به گزارش مشرق، «حسین شمسیان» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
تحریمهای جدید آمریکا علیه کشورمان و بحث بر سر اینکه این تحریمها نقض برجام هست یا نه، مسئلهای است که در روزهای اخیر - علیرغم ساخت و پرداخت اخبار حاشیهای- همچنان به عنوان اصلیترین موضوع، در کانون توجهات قرار دارد.
در یک عبارت کوتاه باید گفت دولت و حامیان برجام معتقدند این تحریمها برجام را نقض نکرده است! در سوی دیگر، جمع زیادی از کارشناسان و منتقدان، معتقد به نقض آشکار برجام هستند.
برای اینکه بفهمیم اساسا چنین اتفاقی افتاده یا نه، خوب است بدانیم در این تحریم جدید چه چیزی علیه کشورمان به تصویب رسیده است.بخشی از آنچه قرار است برما اعمال شود به اختصار چنین است:
۱- وزارتخانههای خارجه، دفاع و خزانهداری آمریکا و همچنین اداره اطلاعات ملی این کشور مکلفند هر دو سال یکبار استراتژی خود را برای مقابله با «اقدامات تهدیدآفرین ایران علیه آمریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و ماورای آن» ارائه دهند.
دایره این گزارش با توجه به عبارات «تهدیدآفرین» و«متحدان» آمریکا، به قدری وسیع و بیپایان است که از همین حالا میتوان پیشبینی کرد، هر حرکتی و هر اقدامی از سوی ایران بدون کمترین مانعی ممکن است در زمره این اعمال قرار بگیرد.
۲- رئیسجمهور آمریکا مکلف است علیه هر شخص یا نهادی که به نوعی به برنامه موشکی بالستیک ایران یا به فروش و انتقال تجهیزات نظامی خاص به کشورمان کمک میکند یا کمک فنی یا مالی در این زمینه ارائه میدهد، تحریمهایی شامل توقیف اموال و محرومیت از تجارت با آمریکا وضع کند.
۳- رئیسجمهور آمریکا مکلف است علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وابستگان خارجی آن به بهانه حمایت از تروریسم تحریمهایی از قبیل توقیف اموال و منع تبادلات مالی و بانکی اعمال کند.
۴- رئیسجمهور آمریکا مکلف است هر شخصی که وزارت امور خارجه آمریکا او را به عنوان ناقض حقوق بشر در ایران معرفی کند، در لیست سیاه تحریم قرار دهد.
میبینید که این ۴ بند، به شکل بیسابقه و بینظیری اختیارات نامحدود برای اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان به ترامپ میدهد. تاکنون سابقه نداشته یک نهاد یا نیروی رسمی کشوری بعنوان حامی تروریست تحریم شده و همه مرتبطان مختلف با آن هم در معرض تحریم قرار بگیرند.
۵- تمامی تحریمهایی که پیش از این علیه اشخاصی که به برنامه موشکی بالستیک ایران کمک میکردند یا از آنچه آمریکاییها «اقدامات تروریستی بینالمللی ایران» میخواندند اعمال شده بود، تا زمانیکه رئیسجمهور آمریکا متوقف شدن اقدامات آنها را تایید نکند، تمدید میشود! این یعنی یک اختیار بینهایت تحریمی دیگر برای ترامپ و علیه ایران!
اکنون باید پرسید این تحریمها، برجام را نقض میکند؟
رئیسجمهور محترم، وزیر محترم امور خارجه و معاون ایشان معتقدند برجام نقض نشده! آقای عراقچی یکی از تاریخیترین تعبیرها را در تفسیر تحریمهای جدید بکار برده که قطعا به عقل خود آمریکاییها هم نمیرسید! وی تحریمهای آمریکایی را «نقض حسن نیت آمریکا» میداند! اینکه نقض حسن نیت یعنی چه و در ادبیات دیپلماتیک چه معنایی دارد و تاثیر آن در رفتار عینی کشورها چیست را باید از آقای عراقچی پرسید، اما یک بررسی ساده نشان میدهد آمریکاییها با تصویب تحریمهای جدید، به روشنی برجام را نقض کردهاند زیرا:
اولا: رهبر معظم انقلاب در بند دوم از شروط ۹ گانه اجرای برجام تصریح فرمودند: «در سراسر دوره ۸ ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و «فعالیتهای برجام را متوقف کند». این فرمان، جای هیچگونه تردید و بهانه آوردنی باقی نمیگذارد و راه را بر هر گونه فرافکنی و تفسیری میبندد.
ثانیا حتی به لحاظ متن برجام هم تحریمهای جدید ناقض صریح برجام است زیرا:
۱- با این قانون ترس از همکاری با ایران چندین برابر شده، خارجیها ریسک سرمایهگذاری و همکاری با ایران را نمیپذیرند . این اقدام نقض بند ۲۹ برجام است که طبق آن قرار بود از وضع هرگونه سیاستی که از عادی شدن روابط اقتصادی ایران جلوگیری کند، خودداری شود.
۲- این تحریم دستور اجرایی ۱۳۳۸۲آمریکا را به قانون تحریمی جدیدی تبدیل میکند و تصویب قانون تحریمی جدید در حوزه هستهای، نقض صریح بند ۲۶ برجام است.
۳- قانون تحریمهای جدید اجازه میدهد نهادهای خارج شده از تحریم، دوباره تحریم شوند. این نیز نقض صریح برجام است.
اما با این همه دلایل آشکار، عجیب نیست که مقامات دولتی، بدیهیات عقلی و مستندات قراردادی را انکار میکنند!؟
آیا عجیب نیست که آقای عراقچی در برنامه زنده تلویزیونی، به عجیبترین شکل ممکن رفتار آمریکاییها را توجیه میکند و میگوید: «رهبر انقلاب فرمودهاند «وضع» تحریمهای جدید نقض برجام است اما اکنون که تحریم جدیدی وضع نشده! بلکه تنها اشخاصی به لیست تحریمهای قبلی افزوده شدهاند! اینکه آیا اضافه شدن اشخاص به لیست تحریمها وضع تحریم محسوب میشود یا نه را به هیئت رسیدگی ارجاع دادیم و تاکنون نظرشان این بوده که تحریم جدید نیست»!
آیا عجیب نیست که آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به جای پاسخ به آمریکا، رسانهها را از بیان حقایق برحذر میدارد و میگوید: «رسانهها اضطراب بلاوجه درباره مصوبه آمریکاییها ایجاد نکنند!... مصوبه آمریکاییها چیز جدیدی نبوده و تنها یک بخشهایی به تحریمها اضافه شده است!... وقتی این تحریمها را تحلیل میکنیم میبینیم ۹۰ درصد آنها در حال حاضر موجود است و حالا آن را قانونی کردند»!
واقعا از دل این توجیهات چه پیامی برای دشمن ارسال میشود!؟ پیش از پاسخ به این سؤال، باید به این مهم پاسخ داد که دلیل انکار حقایق چیست!؟
این همه انکار چند دلیل میتواند داشته باشد:
۱- پیش از این درباره بدعهدی آمریکاییها هشدارهای متعددی داده شده بود. رهبر معظم انقلاب در شروط نهگانه برجام با انذار و هشدار شرط کرده بودند که از آمریکا و اروپا امضا و تضمین معتبر گرفته شود که تحریم تازهای وضع نمیکنند، بندهای برجام متوازن و همزمان با انجام تعهدات حریف اجرا شود و ... اما خب آنچه اتفاق افتاد چیزی جز این بود و اکنون هزینه اعتماد به آمریکا و اجرای یکجانبه برجام در قالب تحریمهای جدید(که قطعا آخرین تحریم هم نخواهد بود) خود را به رخ ما میکشد.
۲- دولتمردان به اشتباه برجام را یگانه دستاورد دولت یازدهم میدانند و اینگونه تصور میکنند که پذیرش شکست یا حتی خلل در آن، پروژه آنها را از بین برده و دستشان را پیش مردم خالی میکند! بنابر این باید به هر قیمتی و تحت هر شرایطی برجام را حفظ کرد!
دولت هیچ برنامه روشنی برای روزهای بدون برجام ندارد، همین حالا هم برنامه روشنی در کار نیست و تنها چراغ امید به گشایشهای خارجی ناشی از برجام در دولتمردان روشن است! بنابر این آنها حاضر نیستند این چراغ را(که هیچ نوری هم نداشته و نخواهد داشت) خاموش کنند.
اکنون بهتر میتوان پاسخ داد که نتیجه قهری این سیاست چیست و چه پیامی از تهران به آمریکا ارسال میشود!؟
در یک نبرد تمامعیار، هر یک از طرفین با هوشیاری هرچه تمامتر، تحرکات دشمن را زیر نظر داشته و از کوچکترین حرکت او برداشت خاص خود را خواهند کرد. وقتی رئیسجمهور کشورمان اعلام کرد: «خزانه خالی است» یا بعدها وقتی گفت: «خوشبینی و بدبینی در عالم سیاست معنی ندارد» یا وقتی وزیر خارجه کشورمان در دانشگاه تهران گفت: «آمریکا میتواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد» و ... حریف یقین کرد که با اندک فشاری دیگر، میتواند خواستههایش را تحمیل کند، پس همان راه را رفت و نتیجه هم گرفت! این را حتی فرانسه هم فهمید و با بازی در نقش پلیس بد، موفق شد امتیازات تجاری خجالتآوری از مقامات کشورمان بگیرد.
اکنون دولت بازهم همان پیام را به آمریکا مخابره میکند! با توجیه و مالهکشی مستمر دولتمردان بر روی اقدامات و شرارتهای آمریکایی، آنها مطمئن خواهند شد که هیچ واکنش بازدارندهای از ایران به تحریمهای پی در پی نشان داده نخواهد شد! پس با خیال راحت و با وقاحت بیشتر،به دنبال طراحی، تصویب و اعمال تحریمهای تازه خواهند بود. تحریمهایی که همچون تار و پودی اهریمنی، دست و پای اقتصاد ما را خواهد بست.
روزگاری در اثر غفلت، عجله، بیاطلاعی و ... «خسارت محض» و قراردادی «پر ابهام» به کشور تحمیل شد. آن اقدام به همان دلایل، هرگز مورد مطالبه و مواخذه مردم قرار نگرفت، اما اصرار بر یک راه خطا و اعتماد مجدد به دشمنی که همه راهها برای آزمودن او طی شده را هم باید خطا و شتاب و ندانستن قلمداد کرد!؟