میشود، روی ذهن هواداران تاثیر میگذارد. خرسهای فوتبال ایران هر کجای سیرک احتمالی فعال در ذهن مک درموت ایرلندی جا مانده باشند، دلیل خوبی برای توجیه توهین به او نخواهند بود. فوتبال ایران بیمشکل نیست و بدبینترین بدخواهان کیروش خیلی سخت میتوانند از این مربی کاربلد ایراد فنی جدی بگیرند.
در همین رابطه بخوانید:
کاپیتولاسیون پرتغالی - ایرلندی در ایران!
اما اینجا صحبت از اخلاق است که هرگز از دنیای فوتبال حرفهای جدا نبوده و نیست و چهار جیب جادار کیروش با هر چه میخواهد پر شود، بشود، حتی با مالیات مردم دلخور از فوتبال ملی، اما همین مردم اگر به باد رفتن مالیات خود را در فوتبال ملی تحمل کنند، بیاخلاقی در فوتبال ملی را هرگز تحمل نخواهند کرد. سکوت فدراسیون فوتبال ایران و اظهارنظرهای رفع تکلیفی برای آشتی با رسانهها نیز دیگر حربه کهنهای شده که کارساز نیست و فضای مجازی جور برخی رسانههای غیرمتعهد را به خوبی میکشد.
با نگاهی به وضعیتهای مشابه در دنیای فوتبال حرفهای میتوان با قاطعیت این نتیجه را گرفت در چنین پروندههایی فدراسیون فوتبال یا انجمن فوتبال یک کشور حرف اول و آخر را میزنند و معمولا حتی اجازه دخالت ستارهها یا پیشکسوتان را هم در این نوع از پروندهها نمیدهد. درواقع فدراسیون فوتبال هر کشوری در چنین مواقعی تلاش میکند تا به مردم کشورش ثابت شود که استقلال، قاطعیت، مدیریت ورزشی و اهل فوتبال بودن فدراسیون با این چیزها زیر سوال نمیرود اما سکوت یک فدراسیون فوتبال در قبال یک مربی آن هم از نوع غیربومی برای اصحاب رسانه، مردم و مقامات فوتبال هرگز قابل توجیه و قابل پذیرش نیست.
مثال معروف سام آلاردایس و تیم ملی فوتبال انگلیس در این میان به ذهن میرسد، جایی که اتحادیه فوتبال انگلیس رضایتی از عملکرد آلاردایس نداشت اما در مدت زمان کوتاه، این بهانه خوبی برای اخراج وی یا حتی تذکر جدی به او محسوب نمیشد تا اینکه آلاردایس مرتکب اشتباهی نابخشودنی در فوتبال جزیره شد و رسانهها دیگر توان تحملش را نداشتند، او حرفهای نژادپرستانهای بر زبان آورد که باعث دلخوری برخی بازیکنان قدیمی فوتبال ملی انگلیس شد. در آن زمان اتحادیه فوتبال انگلیس زودتر از رسانهها وارد میدان شد و قبل از اینکه رسانه قضاوت کند، خود مقامات فوتبال در کمال احترام اما با قاطعیت تصمیم به اخراج آلاردایس گرفتند. در عمل نیز دلیل اخراج او مسائل فنی عنوان شد تا در کارنامهاش چیزی راجع به گناه بزرگی که مرتکب شده ننویسند.
مثال دیگر از این دست، برخورد قاطع فدراسیون فوتبال کشور چین با مارچلو لیپی است، نیمه دوم سال میلادی 2016 بود که لیپی از امکانات یک هتل در پکن بهشدت انتقاد کرد و البته تا اینجا مشکلی در کار نبود و او در یکی از جملات خود به سبک زندگی مردم چین پرداخت و گفت: «شاید این هتل برای مردم چین خوب باشد اما برای من و مردانم اصلا خوب نیست.» همین اظهارنظر کافی بود تا فدراسیون فوتبال چین قاطعانه وارد عمل شده و در دو تذکر کتبی به لیپی حتی وی را به اخراج بدون تسویهحساب مالی تهدید کند چراکه توهین به سبک زندگی مردم چین را بر نمیتافت و حاضر نبود حتی پس از اخراج احتمالی لیپی باقیمانده دستمزد او را هم پرداخت کند. لیپی چند روز بیشتر فرصت نداشت و درنهایت در روزنامه «پکن دیلی»، رسما از مردم این کشور عذرخواهی کرد، هر چند مرد ایتالیایی در متن عذرخواهی خود نیز کمی شیطنت داشت اما این بار دیگر متوجه شده بود که فدراسیون فوتبال چین، هویت و آبروی کشورش را فدای نتیجهگیری در فوتبال نخواهد کرد. یک مربی بزرگ، بزرگی خود را تنها از طریق نتایج کسب شده ثابت نمیکند، او بزرگی خود را در ابعاد مختلف تعریف میکند، ابعاد مهمی مانند تاکتیک، روانشناسی، مدیریت، اخلاق، آرامش، حرفهایگری و... .
فدراسیون فوتبال هر کشوری نیز هدایتکننده این فرآیند است و با هرگونه بیاخلاقی، تشنج، حاشیهپردازی و دردسرسازی برای فوتبال ملی و باشگاهی کشورش برخورد قاطعانه خواهد داشت و سکوت بیمورد، اختیار نمیکند.
منبع: روزنامه فرهیختگان