چرا این روزها کمتر در سینما و حتی کارهای تلویزیونی دیده میشوید؟
بعضی از همکارهای ما در پاسخ به این پرسشها میگویند چند کار پیشنهادی داشتیم که سناریوی آن را قبول نکردیم و...، اما من صادقانه میگویم از من دعوت نمیشود. مدتهاست غیر از کار «کیمیا» که در آن هم ده دوازده روز بیشتر کار نکردم، فعالیتی نداشتم.
چطور شد به گروه بازیگران فیلم رسوایی2 پیوستید؟
من در سه گانه اخراجیها با آقای دهنمکی همکاری کردم و وقتی سناریوی رسوایی 2 به من پیشنهاد شد آن را خواندم و به نظرم جذاب آمد.
نظرتان راجع به شخصیتی که بازی کردید چیست و برای رسیدن به زیر و بم آن چقدر تلاش کردید؟
اول این
که خود فیلمنامه براساس یک شهر فرضی نوشته شده؛ ولی قطعا شخصیتها ما به
ازای بیرونی دارند و من با استفاده از نمادهایی که در نظر داشتم توانستم
روی این شخصیت کار کنم. در ضمن متن فیلمنامه و جنس دیالوگهایی که نوشته
میشود برای رسیدن بازیگر به نقش مورد نظر کمک میکند. در نهایت با
راهنماییهای خود آقای دهنمکی توانستم
این شخصیت را کار کنم.
این شخصیت چقدر به خودتان نزدیک است؟
شهردار شهر فرضی که من بازی کردم ویژگیهای شخصیتی خاصی براساس نوع شغلش دارد که بر اثر بروز اتفاقاتی تلنگر میخورد و متوجه فقدان ارتباط کافی با مردم میشود که در ادامه سعی میکند آن را بهبود ببخشد. او در مییابد در جایگاهی که هست باید درد مردم را درک کند.
تعامل شما با دیگر بازیگران پروژه به چه شکل بود؟
خوشبختانه من بیشتر براساس همدلی و روابط عاطفی کار میکنم. در واقع رفاقتی کار میکنم نه رقابتی. دیگر اعضای گروه را دوست داشتم و واقعا همکاری خوبی با هم داشتیم.
درباره شخصیتی که بازی میکردید پیشنهاد هم میدادید؟ اصلا آقای دهنمکی پیشنهادپذیر هستند؟
آقای دهنمکی آدم منعطفی است و در مجموع آدم سختگیری نیست، اما به هر حال خط اصلی هر فیلمی را کارگردان طراحی میکند و سایر عوامل مجموعه براساس آن جلو میروند. در طول کار مسائل ریزی پیش میآمد که ما آنها را به آقای دهنمکی پیشنهاد میکردیم و ایشان هم میپذیرفتند.
بازخورد مردم از رسوایی2 تا امروز چطور بوده است؟
البته
باید نظرسنجی انجام شود، اما تا جایی که من مطلع هستم نسبتا خوب بوده و از
فیلم راضی بودند. بخصوص جدای از داستان، این کار جلوههای ویژه سنگین و
خاصی دارد و به نظرم کاملا متفاوت است از دیگر مجموعههایی که در ایران
ساخته میشود.
اوضاع این روزهای سینما را چطور میبینید؟
من فکر میکنم این روزها سینما بیش از هر زمان دیگری به کمک نیاز دارد. ما الان برنامه تلویزیونی «هفت » را داریم که برخی دوستان سینماگر از آن ناراضی هستند. ما باید سطح سلیقه مردم را تغییر دهیم. وقتی سطح سلیقه تغییر کرد شکل فیلمسازی هم تغییر میکند. فکر میکنم آقای افخمی به نوعی خودزنی میکند. تلویزیون، سینما، شبکه خانگی و... همه بدنه فرهنگی جامعه را تشکیل میدهند و باید هر کدام به دیگری کمک کند. تلویزیون در برنامههای تخصصی اش مثل هفت بیاید به سینما راهکار نشان دهد.