به گزارش مشرق، دقایقی پیش پنجاه و ششمین برنامه مناظره با موضوع «سرانه مطالعه» و با حضور محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، رضا امیرخانی برنده چندین جایزه ادبی و نویسنده مجموعهای از پرفروشترین کتابها در بیست سال اخیر، محسن پرویز نائب رئیس هیات مدیره انجمن قلم ایران، محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمیدرضا کفاش معاون پژوهشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش، حسین نوش آبادی معاون حقوقی و پارلمانی و امور استانها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز شد.
طبق بررسیهای به عمل آمده آمار سرانه مطالعه دقیقی در کشور وجود ندارد و از میان تمام اطلاعات موجود میتوان به این نکته بسنده کرد که سرانه مطالعه روزانه در کشور بین 2 تا 80 دقیقه درنوسان است.
آخرین ارائه نظر صاحبنظران و منتقدین بر اساس پژوهشها سرانه مفید مطالعه آزاد اعم از نشریات و کتب غیردرسی را بیش از 12 دقیقه عنوان نکرده است حال آنکه میانگین جهانی آمار مطالعه بسیار بالاتر است.
سوال محوری پنجاه و ششمین برنامه مناظره این خواهد بود که: «به نظر شما مهمترین دلیل پایین بودن سرانه مطالعه در ایران کدام گزینه است؟»
1- کتاب گران است 2- کتاب خوب در بازار نیست 3- مدارس بچهها را کتابخوان تربیت نمیکنند 4- نهادهای فرهنگ ساز کم کاری کردهاند 5- مشکلات اقتصادی وقتی برای مطالعه نمیگذارد.
علاقمندان این موضوع میتوانند با ارسال گزینه موردنظر به سامانه پیامکی 300001 در این بحث مشارکت کنند.
در ابتدای پنجاه و ششمین برنامه مناظره شبکه یک سیما که به موضوع سرانه مطالعه اختصاص یافته بود مهمانان برنامه به این سوال پاسخ دادند که مهمترین دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور چیست؟
محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران ابتدا با اشاره به اینکه اتفاق مبارکی است که در آخر هفته کتاب، موضوع سرانه مطالعه مورد بحث قرار گرفته است، افزود: کتاب حاصل تلاش صدها هزار ناشر، نویسنده، تصویرگر و... است که به دست شهروندان میرسد. اما دلایل بسیار زیادی به عنوان مانع اصلی برای مطالعه کتاب وجود دارد.
وی اظهار کرد: از اصلیترین نکات، فقدان یک سیاست درازمدت در حوزه نشر به طور مشخص است به طوری که در تمامی سالها مسئولان به ویژه مدیران وزارت ارشاد با وجود زحمات زیادی که در این زمینه کشیدهاند اما همواره وضعیتی شاهد بودیم که در رابطه با مشکلات راه حل مقطعی و موقت به کار میبستند.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران تصریح کرد: در زمینه سرانه مطالعه و موانع پایین بودن آن به نوعی دچار مسکندرمانی بودیم و اکنون بیماری وخیم و مزمن شده است و ما درمان قطعی برای آن انجام ندادیم.
آموزگار با اشاره به اینکه قبل از انقلاب حدود 2500 کتاب تولیدی در سال داشتیم، گفت: اکنون این تعداد به 70 هزار عنوان در سال رسیده که اگر کتابهای کمک درسی و کتابهای چاپ دوم را خارج کنیم حداقل سالانه چیزی حدود 15 تا 20 هزار عنوان کتاب چاپ اول در حوزه عمومی منتشر میشود.
در ادامه رضا امیرخانی رئیس سابق هیئت مدیره انجمن قلم ایران و نویسنده برجسته کتاب با بیان اینکه باید خوشوقتی خودم را از این اعلام کنم که ما به یک شاخص توسعه رسیدهایم و راجع به سرانه مطالعه و مشکلات پایین بودن آن حرف میزنیم، گفت: تقریبا تا 5، 6 سال پیش عددی که به عنوان شاخص توسعه صنعت نشر ما گفته میشد تعدد و تعداد عناوین بود. این عدد نه تنها یک شاخص توسعه نبود بلکه اتفاقا بزرگترین عامل گرفتاری صنعت نشر کشور ما بود.
وی ادامه داد: من حدود 11 سال پیش مقالهای نوشته بودم و در آن سال 80 شمسی را با سال 2000 میلادی مقایسه کرده بودم. در آن زمان در ایران 31 هزار عنوان کتاب چاپ شده بود حال آنکه در آمریکای شمالی یعنی کانادا و آمریکا تعداد کتابهای چاپ شده فقط 11 هزار عنوان یعنی تعداد عناوین کمتر از کتابهایی بود که در ایران به چاپ رسیده بود. این اصلا به معنای یک شاخص توسعه نبود بلکه پراکندگی نشر ما و تعداد ناشران غیرحرفهای و تعداد کتابهایی فراوانی که واقعا وارد صنعت نشر نشده بودند را نشان میداد اما به عنوان شاخص برای صنعت نشر گفته میشد.
امیرخانی اظهار کرد: اینکه ما به عددی به عنوان سرانه مطالعه برسیم به جای تعدد عناوین جای خوشبختی دارد و این را باید اعلام کنیم. اما اینکه چگونه و با چه روشهایی میتوانیم به این عدد برسیم، باید بگویم که راههای متفاوتی وجود دارد. دورهای که ما از تعدد عناوین به عدد سرانه مطالعه رسیدیم متاسفانه اعدادی که گفته شد و توسط تریبونهای رسمی دولت اعلام شد اعداد درستی نبود. به طوری که تا حدود 76 دقیقه در روز سرانه مطالعه اعلام کردند که با این عدد مسئولان جدید و بعدی ارشاد هر چه تلاش کنند هیچ وقت به آن عدد نخواهند رسید.
این نویسنده تصریح کرد: به نظر من آن عدد جزو خطاهای بزرگی بود که به عنوان سرانه مطالعه در کشور ما متاسفانه اعلام و پرداخته شد. واقعیت این است که سرانه مطالعه را با نظرسنجی نمیتوانیم پیدا کنیم بلکه نظرسنجی یکی از ضعیفترین کارهای آماری برای جایی که آمار متقنتر و درستتری را میشود به روشهای درستتر و منطقیتر پیدا کرد.
در ادامه محسن پرویز نایب رئیسه هیئت مدیره انجمن قلم ایران نیز با اشاره به اینکه باید تعریفی از سرانه مطالعه ارائه کنیم که دقیق و درست باشد و ببینیم آیا این سرانه را میخواهیم فقط به کتابخوانی محدود کنیم و یا مطبوعات و فضای مجازی را نیز دربرمیگیرد، گفت: یک آمار و ارقامی در گذشته در این زمینه منتشر شده که پایهگذار نوعی اشکال در سیاستگذاریها میتواند شود. در مرحلهای عدد دو دقیقه در روز به عنوان سرانه مطالعه در سال 1353 اعلام شد و این پایهای قرار گرفت برای اقداماتی که ممکن بود صورت بگیرد.
وی افزود: ما در خصوص سرانه مطالعه نیاز به مطالعات عمیق و دقیقی داریم. مثلا اتفاقی در کشورهای دیگری می افتد و آمار و ارقامی که اعلام میشود به فاکتورهای مختلفی همچون تعداد کتابهای منتشر شده در سال یا براساس نظرسنجی، تعداد نویسندگان و شاغلین در حوزه نشر یا براساس کتابخانهها و صندلیهای کتابخانهها و میزان کتابهای به امانت گرفته شده از کتابخانهها بستگی دارد.
نایب رئیسه هیئت مدیره انجمن قلم ایران با تاکید بر موضوع همه جانبه نگاه کردن به موضوع سرانه مطالعه اظهار کرد: اگر ما همه جانبه به موضوع نگاه نکنیم و همه عوامل را در کنار هم نبینیم قطعا دچار خطا میشویم. در آمارهای بینالمللی گاهی محدودههای خاصی اعلام میشود و گاهی آمار به شکل عام منتشر میشود که باید به همه این نکات توجه کنیم.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز در سخنان ابتدایی با اشاره به اینکه آمارهای موجود درباره سرانه مطالعه درست نیست، اظهار کرد: پرسش این آمار بر این پایه است که در سال گذشته یا هفته گذشته اعلام کنیم که چند دقیقه یا چند ساعت کتاب خواندهاید و این آمار چندان معتبر نیست.
وی یادآور شد: معیارهای دیگری همچون میزان نشر، میزان امانت، میزان مطالعه مطبوعات و جراید نیز مطرح میشود اما به هر حال ما شواهدی دارم که نشان میدهد سرانه مطالعه در کشور ما پایین است.
جوادی یگانه با طرح این سوال که باید بینیم علت پایین بودن سرانه مطالعه چیست، گفت: به نظر من باید برای حل این مشکل کتابخوانی ترویج شود. متاسفانه امروز کتاب از سبد کالای فرهنگی خانوارها حذف شده است و مشکل اصلی در نظام تولید کتاب است. باید آنجا به دنبال مشکل بگردیم. نظام تربیتی کنکورمحور، نظام فراغت تلویزیونمحور و نظام فرهنگی سیاست و اقتصادزده باعث شده کتاب، کتابنویسی و کتابخوانی و صنعت نشر دچار ضعف مفرط و مزمن شود و این باعث شده به تدریج کتابهای ضعیفتر نوشته میشود و صنعت نشر روز به روز ضعیفتر و خانوادهها ترجیح میدهند به جای کتاب خواندن سراغ فعالیتهای دیگر بروند.
حمیدرضا کفاش معاون پژوهشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در ادامه بخش اول برنامه گفت: براساس پژوهشهای ما در وزارت آموزش و پرورش، علاقه یا عدم علاقه دانشآموزان به مطالعه متاثر از 10 عامل است.
وی ادامه داد: این عوامل شامل سطح فرهنگ خانوادهها در رجوع به کتاب، وجود کتابخانه در مدرسه و نحوه چینش کتابها در مدرسه و محل کتابخانه، وجود برنامه آموزشی بر اساس کتابخوانی در دست معلم، کتابهای مورد علاقه دانشآموزان آیا در دسترس آنها قرار دارد؟، امکانات و وسائل عمومی در چه سطحی است؟، تناسب کتابهای منتشره با نیازهای دانشآموزان در مدارس و اهدا کتاب مناسب به مدارس، وجود فرصت یا عدم فرصت کافی در نظام برنامهریزی آموزشی برای مطالعه، حذف کتابدار مدارس در سالهای گذشته که جایگاه خوبی برای تشویق دانشآموزان به مطالعه داشت، مشکلات مالی خانوادهها و در دسترس نبودن کتاب برای خانوادهها و عدم وجود کتابخانه در خانه در کنار دیگر وسایل مورد نیاز زندگی است.
کفاش ادامه داد: البته تمام این عوامل تاثیرگذاری یکسانی نداشته و وزن آنها متفاوت است.
حسین نوشآبادی در پایان بخش اول برنامه مناظره گفت: همانطور که مطرح شد با قبول همه عوامل ذکر شده و دلایلی دیگر باید اعتراف کنیم که فرهنگ کتابخوانی در سالهای گذشته رو به افول بوده است و انس و عادت با کتابخوانی در کشور ما کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: برای جامعهای که تعلیمات و سیاستهای آن مبتنی بر اندیشههای قرآنی و تعالیم عالی اسلامی است که مهمترین تعلیم آن کتاب است، ما نباید شاهد اینگونه مسائل باشیم. ما باید در کنار توجه به دلایل آشکاری که دوستان به آنها ذکر کردند به دلایل پنهان این عرصه در کنار معضلاتی مانند هزینههای چاپ و مسائل دیگر هم توجه کنیم.
نوشآبادی تصریح کرد: آنچه لازم است آن است که ما باید فرهنگ کتابخوانی و انس و عادت با کتاب را در جامعه همانطور که مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید کردهاند، نهادینه کنیم.
محمود آموزگار در ادامه برنامه در پاسخ به سوال مجری برنامه گفت: دسترسی نداشتن عموم مردم به کتاب مسئله و نکته بسیار مهمی است. اکنون در کشور ما بر اساس آمار ارائه شده نسبت دارندگان پروانه نشر نسبت به کتابفروشیها 8 به 1 است.
وی افزود: این نسبت در یک اقتصاد سالم باید معکوس باشد در حالی که اگر این مسئله رعایت نشود باعث فشار به وزارت ارشاد شده که باید نمایشگاه کتاب برگزار کند.
محسن پرویز نائب رئیس هیات مدیره انجمن قلم ایران در ادامه گفت: سیاستگذاری ما غلط است، شاخصه تولید ما بالا رفته است اما تولید مناسب نداشتهایم. در حالی که با این وجود تعداد ناشران فعال ما 2000 عدد بیشتر نیست.
محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران، با اشاره به عوامل مؤثر در کاهش سرانه مطالعه کشور گفت: ناشران و کتابفروشان یعنی تولید و توزیعکنندگان کتاب. در یک اقتصاد سالم باید توزیعکننده چند برابر تولید کننده باشد که این امر در نظام صنعت نشر ما معکوس است. سال 92 آمار خانه کتاب گفته بود که هر ناشری که یک کتاب تولید کرده بود، فعال تلقی میشود؛ آماری حدود 4 هزار ناشر.
وی در پاسخ به پرسش مجری مبنی بر فروشگاههای زنجیرهای کتاب و تأثیر آن بر افزایش سرانه مطالعه ادامه داد: من فکر میکنم ما نه تنها در مرحله فروشگاههای زنجیرهای که با این سیاق فعلی در مرحله پسافروشگاه زنجیرهای هستیم؛ یعنی از فروشگاههای معمولی هم فاصله داریم. مشکل دیگر تمرکز 75 درصدی فعالیت نشر در پایتخت و فعالیت 25 درصدی در شهرستانها است. طرح تغییر کاربری برای افزایش تعداد فروشگاههای کتاب در شورای اسلامی شهر تهران به تصوب میرسد که اگر کسی علاقه داشت، فروشگاه کتاب تأسیس کند؛ اما به نظر من این طرح باید در جای دیگری غیر از تهران اجرا شود که نیاز به توجه مجلس شورای اسلامی دارد. این قانون باید در مناطقی که محروم هستند اجرا شود تا دسترسی به کتاب در این مناطق آسانتر شود.
آموزگار با بیان اینکه در ایران اقلیتی برای اقلیتی کتاب مینویسند و اکثر مردم از کتاب محرومند، افزود: واقعیت این است که امکان دارد هر کدام از ما دیدگاه خاصی نسبت به کتاب خوب داشته باشیم. مرحوم زرینکوب بعد از اینکه کتاب «سرّ نی» را نوشت، کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را به رشته تحریر درآورد. در مقدمه این اثر به صحبت معلمی اشاره میکند که به ایشان انتقاد میکند که چرا اینقدر سخت مینویسی؟ دکتر زرین کوب در اجابت این خواسته کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را مینویسد که به چاپ سی و ششم هم رسیده است. یا کارهای امیرخانی نشان دهنده همین امر است. این جرقههایی است که در تولید کتابها به ویژه در ادبیات شاهد هستیم. نوشتن خلاقیت میخواهد، اما ناهنجاری دیگر توفق ترجمه بر تالیف در کشور است.
وی با بیان اینکه دربهای کشور برای ترجمه باز است، ادامه داد: گاه به دلیل تعدد ترجمهها از یک اثر خواننده سرسام میگیرد. مثلاً اخیراً از کتاب جدید خالد حسینی 18 ترجمه به بازار کتاب آمد که خواننده نمیداند کدام بهتر است. این رویه رقابت ناسالم هم بین ناشران ایجاد میکند.
حمیدرضا کفاش، معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش، در ادامه سخنان آموزگار به وجود کتاب خوب در بازار کتاب برای دانشآموزان اشاره کرد و یادآور شد:من در همینجا از نگاه آموزش و پرورش این موضوع را نقد کنم که ما کتاب خوب برای دانشآموزان در ردههای سنی مختلف کم داریم. ما در 10 عامل پژوهشی که بررسی کردیم؛ یکی از اصلیترین امر در میزان مطالعه کمبود و نبود آثار خوب بوده است.
به گفته وی، در عرصه دفاع مقدس گامهای مثبتی برداشته شد، اما این برای همه موضوعات نیست. وی گفت: به عنوان نمونه، من الآن اعلام میکنم که در آموزش و پرورش برای موضوعاتی مانند «حجاب و عفاف» برای دختران و پسران در ردههای سنی مختلف، 10 عنوان کتاب خوب نداریم. الآن هم باید کتاب شهید مطهری را برای دانشآموزان معرفی کنیم. در عرصه اهل بیت(ع) و موضوعات آیینی نیز این مشکل همچنان پابرجاست. به عنوان نمونه با وجود اینکه هزاران دانشآموز در این حوزه فعالیت میکنند و علاقه دارند، اما ما یک مقتل خوب برای بچهها نداریم.
کفاش یادآور شد: ما در 50 هزار مدرسه، 50 هزار نمایشگاه کتاب برگزار کردیم که در این نمایشگاهها تعداد 8 هزار عنوان اثر خوب را برای دانشآموزان معرفی کردیم. بعد از انقلاب در این زمنیه کار شده، اما کار گسترده متناسب با نیازها انجام نشده است. من از همینجا اعلام میکنم که آموزش و پرورش از کتابهای خوب حمایت خواهد کرد. ما 13 میلیون دانشآموز داریم که اگر یک کتاب را به آنها معرفی کنیم، پشتوانه خوبی برای آن کتاب محسوب خواهد شد. اما متأسفانه نویسندگان ما یا تنبل شدهاند و یا میلی به نوشتن ندارند. معمولاً بعد از نوشتن یک اثر به ما مراجعه میکنند و نیازهای ما را در نظر نمیگیرند.
پرویز در ادامه صحبت کفاش با اشاره به وجود کتابهای خوب برای کودکان و نوجوانان گفت: شما باید به سراغ نویسندگان بروید و نیازها را به آنها بگویید نه اینکه آنها به وزارت آموزش و پرورش مراجعه کنند. ضمن اینکه ما کتابهای خوبی برای دانشآموزان در سالهای مختلف داشتهایم؛ این موضوع در حوزه دین و آیین بیش از دیگر حوزهها است که از این موراد میتوان به کتاب «تشنهلبان» اثر حمید گروگان و مقتلی از جعفر ابراهیمی شاهد اشاره کرد.
نوشآبادی در ادامه این صحبت با بیان اینکه کملطفی است اگر بگوییم که کتاب خوب در این سالها نداشتهایم، یادآور شد: شاید آنچه سبب شده تا سرانه مطالعه کم باشد، میزان دسترسی به آثار است. در کشورمان معرفی کتاب، تبلیغات آثار و شبکه توزیع اثر ضعیف است.
وی ادامه داد: علاوه بر این، مشکلاتی مانند مشغلههای ذهنی، مشکلات معیشتی و اقتصادی از دیگر عوامل مؤثر در این زمینه است که باید در نظر گرفته شود. ما از وقتهای پرت خود غافلیم. در بسیاری از مواقع میتوان کتاب خواند.
امیرخانی در ادامه مناظره با اشاره به اظهار نظر کفاش معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: یک بحث راجع به آموزش و پرورش است که ضرورت دارد به آن بپردازیم. یک زمان خدمت یکی از مراجع عظام بودم، ایشان فرمودند در دهه 40 یک بررسی در تحصیلاتی که در حوزه علمیه انجام میشود کردم و دیدم یک طلبه میتواند وارد حوزه علمیه شود و بالاترین مراحل و سطوح را طی کند و به عنوان مجتهد از حوزه علمیه خارج شود. اما ضرورتی ندارد که این طلبه یک دوره قرآن کریم را تلاوت کرده باشد.
وی اظهار کرد: آن مرجع تقلید گفت من رفتم در جوانی درس تفسیر را راه انداختم. آن زمان آن درس جزو ذوقیات حوزه تلقی میشد ولی امروز تقریبا جزو دروس رایج تلقی میشود. یعنی میشود خیلی کارهای زیادی در این زمینه کرد.
رئیس سابق هیئت مدیره انجمن قلم ایران افزود: من میخواهم با استناد به این حرف احتمالی را بررسی کنم. ما یک دانشآموز و نوآموز را از پیشدبستانی تحویل آموزش و پرورش میدهیم و 13 سال در خدمت آقایان در دولتهای مختلف است. موفقیت تحصیلی این دانشآموز اول شدن در کنکور است و ریل فقط به این ختم میشود.
امیرخانی خاطرنشان کرد: این دانشآموز میتواند بیسواد وارد شود و حتی نفر اول کنکور باشد بدون اینکه حتی یک کتاب غیردرسی بخواند و این اولین خطاست و خطای دوم این است که شما میفرمایید ما چه کتابی را انتخاب کنیم. شما به عنوان آموزش و پرورش نباید کتاب را انتخاب کنید.
این نویسنده کتاب با بیان اینکه در آموزش و پرورش بهترین کسانی که انتخابگر کتاب است معلمها هستند، گفت: ما یادمان رفته که معلمان ما میتوانند بهترین کتابها را انتخاب کنند. باید دوباره نظامی بچینیم که معلمها جایگاه خودشان را پیدا کنند. ما نمیتوانیم در یک ساختار پژوهشی و یک هیئت پژوهشی بنشینیم و برای آموزش و پرورش به این بزرگی و برای 14 میلیون تصمیم بگیریم. خطا اینجاست.
وی ادامه داد: اگر ما به تنوع معلمها احترام بگذاریم و آنها خودشان کتاب را انتخاب و به دانشآموزان معرفی کنند صنعت نشر عملا در یک روند طبیعی قرار میگیرد. آموزش و پرورش ما در ریلی است که به کنکور ختم میشود.
امیرخانی با طرح خواسته خود از آموزش و پرورش گفت: من اگر امروز خواستهای از آموزش و پرورش داشته باشم این است که معلمها بهترین انتخابگر کتاب هستند و باید کاری کنیم که دانشآموزها احساس کنند که با خواندن کتاب تعالی پیدا میکنند. متاسفانه همه چیز آموزش و پرورش متمرکز است به اینکه چه کتابی انتخاب کند. در حالی که مهمترین موضوع در آموزش و پرورش معلم است.
وی تصریح کرد: پیشنهاد میکنم تمامی کتابخانههای روستایی را به معلمها بسپارند که آنها بهترین مشوق و انتخابگر کتاب هستند.
جوادی یگانه در ادامه با بیان اینکه واقعیت این است که ما کتاب خوب نداریم، گفت: به صورت نسبی 65 هزار عنوان کتاب در سال منتشر میشود، ببینید واقعا چقدر میارزد و چند تا کتاب در حوزه ادبیات داستانی داریم.
در ادامه برنامه کفاش، معاون وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به رضا امیرخانی با اشاره به اینکه ما دانشآموز را از خانواده به رسم پیمانکار تحویل میگیریم، گفت: ما پیمانکار امر تعلیم و تربیت هستیم که این امر در اصل براساس موازین دینی و شرعی و قانونی ما برعهده خانواده است و خانوادهها نباید این را رها کنند و ما مدعی نیستیم که اگر صفتی را در آموزش و پرورش ایجاد میکنیم ما ایجاد کردهایم بلکه خانواده آن را ایجاد کرده و ما آن را تثبیت کرده، ادامه داده، هدایت کرده و نگه داشتهایم.
وی تصریح کرد: دانشآموز 5، 6 ساعت در روز در اختیار معلم و مدرسه است که براساس یک نظام آموزش رسمی است لذا نقش خانواده در نهادینه کردن فرهنگ مطالعه و کتابخوانی اصلیترین نقش است که از آموزش و پرورش رسمی کشور هم جلوتر است.
کفاش با بیان اینکه من هم قبول دارم نظام کنکور تحمیل بر نظام آموزش و پرورش ماست، گفت: کنکور برای رفتن دانشآموز به دانشگاه است، یعنی یک مرحله دیگری خارج از آموزش و پرورش است و ما هم آن را مخرب نظام آموزشی میدانیم. الان حتی در کتابهای غیر درسی آنهایی که کارهای کمک درسی انجام میدهند یا آنهایی که میتوانند فن کنکور و تستزنی را براساس نظام غلطی که در آن بخش داریم، آموزش دهند، نسبت به کتابهای عمیق آموزشی که بسیار کم تیراژ هستند، فروش بیشتری دارند.
وی افزود: ما در حوزه کنکور ناچار هستیم تا یک کار جدیتر از فن تستزنی انجام دهیم. برداشتن کنکور نیز خطا ایجاد میکند. بنابراین نظام رسمی آموزش و پرورش متاثر از ورود به سطح بعدی آموزش است که طبعا کنکور در رابطه با کتابهای کمک آموزشی موثر است.
معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: البته باید امیرخانی این را قبول کند که خودشان نیز پرورده همین نظام آموزش و پرورش هستند. ما نظام آموزش و پرورش غیررسمی را هم از اول انقلاب داریم . امور تربیتی که شهیدان باهنر و رجایی ایجاد کردند باعث رویش شاعران جوان و نویسندگان جوان ما شد. قبول کنید که چند تا از ناشران کودک و نوجوان کشور را امور تربیتی ناشر کرد.
کفاش ادامه داد: همین الان هم مربیان تربیتی و معلمان مدارس بازار بسیار خوبی برای توسعه کتاب و کتابخوانی و خرید کتاب هستند که در همین نظام آموزش و پرورش غیررسمی فعالیت میکنند.
وی با بیان اینکه اگر ما میگوییم کتاب خوب در بازار نیست به خاطر این است که توقع و انتظارات ما بالاست، گفت: با توجه به نیازهای دانشآموزان که امروز درخواستها و مطالباتشان فراتر رفته، در زمینه نشر کتاب جدید و متن جدید انتظارات نیز بیشتر شده است.
معاون وزیر آموزش و پرورش همچنین با بیان نکتهای در خصوص انتخاب کتاب توسط آموزش و پرورش که از سوی امیرخانی مطرح شد، گفت: ما نه گزینش میکنیم و نه ممیزی. این کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ما براساس قانون شورای سامانبخشی منابع آموزشی داریم که در آن شورا و صنعت نشر و نهادها و دستگاههای مربوطه عضو هستند. ما منابع منتشر شده را در کشور میگیریم و در پایههای مختلف جایگزین میکنیم و در کتابنامههای رشد منتشر میکنیم. در حقیقت آموزش و پرورش یک مرجع تشخیصی برای توزیع کتابهای منتشر شده و مجوزدار کشور در پایههای مختلف تحصیلی و جنس و سطح دانشآموزان است. ما تنها معرفی میکنیم و این معلم و مدرسه است که انتخاب میکند، ما کتابی انتخاب نمیکنیم.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: ما در پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات کارهای بسیاری انجام دادیم و دادهها و آمار همواره در این دفتر شکل گرفته است و در این سالهای اخیر هم مصرف کالاهای فرهنگی خانوار توسط نهاد کتابخانههای عمومی و شورای فرهنگ عمومی بدست آمده است. در آن پرسشها از افراد سوال میکنند که شما چه میزان مصرف کالاهای فرهنگی را دارید؟ و از خانوادهها میزان مطالب خوانده شده را میخواهند ؟
رضا امیرخانی در سوالی گفت:آقای جوادی! اگر ما بخواهیم که آمار ترافیک تهران را بدست بیاوریم آیا به نظرسنجیها رجوع میکنیم یا به دوربینهای شهری؟
جوادی یگانه ادامه داد: معمولا مردم به دلیل اینکه کتابخواندن یک کار فرهنگی است و کتاب نخواندن مذموم است در پاسخ سوالها اعداد بالایی را اعلام میکنند. مشکلی که در این آمار است آن است که در زمانی شما به سرانه مطالعه در کل کشور رجوع میکنید که آن هم حدود 17 دقیقه است اما ممکن است سرانه مطالعه در بین باسوادها و افراد اهل مطالعه کشور بررسی شود. آمارهای بالا ممکن است برای این قشر باشد که ممکن است روزنامه و حتی زیرنویس دیدن هم شامل آن شود در حالی که سرانه مطالعه ما همانطور که آقای آموزگار گفتند باید سرانه مطالعه غیر درسی باشد و این قاعدتا زیر 20 دقیقه قرار دارد.
محسن پرویز در ادامه گفت: گاهی در بیرون این مسئله بارها القا میشود و برخی میگویند که کسانی این آمار را ساختهاند. این اعداد را برخی بدست آوردهاند و پژوهش کردهاند. نگاه ما به این موضوع ایراد دارد. کسی یک پژوهشی در یک شهری در آذربایجان انجام داده و یک آماری را بدست آورده است، این مسئله به پژوهش او مرتبط میشود. در کشورهای دیگر هم ممکن است این اتفاق بیافتد.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با اشاره به اعداد و ارقامی از میزان مطالعه در سالهای مختلف گفت: چگونه است که نشر ما تغییر نمیکند اما آمار ما متفاوت است؟ ما اگر از آدمها بپرسیم که در سال چه میزان کتاب خواندهاند این میزان و معیار غلط است ما باید چرخش کتاب در کتابخانهها و یا میزان خرید کتاب را ببینیم.
حسین نوشآبادی در ادامه گفت: نظام ارزشیابی در تعیین شاخصهای فرهنگی ما در حال دگرگونی است و سرانه مطالعه ما نباید فقط سرانه مطالعه کتاب و محصولات مکتوب باشد. امروز با توجه به تغییر رویکرد در عرصه فضای مجازی و ورود نظام الکترونیکی به صنعت کتاب و چاپ به نظر ما اینها هم میتواند در تعیین شاخص فرهنگی موثر باشد. ما نباید فراموش کنیم که حدود 40 سال از ابداع کتاب الکترونیکی میگذرد اما ما هنوز به آن عادت نکردیم در حالی که ما در وزارت ارشاد به آن توجه داریم و سایر نهادها هم باید به این عرصه وارد شوند.
محمود آموزگار در پاسخ به نوشآبادی گفت: در آخرین آمارها در کشور آلمان حدود 4 درصد کتابها به شکل الکترونیک ارائه شده و بقیه به همان شکل سنتی و کاغذی گذشته خود ارائه میشود.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اکنون نسخه پی دی اف بسیاری از مقالات هم موجود است چه ایرادی دارد که در راستای عدالت کتابهای دیگر هم عرضه شوند و همین اتفاق باید در عرصه کتاب های دیگر هم صورت بگیرد.
آموزگار در پاسخ به جوادی یگانه گفت: عرضه کتاب به شکل پی دی اف در فضای مجازی غیرقانونی است.
امیرخانی در ادامه گفت: اگر منظور از مطالعه اینترنتی، خواندن سایتها باشد در اصل همان خواندن مطبوعات است و بحث خواندن ای بوک مسئله دیگری است. برنامه امروز در رابطه با کتاب است، در برخی از کشورهای اروپایی بدلیل امنیت در نشر الکترونیک و مسئله زبان، ایبوکهای کمتری تولید شده است اما در برخی از کشورها به 50 درصد هم رسیده است.
محمدرضا جوادی یگانه افزود: کتاب در وضعیت فعلی کدام یک از مشکلات مردم را حل میکند؟ در حالی که اغلب کتابها مربوط به حوزه عمومی است. این مسئله نشان میدهد که مشکلات مردم جای دیگری است وقتی ما مسئله محور نیستیم و این وضعیت رایج نیست و ما به سراغ سازمان فراغت محور میرویم. در کجای دنیا تا دیروقت فیلم پخش میکنند؟ یا ساعت 7 صبح برای کودکان کارتون پخش میکنند؟ ما در کجای دنیا آنچنان سریال های زیادی داریم؟ وقتی تا دیروقت سریال پخش میشود قطعا مخاطب به سمت تلویزیون نمیرود در حالی که برنامههای ما هم هم برپایه فکر ساخته نشدهاند.
محمود آموزگار در ادامه گفت: این روند کار در تلویزیون طبیعی است بلکه ما باید تقاضای کتاب را ایجاد کنیم و این دردسر بزرگ ما است. ما در چند فیلم میبینیم که قهرمان آن کتاب بخواند؟ این یعنی سینمای ما اصلا به این مسئله نمیپردازد. همانطوری که آقای مختاپور گفتند ما باید 75 درصد کتابهای کتابخانهها دور بریزیم.
پرویز در ادامه این نشست با اشاره به اینکه در بحث فرهنگی گاه سادهاندیشانه برخورد میکنیم، یادآور شد: وقتی ما شاخص رشد در این حوزه را افزایش تعداد ناشران در نظر میگیریم و مصوب میکنیم که تا فلان زمان باید به این تعداد ناشر برسیم، مجری نیز باید طبق این قانون عمل کند. ما میگوییم صدا و سیما رغیب کتاب است، اما این به معنای ایراد و اشکال برای کار صدا و سیما نیست؛ صدا و سیما دارد کار خودش را طبق قانون مصوب شده برای آن، انجام میدهد. اگر بخواهیم کار درست را انجام دهیم، باید بگوییم که این سیاستگذار کلان است که باید تعیین کند که افراد در اوقات فراغت خود به بحثهای مختلف مانند سینما، تئاتر و ... و بخشی هم به کتاب اختصاص دهد.
نوشآبادی نیز در ادامه این صحبت با بیان اینکه ذائقه فرهنگی در کشور ضعیف است، ادامه داد: متأسفانه مطالعه کتاب جای خودش را به دیگر بخشهای فرهنگی داده است. در این زمینه، تبلیغ کتاب و نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی از این راه بهترین شیوه است که میتوان انجام داد. مثلاً در دوره برگزاری نمایشگاه کتاب، به دلیل تبلیغ و در دسترس بودن، در طول دوره برگزاری حدود 5 میلیون نفر به استقبال آن آمده بودند و همین امر نمایشگاه کتاب را به بزرگترین رویداد فرهنگی کشور تبدیل کرده است. ما در همین راستا اقدام به تمرکززدایی کردهایم که در شهرستانها هم نمایشگاه کتاب برگزار کنیم.
امیرخانی در پاسخ به این جمله نوشآبادی که گفته بود در شهرستانها اقدام به برپایی نمایشگاه کرده است، گفت: کتابفروشان شهرستانی با این کار در دراز مدت بیچاره میشود.
پرویز ادامه داد: ما در این چرخه، حلقهای به اسم موزعان را گم کردهایم. چون از نظر اقتصادی جواب نمیدهد، ما هم آن را منهدم کردهایم.
آموزگار در واکنش به سخنان نوشآبادی درباره نمایشگاه کتاب و پربازدید بودن آن، افزود: نمایشگاه کتاب تهران خدمات زیادی کرده است، اما دوستان ما در مدیریت نمایشگاه هرچه آمار بالاتر میرفت، خوشحالتر میشوند؛ در حالی که این آمار نشان میدهد که توزیع کتاب در جای دیگر از کشور ضعیف است. مشکل اصلی ما این است که ما اقتصاد گلخانهای نشر داریم. دولت باید کمک کند که نشر حرفهای و از این حالت خارج شود.
بخش دیگر این مناظره به پاسخ حاضران در رابطه با پرسشهای مطرح شده از سوی بینندگان اختصاص داشت. پرویز در پاسخ به این سؤال که گفته بود از نظر شما به سرانه مطالعه چه نمرهای میدهید، گفت: موضوع مطالعه در ستاد سند مهندسی فرهنگی کشور مطرح شده و راهکارهای متعددی برای بهبود وضعیت آن مورد بحث قرار گرفته است. اتفاقا سندی که در حوزه کتاب تدوین شده هم همه مسائل مربوط به کتابفروشان و ناشران را مد نظر قرار داده است.
کفاش در پاسخ به پرسشی درباره چند و چون برنامه زنگ کتاب افزود: در حال حاضر برنامه یک ساعت مطالعه در طول هفته برای مقطع تحصیلی ابتدایی در حال اجرا و ماده واحده این طرح برای سال اول و دوم آماده است.
نوشآبادی در واکنش به پرسشی مبنی بر کتابخانههای شهرستانها و برنامههای دولت در این باره گفت: تأمین کتاب از سیاستهای جاری ارشاد است و دولت کتابهای زیادی به محیطهای علمی ارسال میکند، اما دولت یازدهم در راستای واسپاری امور به بخشهای خصوصی و کاهش تصدی دولت معتقد است که در سطوح شهرستانها باید خود ناشران به ترویج کتابخوانی بپردازند.
امیرخانی در پاسخ به پرسش یکی از بییندگان که گفته بود کارگری که در هزینه ماهانه خود درمانده است، چگونه میتواند به فکر خرید کتاب باشد، گفت: گرانی یکی از مشکلات برای نخریدن کتاب هست، اما علت اصلی نیست. نکته اول اینکه کتابخانههای عمومی با هزینه تأسیس شدهاند تا در این مواقع به آنها رجوع کنیم؛ دوم اینکه میتوان به جای خوردن یک غذای مقوی و خاص در یک ماه، هزینه آن را صرف خرید کتاب کرد.
وی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران در جلسه مبنی بر اینکه به نظر شما به عنوان یک نویسنده، چه تعداد از نویسندگان به عنوان مثال نویسندگان جدی حوزه ادبیات داستانی در برنامههای مرتبط با کتاب تلوزیون حاضر میشوند؟ با بیان اینکه پاسخ این پرسش مجال مفصلی میطلبد، گفت: در هفته کتاب هیچ نویسندهای را در رسانه ملی ندیدم، این نشان میدهد که رسانه اصولاً نویسنده مرده را بیش از نویسنده زنده دوست دارد. من خوش اقبال نبودم که در برنامههای متعدد رسانه ملی شرکت داشته باشم، فقط در یک برنامه بودهام. خودم هم آمار فروش آثارم را بررسی میکنم که در فاصله 10 تا 15 روز بعد از این برنامه، حدود 10 درصد افزایش فروش داشته است.
آموزگار در پاسخ به پرسش دیگری از سوی حاضران مبنی بر اینکه چرا ناشران به نویسندگان جوان اعتماد نمیکنند، گفت: در نشر حرفهای اگر توجیه اقتصادی برای کاری وجود نداشته باشد، آن کار انجام نمیشود. البته در برخی از ناشران کتاباولیها را بررسی میکنند و اگر به نظرشان مناسب بود، منتشر میکنند.
پرویز نیز در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر چرایی حذف یارانه از کتابها ادامه داد: این امر طبق قانون انجام شد. پرداخت یارانه به ناشران عواقب منفی با خود داشت که از این جمله اعلام تیراژهای غیر واقعی از سوی ناشران بود.
بخش نهایی برنامه مناظره به سخنانی از امیرخانی اختصاص داشت. وی گفت: یک جلسه و برنامه تلوزیونی درباره کتاب در تلوزیون گذاشتیم که به مردم بگوئیم اگر سالی دو یا چهار کتاب میخوانند، از این به بعد سه یا پنج کتاب بخوانند. اما در مملکتی که سالی 50 هزار جلد کتاب منتشر میشود، مردم باید کدام یک از این چندده هزار کتاب را بخوانند؟ اگر در تلوزیون برنامهای مرتبط با کتاب و مطالعه کتاب نمایش داده میشود، باید برنامهای باشد که این کتابهای خوب را دقیقاً با اسم نویسنده و اسم کتاب مشخص و معرفی کند.
وی با اشاره به اینکه تیم ملی کتاب ما روشن نشده است، ادامه داد: از همین رو مردمی که برای خرید کتاب به فروشگاههای کتاب مراجعه میکنند، 95 درصد آنها در خرید کتاب خوب ممکن است خطا کرده باشند، بنا براین در تلویزیون باید به تیم ملی کتاب بپردازیم. ما جرأت نداریم تیم ملی کتاب را بشناسیم. آقایان ارشاد و مسئولان! تیم ملی نویسندگانتان را مشخص کنید و به مردم بگویید تا آنها را بشناسند.
طبق بررسیهای به عمل آمده آمار سرانه مطالعه دقیقی در کشور وجود ندارد و از میان تمام اطلاعات موجود میتوان به این نکته بسنده کرد که سرانه مطالعه روزانه در کشور بین 2 تا 80 دقیقه درنوسان است.
آخرین ارائه نظر صاحبنظران و منتقدین بر اساس پژوهشها سرانه مفید مطالعه آزاد اعم از نشریات و کتب غیردرسی را بیش از 12 دقیقه عنوان نکرده است حال آنکه میانگین جهانی آمار مطالعه بسیار بالاتر است.
سوال محوری پنجاه و ششمین برنامه مناظره این خواهد بود که: «به نظر شما مهمترین دلیل پایین بودن سرانه مطالعه در ایران کدام گزینه است؟»
1- کتاب گران است 2- کتاب خوب در بازار نیست 3- مدارس بچهها را کتابخوان تربیت نمیکنند 4- نهادهای فرهنگ ساز کم کاری کردهاند 5- مشکلات اقتصادی وقتی برای مطالعه نمیگذارد.
علاقمندان این موضوع میتوانند با ارسال گزینه موردنظر به سامانه پیامکی 300001 در این بحث مشارکت کنند.
در ابتدای پنجاه و ششمین برنامه مناظره شبکه یک سیما که به موضوع سرانه مطالعه اختصاص یافته بود مهمانان برنامه به این سوال پاسخ دادند که مهمترین دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور چیست؟
محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران ابتدا با اشاره به اینکه اتفاق مبارکی است که در آخر هفته کتاب، موضوع سرانه مطالعه مورد بحث قرار گرفته است، افزود: کتاب حاصل تلاش صدها هزار ناشر، نویسنده، تصویرگر و... است که به دست شهروندان میرسد. اما دلایل بسیار زیادی به عنوان مانع اصلی برای مطالعه کتاب وجود دارد.
وی اظهار کرد: از اصلیترین نکات، فقدان یک سیاست درازمدت در حوزه نشر به طور مشخص است به طوری که در تمامی سالها مسئولان به ویژه مدیران وزارت ارشاد با وجود زحمات زیادی که در این زمینه کشیدهاند اما همواره وضعیتی شاهد بودیم که در رابطه با مشکلات راه حل مقطعی و موقت به کار میبستند.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران تصریح کرد: در زمینه سرانه مطالعه و موانع پایین بودن آن به نوعی دچار مسکندرمانی بودیم و اکنون بیماری وخیم و مزمن شده است و ما درمان قطعی برای آن انجام ندادیم.
آموزگار با اشاره به اینکه قبل از انقلاب حدود 2500 کتاب تولیدی در سال داشتیم، گفت: اکنون این تعداد به 70 هزار عنوان در سال رسیده که اگر کتابهای کمک درسی و کتابهای چاپ دوم را خارج کنیم حداقل سالانه چیزی حدود 15 تا 20 هزار عنوان کتاب چاپ اول در حوزه عمومی منتشر میشود.
در ادامه رضا امیرخانی رئیس سابق هیئت مدیره انجمن قلم ایران و نویسنده برجسته کتاب با بیان اینکه باید خوشوقتی خودم را از این اعلام کنم که ما به یک شاخص توسعه رسیدهایم و راجع به سرانه مطالعه و مشکلات پایین بودن آن حرف میزنیم، گفت: تقریبا تا 5، 6 سال پیش عددی که به عنوان شاخص توسعه صنعت نشر ما گفته میشد تعدد و تعداد عناوین بود. این عدد نه تنها یک شاخص توسعه نبود بلکه اتفاقا بزرگترین عامل گرفتاری صنعت نشر کشور ما بود.
وی ادامه داد: من حدود 11 سال پیش مقالهای نوشته بودم و در آن سال 80 شمسی را با سال 2000 میلادی مقایسه کرده بودم. در آن زمان در ایران 31 هزار عنوان کتاب چاپ شده بود حال آنکه در آمریکای شمالی یعنی کانادا و آمریکا تعداد کتابهای چاپ شده فقط 11 هزار عنوان یعنی تعداد عناوین کمتر از کتابهایی بود که در ایران به چاپ رسیده بود. این اصلا به معنای یک شاخص توسعه نبود بلکه پراکندگی نشر ما و تعداد ناشران غیرحرفهای و تعداد کتابهایی فراوانی که واقعا وارد صنعت نشر نشده بودند را نشان میداد اما به عنوان شاخص برای صنعت نشر گفته میشد.
امیرخانی اظهار کرد: اینکه ما به عددی به عنوان سرانه مطالعه برسیم به جای تعدد عناوین جای خوشبختی دارد و این را باید اعلام کنیم. اما اینکه چگونه و با چه روشهایی میتوانیم به این عدد برسیم، باید بگویم که راههای متفاوتی وجود دارد. دورهای که ما از تعدد عناوین به عدد سرانه مطالعه رسیدیم متاسفانه اعدادی که گفته شد و توسط تریبونهای رسمی دولت اعلام شد اعداد درستی نبود. به طوری که تا حدود 76 دقیقه در روز سرانه مطالعه اعلام کردند که با این عدد مسئولان جدید و بعدی ارشاد هر چه تلاش کنند هیچ وقت به آن عدد نخواهند رسید.
این نویسنده تصریح کرد: به نظر من آن عدد جزو خطاهای بزرگی بود که به عنوان سرانه مطالعه در کشور ما متاسفانه اعلام و پرداخته شد. واقعیت این است که سرانه مطالعه را با نظرسنجی نمیتوانیم پیدا کنیم بلکه نظرسنجی یکی از ضعیفترین کارهای آماری برای جایی که آمار متقنتر و درستتری را میشود به روشهای درستتر و منطقیتر پیدا کرد.
در ادامه محسن پرویز نایب رئیسه هیئت مدیره انجمن قلم ایران نیز با اشاره به اینکه باید تعریفی از سرانه مطالعه ارائه کنیم که دقیق و درست باشد و ببینیم آیا این سرانه را میخواهیم فقط به کتابخوانی محدود کنیم و یا مطبوعات و فضای مجازی را نیز دربرمیگیرد، گفت: یک آمار و ارقامی در گذشته در این زمینه منتشر شده که پایهگذار نوعی اشکال در سیاستگذاریها میتواند شود. در مرحلهای عدد دو دقیقه در روز به عنوان سرانه مطالعه در سال 1353 اعلام شد و این پایهای قرار گرفت برای اقداماتی که ممکن بود صورت بگیرد.
وی افزود: ما در خصوص سرانه مطالعه نیاز به مطالعات عمیق و دقیقی داریم. مثلا اتفاقی در کشورهای دیگری می افتد و آمار و ارقامی که اعلام میشود به فاکتورهای مختلفی همچون تعداد کتابهای منتشر شده در سال یا براساس نظرسنجی، تعداد نویسندگان و شاغلین در حوزه نشر یا براساس کتابخانهها و صندلیهای کتابخانهها و میزان کتابهای به امانت گرفته شده از کتابخانهها بستگی دارد.
نایب رئیسه هیئت مدیره انجمن قلم ایران با تاکید بر موضوع همه جانبه نگاه کردن به موضوع سرانه مطالعه اظهار کرد: اگر ما همه جانبه به موضوع نگاه نکنیم و همه عوامل را در کنار هم نبینیم قطعا دچار خطا میشویم. در آمارهای بینالمللی گاهی محدودههای خاصی اعلام میشود و گاهی آمار به شکل عام منتشر میشود که باید به همه این نکات توجه کنیم.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز در سخنان ابتدایی با اشاره به اینکه آمارهای موجود درباره سرانه مطالعه درست نیست، اظهار کرد: پرسش این آمار بر این پایه است که در سال گذشته یا هفته گذشته اعلام کنیم که چند دقیقه یا چند ساعت کتاب خواندهاید و این آمار چندان معتبر نیست.
وی یادآور شد: معیارهای دیگری همچون میزان نشر، میزان امانت، میزان مطالعه مطبوعات و جراید نیز مطرح میشود اما به هر حال ما شواهدی دارم که نشان میدهد سرانه مطالعه در کشور ما پایین است.
جوادی یگانه با طرح این سوال که باید بینیم علت پایین بودن سرانه مطالعه چیست، گفت: به نظر من باید برای حل این مشکل کتابخوانی ترویج شود. متاسفانه امروز کتاب از سبد کالای فرهنگی خانوارها حذف شده است و مشکل اصلی در نظام تولید کتاب است. باید آنجا به دنبال مشکل بگردیم. نظام تربیتی کنکورمحور، نظام فراغت تلویزیونمحور و نظام فرهنگی سیاست و اقتصادزده باعث شده کتاب، کتابنویسی و کتابخوانی و صنعت نشر دچار ضعف مفرط و مزمن شود و این باعث شده به تدریج کتابهای ضعیفتر نوشته میشود و صنعت نشر روز به روز ضعیفتر و خانوادهها ترجیح میدهند به جای کتاب خواندن سراغ فعالیتهای دیگر بروند.
حمیدرضا کفاش معاون پژوهشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در ادامه بخش اول برنامه گفت: براساس پژوهشهای ما در وزارت آموزش و پرورش، علاقه یا عدم علاقه دانشآموزان به مطالعه متاثر از 10 عامل است.
وی ادامه داد: این عوامل شامل سطح فرهنگ خانوادهها در رجوع به کتاب، وجود کتابخانه در مدرسه و نحوه چینش کتابها در مدرسه و محل کتابخانه، وجود برنامه آموزشی بر اساس کتابخوانی در دست معلم، کتابهای مورد علاقه دانشآموزان آیا در دسترس آنها قرار دارد؟، امکانات و وسائل عمومی در چه سطحی است؟، تناسب کتابهای منتشره با نیازهای دانشآموزان در مدارس و اهدا کتاب مناسب به مدارس، وجود فرصت یا عدم فرصت کافی در نظام برنامهریزی آموزشی برای مطالعه، حذف کتابدار مدارس در سالهای گذشته که جایگاه خوبی برای تشویق دانشآموزان به مطالعه داشت، مشکلات مالی خانوادهها و در دسترس نبودن کتاب برای خانوادهها و عدم وجود کتابخانه در خانه در کنار دیگر وسایل مورد نیاز زندگی است.
کفاش ادامه داد: البته تمام این عوامل تاثیرگذاری یکسانی نداشته و وزن آنها متفاوت است.
حسین نوشآبادی در پایان بخش اول برنامه مناظره گفت: همانطور که مطرح شد با قبول همه عوامل ذکر شده و دلایلی دیگر باید اعتراف کنیم که فرهنگ کتابخوانی در سالهای گذشته رو به افول بوده است و انس و عادت با کتابخوانی در کشور ما کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: برای جامعهای که تعلیمات و سیاستهای آن مبتنی بر اندیشههای قرآنی و تعالیم عالی اسلامی است که مهمترین تعلیم آن کتاب است، ما نباید شاهد اینگونه مسائل باشیم. ما باید در کنار توجه به دلایل آشکاری که دوستان به آنها ذکر کردند به دلایل پنهان این عرصه در کنار معضلاتی مانند هزینههای چاپ و مسائل دیگر هم توجه کنیم.
نوشآبادی تصریح کرد: آنچه لازم است آن است که ما باید فرهنگ کتابخوانی و انس و عادت با کتاب را در جامعه همانطور که مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید کردهاند، نهادینه کنیم.
محمود آموزگار در ادامه برنامه در پاسخ به سوال مجری برنامه گفت: دسترسی نداشتن عموم مردم به کتاب مسئله و نکته بسیار مهمی است. اکنون در کشور ما بر اساس آمار ارائه شده نسبت دارندگان پروانه نشر نسبت به کتابفروشیها 8 به 1 است.
وی افزود: این نسبت در یک اقتصاد سالم باید معکوس باشد در حالی که اگر این مسئله رعایت نشود باعث فشار به وزارت ارشاد شده که باید نمایشگاه کتاب برگزار کند.
محسن پرویز نائب رئیس هیات مدیره انجمن قلم ایران در ادامه گفت: سیاستگذاری ما غلط است، شاخصه تولید ما بالا رفته است اما تولید مناسب نداشتهایم. در حالی که با این وجود تعداد ناشران فعال ما 2000 عدد بیشتر نیست.
محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران وکتابفروشان تهران، با اشاره به عوامل مؤثر در کاهش سرانه مطالعه کشور گفت: ناشران و کتابفروشان یعنی تولید و توزیعکنندگان کتاب. در یک اقتصاد سالم باید توزیعکننده چند برابر تولید کننده باشد که این امر در نظام صنعت نشر ما معکوس است. سال 92 آمار خانه کتاب گفته بود که هر ناشری که یک کتاب تولید کرده بود، فعال تلقی میشود؛ آماری حدود 4 هزار ناشر.
وی در پاسخ به پرسش مجری مبنی بر فروشگاههای زنجیرهای کتاب و تأثیر آن بر افزایش سرانه مطالعه ادامه داد: من فکر میکنم ما نه تنها در مرحله فروشگاههای زنجیرهای که با این سیاق فعلی در مرحله پسافروشگاه زنجیرهای هستیم؛ یعنی از فروشگاههای معمولی هم فاصله داریم. مشکل دیگر تمرکز 75 درصدی فعالیت نشر در پایتخت و فعالیت 25 درصدی در شهرستانها است. طرح تغییر کاربری برای افزایش تعداد فروشگاههای کتاب در شورای اسلامی شهر تهران به تصوب میرسد که اگر کسی علاقه داشت، فروشگاه کتاب تأسیس کند؛ اما به نظر من این طرح باید در جای دیگری غیر از تهران اجرا شود که نیاز به توجه مجلس شورای اسلامی دارد. این قانون باید در مناطقی که محروم هستند اجرا شود تا دسترسی به کتاب در این مناطق آسانتر شود.
آموزگار با بیان اینکه در ایران اقلیتی برای اقلیتی کتاب مینویسند و اکثر مردم از کتاب محرومند، افزود: واقعیت این است که امکان دارد هر کدام از ما دیدگاه خاصی نسبت به کتاب خوب داشته باشیم. مرحوم زرینکوب بعد از اینکه کتاب «سرّ نی» را نوشت، کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را به رشته تحریر درآورد. در مقدمه این اثر به صحبت معلمی اشاره میکند که به ایشان انتقاد میکند که چرا اینقدر سخت مینویسی؟ دکتر زرین کوب در اجابت این خواسته کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را مینویسد که به چاپ سی و ششم هم رسیده است. یا کارهای امیرخانی نشان دهنده همین امر است. این جرقههایی است که در تولید کتابها به ویژه در ادبیات شاهد هستیم. نوشتن خلاقیت میخواهد، اما ناهنجاری دیگر توفق ترجمه بر تالیف در کشور است.
وی با بیان اینکه دربهای کشور برای ترجمه باز است، ادامه داد: گاه به دلیل تعدد ترجمهها از یک اثر خواننده سرسام میگیرد. مثلاً اخیراً از کتاب جدید خالد حسینی 18 ترجمه به بازار کتاب آمد که خواننده نمیداند کدام بهتر است. این رویه رقابت ناسالم هم بین ناشران ایجاد میکند.
حمیدرضا کفاش، معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش، در ادامه سخنان آموزگار به وجود کتاب خوب در بازار کتاب برای دانشآموزان اشاره کرد و یادآور شد:من در همینجا از نگاه آموزش و پرورش این موضوع را نقد کنم که ما کتاب خوب برای دانشآموزان در ردههای سنی مختلف کم داریم. ما در 10 عامل پژوهشی که بررسی کردیم؛ یکی از اصلیترین امر در میزان مطالعه کمبود و نبود آثار خوب بوده است.
به گفته وی، در عرصه دفاع مقدس گامهای مثبتی برداشته شد، اما این برای همه موضوعات نیست. وی گفت: به عنوان نمونه، من الآن اعلام میکنم که در آموزش و پرورش برای موضوعاتی مانند «حجاب و عفاف» برای دختران و پسران در ردههای سنی مختلف، 10 عنوان کتاب خوب نداریم. الآن هم باید کتاب شهید مطهری را برای دانشآموزان معرفی کنیم. در عرصه اهل بیت(ع) و موضوعات آیینی نیز این مشکل همچنان پابرجاست. به عنوان نمونه با وجود اینکه هزاران دانشآموز در این حوزه فعالیت میکنند و علاقه دارند، اما ما یک مقتل خوب برای بچهها نداریم.
کفاش یادآور شد: ما در 50 هزار مدرسه، 50 هزار نمایشگاه کتاب برگزار کردیم که در این نمایشگاهها تعداد 8 هزار عنوان اثر خوب را برای دانشآموزان معرفی کردیم. بعد از انقلاب در این زمنیه کار شده، اما کار گسترده متناسب با نیازها انجام نشده است. من از همینجا اعلام میکنم که آموزش و پرورش از کتابهای خوب حمایت خواهد کرد. ما 13 میلیون دانشآموز داریم که اگر یک کتاب را به آنها معرفی کنیم، پشتوانه خوبی برای آن کتاب محسوب خواهد شد. اما متأسفانه نویسندگان ما یا تنبل شدهاند و یا میلی به نوشتن ندارند. معمولاً بعد از نوشتن یک اثر به ما مراجعه میکنند و نیازهای ما را در نظر نمیگیرند.
پرویز در ادامه صحبت کفاش با اشاره به وجود کتابهای خوب برای کودکان و نوجوانان گفت: شما باید به سراغ نویسندگان بروید و نیازها را به آنها بگویید نه اینکه آنها به وزارت آموزش و پرورش مراجعه کنند. ضمن اینکه ما کتابهای خوبی برای دانشآموزان در سالهای مختلف داشتهایم؛ این موضوع در حوزه دین و آیین بیش از دیگر حوزهها است که از این موراد میتوان به کتاب «تشنهلبان» اثر حمید گروگان و مقتلی از جعفر ابراهیمی شاهد اشاره کرد.
نوشآبادی در ادامه این صحبت با بیان اینکه کملطفی است اگر بگوییم که کتاب خوب در این سالها نداشتهایم، یادآور شد: شاید آنچه سبب شده تا سرانه مطالعه کم باشد، میزان دسترسی به آثار است. در کشورمان معرفی کتاب، تبلیغات آثار و شبکه توزیع اثر ضعیف است.
وی ادامه داد: علاوه بر این، مشکلاتی مانند مشغلههای ذهنی، مشکلات معیشتی و اقتصادی از دیگر عوامل مؤثر در این زمینه است که باید در نظر گرفته شود. ما از وقتهای پرت خود غافلیم. در بسیاری از مواقع میتوان کتاب خواند.
امیرخانی در ادامه مناظره با اشاره به اظهار نظر کفاش معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: یک بحث راجع به آموزش و پرورش است که ضرورت دارد به آن بپردازیم. یک زمان خدمت یکی از مراجع عظام بودم، ایشان فرمودند در دهه 40 یک بررسی در تحصیلاتی که در حوزه علمیه انجام میشود کردم و دیدم یک طلبه میتواند وارد حوزه علمیه شود و بالاترین مراحل و سطوح را طی کند و به عنوان مجتهد از حوزه علمیه خارج شود. اما ضرورتی ندارد که این طلبه یک دوره قرآن کریم را تلاوت کرده باشد.
وی اظهار کرد: آن مرجع تقلید گفت من رفتم در جوانی درس تفسیر را راه انداختم. آن زمان آن درس جزو ذوقیات حوزه تلقی میشد ولی امروز تقریبا جزو دروس رایج تلقی میشود. یعنی میشود خیلی کارهای زیادی در این زمینه کرد.
رئیس سابق هیئت مدیره انجمن قلم ایران افزود: من میخواهم با استناد به این حرف احتمالی را بررسی کنم. ما یک دانشآموز و نوآموز را از پیشدبستانی تحویل آموزش و پرورش میدهیم و 13 سال در خدمت آقایان در دولتهای مختلف است. موفقیت تحصیلی این دانشآموز اول شدن در کنکور است و ریل فقط به این ختم میشود.
امیرخانی خاطرنشان کرد: این دانشآموز میتواند بیسواد وارد شود و حتی نفر اول کنکور باشد بدون اینکه حتی یک کتاب غیردرسی بخواند و این اولین خطاست و خطای دوم این است که شما میفرمایید ما چه کتابی را انتخاب کنیم. شما به عنوان آموزش و پرورش نباید کتاب را انتخاب کنید.
این نویسنده کتاب با بیان اینکه در آموزش و پرورش بهترین کسانی که انتخابگر کتاب است معلمها هستند، گفت: ما یادمان رفته که معلمان ما میتوانند بهترین کتابها را انتخاب کنند. باید دوباره نظامی بچینیم که معلمها جایگاه خودشان را پیدا کنند. ما نمیتوانیم در یک ساختار پژوهشی و یک هیئت پژوهشی بنشینیم و برای آموزش و پرورش به این بزرگی و برای 14 میلیون تصمیم بگیریم. خطا اینجاست.
وی ادامه داد: اگر ما به تنوع معلمها احترام بگذاریم و آنها خودشان کتاب را انتخاب و به دانشآموزان معرفی کنند صنعت نشر عملا در یک روند طبیعی قرار میگیرد. آموزش و پرورش ما در ریلی است که به کنکور ختم میشود.
امیرخانی با طرح خواسته خود از آموزش و پرورش گفت: من اگر امروز خواستهای از آموزش و پرورش داشته باشم این است که معلمها بهترین انتخابگر کتاب هستند و باید کاری کنیم که دانشآموزها احساس کنند که با خواندن کتاب تعالی پیدا میکنند. متاسفانه همه چیز آموزش و پرورش متمرکز است به اینکه چه کتابی انتخاب کند. در حالی که مهمترین موضوع در آموزش و پرورش معلم است.
وی تصریح کرد: پیشنهاد میکنم تمامی کتابخانههای روستایی را به معلمها بسپارند که آنها بهترین مشوق و انتخابگر کتاب هستند.
جوادی یگانه در ادامه با بیان اینکه واقعیت این است که ما کتاب خوب نداریم، گفت: به صورت نسبی 65 هزار عنوان کتاب در سال منتشر میشود، ببینید واقعا چقدر میارزد و چند تا کتاب در حوزه ادبیات داستانی داریم.
در ادامه برنامه کفاش، معاون وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به رضا امیرخانی با اشاره به اینکه ما دانشآموز را از خانواده به رسم پیمانکار تحویل میگیریم، گفت: ما پیمانکار امر تعلیم و تربیت هستیم که این امر در اصل براساس موازین دینی و شرعی و قانونی ما برعهده خانواده است و خانوادهها نباید این را رها کنند و ما مدعی نیستیم که اگر صفتی را در آموزش و پرورش ایجاد میکنیم ما ایجاد کردهایم بلکه خانواده آن را ایجاد کرده و ما آن را تثبیت کرده، ادامه داده، هدایت کرده و نگه داشتهایم.
وی تصریح کرد: دانشآموز 5، 6 ساعت در روز در اختیار معلم و مدرسه است که براساس یک نظام آموزش رسمی است لذا نقش خانواده در نهادینه کردن فرهنگ مطالعه و کتابخوانی اصلیترین نقش است که از آموزش و پرورش رسمی کشور هم جلوتر است.
کفاش با بیان اینکه من هم قبول دارم نظام کنکور تحمیل بر نظام آموزش و پرورش ماست، گفت: کنکور برای رفتن دانشآموز به دانشگاه است، یعنی یک مرحله دیگری خارج از آموزش و پرورش است و ما هم آن را مخرب نظام آموزشی میدانیم. الان حتی در کتابهای غیر درسی آنهایی که کارهای کمک درسی انجام میدهند یا آنهایی که میتوانند فن کنکور و تستزنی را براساس نظام غلطی که در آن بخش داریم، آموزش دهند، نسبت به کتابهای عمیق آموزشی که بسیار کم تیراژ هستند، فروش بیشتری دارند.
وی افزود: ما در حوزه کنکور ناچار هستیم تا یک کار جدیتر از فن تستزنی انجام دهیم. برداشتن کنکور نیز خطا ایجاد میکند. بنابراین نظام رسمی آموزش و پرورش متاثر از ورود به سطح بعدی آموزش است که طبعا کنکور در رابطه با کتابهای کمک آموزشی موثر است.
معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: البته باید امیرخانی این را قبول کند که خودشان نیز پرورده همین نظام آموزش و پرورش هستند. ما نظام آموزش و پرورش غیررسمی را هم از اول انقلاب داریم . امور تربیتی که شهیدان باهنر و رجایی ایجاد کردند باعث رویش شاعران جوان و نویسندگان جوان ما شد. قبول کنید که چند تا از ناشران کودک و نوجوان کشور را امور تربیتی ناشر کرد.
کفاش ادامه داد: همین الان هم مربیان تربیتی و معلمان مدارس بازار بسیار خوبی برای توسعه کتاب و کتابخوانی و خرید کتاب هستند که در همین نظام آموزش و پرورش غیررسمی فعالیت میکنند.
وی با بیان اینکه اگر ما میگوییم کتاب خوب در بازار نیست به خاطر این است که توقع و انتظارات ما بالاست، گفت: با توجه به نیازهای دانشآموزان که امروز درخواستها و مطالباتشان فراتر رفته، در زمینه نشر کتاب جدید و متن جدید انتظارات نیز بیشتر شده است.
معاون وزیر آموزش و پرورش همچنین با بیان نکتهای در خصوص انتخاب کتاب توسط آموزش و پرورش که از سوی امیرخانی مطرح شد، گفت: ما نه گزینش میکنیم و نه ممیزی. این کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ما براساس قانون شورای سامانبخشی منابع آموزشی داریم که در آن شورا و صنعت نشر و نهادها و دستگاههای مربوطه عضو هستند. ما منابع منتشر شده را در کشور میگیریم و در پایههای مختلف جایگزین میکنیم و در کتابنامههای رشد منتشر میکنیم. در حقیقت آموزش و پرورش یک مرجع تشخیصی برای توزیع کتابهای منتشر شده و مجوزدار کشور در پایههای مختلف تحصیلی و جنس و سطح دانشآموزان است. ما تنها معرفی میکنیم و این معلم و مدرسه است که انتخاب میکند، ما کتابی انتخاب نمیکنیم.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: ما در پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات کارهای بسیاری انجام دادیم و دادهها و آمار همواره در این دفتر شکل گرفته است و در این سالهای اخیر هم مصرف کالاهای فرهنگی خانوار توسط نهاد کتابخانههای عمومی و شورای فرهنگ عمومی بدست آمده است. در آن پرسشها از افراد سوال میکنند که شما چه میزان مصرف کالاهای فرهنگی را دارید؟ و از خانوادهها میزان مطالب خوانده شده را میخواهند ؟
رضا امیرخانی در سوالی گفت:آقای جوادی! اگر ما بخواهیم که آمار ترافیک تهران را بدست بیاوریم آیا به نظرسنجیها رجوع میکنیم یا به دوربینهای شهری؟
جوادی یگانه ادامه داد: معمولا مردم به دلیل اینکه کتابخواندن یک کار فرهنگی است و کتاب نخواندن مذموم است در پاسخ سوالها اعداد بالایی را اعلام میکنند. مشکلی که در این آمار است آن است که در زمانی شما به سرانه مطالعه در کل کشور رجوع میکنید که آن هم حدود 17 دقیقه است اما ممکن است سرانه مطالعه در بین باسوادها و افراد اهل مطالعه کشور بررسی شود. آمارهای بالا ممکن است برای این قشر باشد که ممکن است روزنامه و حتی زیرنویس دیدن هم شامل آن شود در حالی که سرانه مطالعه ما همانطور که آقای آموزگار گفتند باید سرانه مطالعه غیر درسی باشد و این قاعدتا زیر 20 دقیقه قرار دارد.
محسن پرویز در ادامه گفت: گاهی در بیرون این مسئله بارها القا میشود و برخی میگویند که کسانی این آمار را ساختهاند. این اعداد را برخی بدست آوردهاند و پژوهش کردهاند. نگاه ما به این موضوع ایراد دارد. کسی یک پژوهشی در یک شهری در آذربایجان انجام داده و یک آماری را بدست آورده است، این مسئله به پژوهش او مرتبط میشود. در کشورهای دیگر هم ممکن است این اتفاق بیافتد.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با اشاره به اعداد و ارقامی از میزان مطالعه در سالهای مختلف گفت: چگونه است که نشر ما تغییر نمیکند اما آمار ما متفاوت است؟ ما اگر از آدمها بپرسیم که در سال چه میزان کتاب خواندهاند این میزان و معیار غلط است ما باید چرخش کتاب در کتابخانهها و یا میزان خرید کتاب را ببینیم.
حسین نوشآبادی در ادامه گفت: نظام ارزشیابی در تعیین شاخصهای فرهنگی ما در حال دگرگونی است و سرانه مطالعه ما نباید فقط سرانه مطالعه کتاب و محصولات مکتوب باشد. امروز با توجه به تغییر رویکرد در عرصه فضای مجازی و ورود نظام الکترونیکی به صنعت کتاب و چاپ به نظر ما اینها هم میتواند در تعیین شاخص فرهنگی موثر باشد. ما نباید فراموش کنیم که حدود 40 سال از ابداع کتاب الکترونیکی میگذرد اما ما هنوز به آن عادت نکردیم در حالی که ما در وزارت ارشاد به آن توجه داریم و سایر نهادها هم باید به این عرصه وارد شوند.
محمود آموزگار در پاسخ به نوشآبادی گفت: در آخرین آمارها در کشور آلمان حدود 4 درصد کتابها به شکل الکترونیک ارائه شده و بقیه به همان شکل سنتی و کاغذی گذشته خود ارائه میشود.
محمدرضا جوادی یگانه رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اکنون نسخه پی دی اف بسیاری از مقالات هم موجود است چه ایرادی دارد که در راستای عدالت کتابهای دیگر هم عرضه شوند و همین اتفاق باید در عرصه کتاب های دیگر هم صورت بگیرد.
آموزگار در پاسخ به جوادی یگانه گفت: عرضه کتاب به شکل پی دی اف در فضای مجازی غیرقانونی است.
امیرخانی در ادامه گفت: اگر منظور از مطالعه اینترنتی، خواندن سایتها باشد در اصل همان خواندن مطبوعات است و بحث خواندن ای بوک مسئله دیگری است. برنامه امروز در رابطه با کتاب است، در برخی از کشورهای اروپایی بدلیل امنیت در نشر الکترونیک و مسئله زبان، ایبوکهای کمتری تولید شده است اما در برخی از کشورها به 50 درصد هم رسیده است.
محمدرضا جوادی یگانه افزود: کتاب در وضعیت فعلی کدام یک از مشکلات مردم را حل میکند؟ در حالی که اغلب کتابها مربوط به حوزه عمومی است. این مسئله نشان میدهد که مشکلات مردم جای دیگری است وقتی ما مسئله محور نیستیم و این وضعیت رایج نیست و ما به سراغ سازمان فراغت محور میرویم. در کجای دنیا تا دیروقت فیلم پخش میکنند؟ یا ساعت 7 صبح برای کودکان کارتون پخش میکنند؟ ما در کجای دنیا آنچنان سریال های زیادی داریم؟ وقتی تا دیروقت سریال پخش میشود قطعا مخاطب به سمت تلویزیون نمیرود در حالی که برنامههای ما هم هم برپایه فکر ساخته نشدهاند.
محمود آموزگار در ادامه گفت: این روند کار در تلویزیون طبیعی است بلکه ما باید تقاضای کتاب را ایجاد کنیم و این دردسر بزرگ ما است. ما در چند فیلم میبینیم که قهرمان آن کتاب بخواند؟ این یعنی سینمای ما اصلا به این مسئله نمیپردازد. همانطوری که آقای مختاپور گفتند ما باید 75 درصد کتابهای کتابخانهها دور بریزیم.
پرویز در ادامه این نشست با اشاره به اینکه در بحث فرهنگی گاه سادهاندیشانه برخورد میکنیم، یادآور شد: وقتی ما شاخص رشد در این حوزه را افزایش تعداد ناشران در نظر میگیریم و مصوب میکنیم که تا فلان زمان باید به این تعداد ناشر برسیم، مجری نیز باید طبق این قانون عمل کند. ما میگوییم صدا و سیما رغیب کتاب است، اما این به معنای ایراد و اشکال برای کار صدا و سیما نیست؛ صدا و سیما دارد کار خودش را طبق قانون مصوب شده برای آن، انجام میدهد. اگر بخواهیم کار درست را انجام دهیم، باید بگوییم که این سیاستگذار کلان است که باید تعیین کند که افراد در اوقات فراغت خود به بحثهای مختلف مانند سینما، تئاتر و ... و بخشی هم به کتاب اختصاص دهد.
نوشآبادی نیز در ادامه این صحبت با بیان اینکه ذائقه فرهنگی در کشور ضعیف است، ادامه داد: متأسفانه مطالعه کتاب جای خودش را به دیگر بخشهای فرهنگی داده است. در این زمینه، تبلیغ کتاب و نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی از این راه بهترین شیوه است که میتوان انجام داد. مثلاً در دوره برگزاری نمایشگاه کتاب، به دلیل تبلیغ و در دسترس بودن، در طول دوره برگزاری حدود 5 میلیون نفر به استقبال آن آمده بودند و همین امر نمایشگاه کتاب را به بزرگترین رویداد فرهنگی کشور تبدیل کرده است. ما در همین راستا اقدام به تمرکززدایی کردهایم که در شهرستانها هم نمایشگاه کتاب برگزار کنیم.
امیرخانی در پاسخ به این جمله نوشآبادی که گفته بود در شهرستانها اقدام به برپایی نمایشگاه کرده است، گفت: کتابفروشان شهرستانی با این کار در دراز مدت بیچاره میشود.
پرویز ادامه داد: ما در این چرخه، حلقهای به اسم موزعان را گم کردهایم. چون از نظر اقتصادی جواب نمیدهد، ما هم آن را منهدم کردهایم.
آموزگار در واکنش به سخنان نوشآبادی درباره نمایشگاه کتاب و پربازدید بودن آن، افزود: نمایشگاه کتاب تهران خدمات زیادی کرده است، اما دوستان ما در مدیریت نمایشگاه هرچه آمار بالاتر میرفت، خوشحالتر میشوند؛ در حالی که این آمار نشان میدهد که توزیع کتاب در جای دیگر از کشور ضعیف است. مشکل اصلی ما این است که ما اقتصاد گلخانهای نشر داریم. دولت باید کمک کند که نشر حرفهای و از این حالت خارج شود.
بخش دیگر این مناظره به پاسخ حاضران در رابطه با پرسشهای مطرح شده از سوی بینندگان اختصاص داشت. پرویز در پاسخ به این سؤال که گفته بود از نظر شما به سرانه مطالعه چه نمرهای میدهید، گفت: موضوع مطالعه در ستاد سند مهندسی فرهنگی کشور مطرح شده و راهکارهای متعددی برای بهبود وضعیت آن مورد بحث قرار گرفته است. اتفاقا سندی که در حوزه کتاب تدوین شده هم همه مسائل مربوط به کتابفروشان و ناشران را مد نظر قرار داده است.
کفاش در پاسخ به پرسشی درباره چند و چون برنامه زنگ کتاب افزود: در حال حاضر برنامه یک ساعت مطالعه در طول هفته برای مقطع تحصیلی ابتدایی در حال اجرا و ماده واحده این طرح برای سال اول و دوم آماده است.
نوشآبادی در واکنش به پرسشی مبنی بر کتابخانههای شهرستانها و برنامههای دولت در این باره گفت: تأمین کتاب از سیاستهای جاری ارشاد است و دولت کتابهای زیادی به محیطهای علمی ارسال میکند، اما دولت یازدهم در راستای واسپاری امور به بخشهای خصوصی و کاهش تصدی دولت معتقد است که در سطوح شهرستانها باید خود ناشران به ترویج کتابخوانی بپردازند.
امیرخانی در پاسخ به پرسش یکی از بییندگان که گفته بود کارگری که در هزینه ماهانه خود درمانده است، چگونه میتواند به فکر خرید کتاب باشد، گفت: گرانی یکی از مشکلات برای نخریدن کتاب هست، اما علت اصلی نیست. نکته اول اینکه کتابخانههای عمومی با هزینه تأسیس شدهاند تا در این مواقع به آنها رجوع کنیم؛ دوم اینکه میتوان به جای خوردن یک غذای مقوی و خاص در یک ماه، هزینه آن را صرف خرید کتاب کرد.
وی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران در جلسه مبنی بر اینکه به نظر شما به عنوان یک نویسنده، چه تعداد از نویسندگان به عنوان مثال نویسندگان جدی حوزه ادبیات داستانی در برنامههای مرتبط با کتاب تلوزیون حاضر میشوند؟ با بیان اینکه پاسخ این پرسش مجال مفصلی میطلبد، گفت: در هفته کتاب هیچ نویسندهای را در رسانه ملی ندیدم، این نشان میدهد که رسانه اصولاً نویسنده مرده را بیش از نویسنده زنده دوست دارد. من خوش اقبال نبودم که در برنامههای متعدد رسانه ملی شرکت داشته باشم، فقط در یک برنامه بودهام. خودم هم آمار فروش آثارم را بررسی میکنم که در فاصله 10 تا 15 روز بعد از این برنامه، حدود 10 درصد افزایش فروش داشته است.
آموزگار در پاسخ به پرسش دیگری از سوی حاضران مبنی بر اینکه چرا ناشران به نویسندگان جوان اعتماد نمیکنند، گفت: در نشر حرفهای اگر توجیه اقتصادی برای کاری وجود نداشته باشد، آن کار انجام نمیشود. البته در برخی از ناشران کتاباولیها را بررسی میکنند و اگر به نظرشان مناسب بود، منتشر میکنند.
پرویز نیز در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر چرایی حذف یارانه از کتابها ادامه داد: این امر طبق قانون انجام شد. پرداخت یارانه به ناشران عواقب منفی با خود داشت که از این جمله اعلام تیراژهای غیر واقعی از سوی ناشران بود.
بخش نهایی برنامه مناظره به سخنانی از امیرخانی اختصاص داشت. وی گفت: یک جلسه و برنامه تلوزیونی درباره کتاب در تلوزیون گذاشتیم که به مردم بگوئیم اگر سالی دو یا چهار کتاب میخوانند، از این به بعد سه یا پنج کتاب بخوانند. اما در مملکتی که سالی 50 هزار جلد کتاب منتشر میشود، مردم باید کدام یک از این چندده هزار کتاب را بخوانند؟ اگر در تلوزیون برنامهای مرتبط با کتاب و مطالعه کتاب نمایش داده میشود، باید برنامهای باشد که این کتابهای خوب را دقیقاً با اسم نویسنده و اسم کتاب مشخص و معرفی کند.
وی با اشاره به اینکه تیم ملی کتاب ما روشن نشده است، ادامه داد: از همین رو مردمی که برای خرید کتاب به فروشگاههای کتاب مراجعه میکنند، 95 درصد آنها در خرید کتاب خوب ممکن است خطا کرده باشند، بنا براین در تلویزیون باید به تیم ملی کتاب بپردازیم. ما جرأت نداریم تیم ملی کتاب را بشناسیم. آقایان ارشاد و مسئولان! تیم ملی نویسندگانتان را مشخص کنید و به مردم بگویید تا آنها را بشناسند.