گروه بین الملل مشرق- "ما این امارت اسلامی را بر روی اجسادمان بنا خواهیم کرد و در آن حدود الهی را اقامه خواهیم نمود و احکام شریعت اسلام را در آن پیاده خواهیم کرد تا اینکه حیات و طعم اسلام را یک بار دیگر بچشیم و با خداوند خویش پیمان می بندیم که اطاعت اوامر او کنیم و از آنچه ما را بر حذر داشته دوری نماییم". 1
این فرازی از خطبه «عبد اللطیف موسی» در مسجد ابن تیمیه واقع در شهر رفح در جنوب نوار غزه بود که در روز جمعه 14 آگوست سال 2009 میلادی آن را ایراد کرد. عبد اللطیف موسی ملقب به «ابو النور المقدسی» در حالی که مردان مسلح و سیاه پوش «جند انصار الله» در طرفین منبر ایستاده بودند موجودیت "الإمارة الإسلامية في أكناف بيت المقدس" را اعلام کرد و خود را نخستین امیر آن خواند.
جند انصار الله حرکتی تکفیری جهادی بود که در سال 2008 در شهر رفح در نواز غزه اعلام موجودیت کرد. این حرکت در خلال جنگ 22 روزه نوار غزه در همان سال اعلام داشت همانگونه که صهونیست ها کافر هستند، حرکت مقاومت اسلامی «حماس» هم جزو کفار بوده و از این رو هیچ تفاوتی میان آن دو وجود ندارد!
بهانه جند انصار الله برای مخالفت با حرکت حماس اجرای شریعت اسلامی عنوان شد و جند انصار الله حماس را متهم به سهل انگاری در این حوزه کرد و اظهار داشت که حماس مشابه حکومت های سکولار شده است. این اختلافات کار را به درگیری های مسلحانه نیز کشاند و نخستین بار در جولای 2009 پلیس حماس با چند تن از اعضای جند انصار الله درگیر شد. هرچند جند انصار الله عملیات های محدودی علیه اسراییل نیز به انجام رساند ـ که قریب به اتفاق آنان با شکست مواجه شدند ـ اما از دیگر سو نیز به بهانه اشاعه فحشا اقدام به بمب گذاری در برخی اماکن عمومی نظیر کافی نت ها کرد.
در پی اعلام تشکیل امارت اسلامی توسط این گروه و به رهبری عبد اللطیف موسی، هواداران معدود وی مسجد ابن تیمه شهر رفح را تبدیل به پایگاه خود کردند و به همراه مواد انفجاری و سلاح های مختلف در داخل مسجد موضع گرفتند. حماس در واکنش به این اقدام در روز 14 آگوست سال 2009 با محاصره مسجد ابن تیمیه از اعضای جند انصار الله خواست تا خود را تسلیم کنند که با مخالفت آنان روبرو شد. حماس تلاش کرد تا با میانجیگری یکی از رهبران سرشناس گردان های عزالدین قسام به نام محمد بوجبرییل الشمالی اعضای گروه مذکور را قانع کند تا سلاح خود را بر زمین بگذارند که در پاسخ جند انصار الله هنگامی که ابوجبرییل جهت مذاکره وارد مسجد شد او را مورد هدف قرار داده و کشتند. پس از 7 ساعت تبادل آتش سنگین و تخریب مسجد ابن تیمیه و تمامی اعضای جند انصار الله را که در داخل مسجد موضع گرفته بودند به همراه تعدادی از اعضای حماس کشته شدند2. در این درگیری عبد اللطیف موسی نیز طی انفجاری انتحاری از سوی اعضای این گروه کشته شد. این واقعه تبدیل به اوج اختلافات حماس با جریانات تکفیری جهادی شد.
موج انتقادات حرکت های تکفیری جهادی نسبت به حماس پس از این واقعه شدت گرفت و از این واقعه تحت عنوان قتل عام مجاهدینی یاد شد که همرزمانشان در عراق و سومالی و افغانستان در حال جنگ هستند. سال ها بعد در جریان بحران سوریه و به میان آمدن پای داعش در سوریه که موجی از مبارزین فراوطنی را به سوی خود خواند، آن دسته معدود از تکفیریانی که از فلسطین به داعش پیوستند نام «گردان های ابو النور المقدسی» را برای خود انتخاب کردند3.
ریشه اختلافات میان حماس و حرکت های تکفیری جهادی به مبانی فکری این دو جریان باز می گردد. حماس شاخه جنبش اخوان المسلین در فلسطین به شمار می رود که هرچند در داشتن گرایشات سلفی و نیز اعتقاد به جهاد مسلحانه شبیه به جریانات تکفیری جهادی است لکن نوک پیکان اسلحه این جنبش به سوی دشمن صهیونیستی نشانه رفته است.
این در حالی است که امروزه بخش اصلی جریان تکفیری جهادی پیش از آنکه قائل به مبارزه با کفار باشد، پاکسازی امت اسلامی را از آنچه شرک و فساد می داند بر خود واجب می انگارند. برای همین جهاد با اسراییل برای این جریانات تا زمانی که به زعم آنان امت اسلامی شاهد حضور فرق ضاله و نیز حکام دست نشانده و فاسد است اولویت ندارد؛ غافل از آنکه اساسا آنچه آنان شرک و گمراهی در دین خدا می انگارند حاصل کج فهمی و تنگ نظری شان در دین خدا بوده و نیز ریشه حکام فاسد و دست نشانده در امت اسلامی به آمریکا و اسراییل باز می گردد.
این نوع نگاه در جریان جنگ اخیر غزه که مقارن با نخستین ماه های تشکیل دولت اسلامی عراق و شام بود به وضوح خود را به نمایش گذاشت؛ در حالی که حماس در اوج مبارزه علیه دشمن صهیونیستی بود، داعش نه تنها هیچ واکنشی نسبت به رخ دادهای غزه از خود به نمایش نگذاشت بلکه جهاد مذکور را نامشروع خواند4.
اضافه بر این جریانات تکفیری جهادی به پیروی از دوران سلف قائلند که جهاد بی اذن امیر جایز نیست و از آنجا که فلسطین و غزه فاقد امیر بوده از این رو جهاد و مبارزه علیه دشمن صهیونیستی نیز در آنجا جایز نیست.
همین نگاه باعث شده است تا اعلام خلافت و امارت و دولت در کنار معرفی امیر و خلیفه نخستین اقدام این جریانات به محض کسب قدرت باشد. «طلعت زهران» یکی از رهبران و داعیه داران این نوع نگاه در کشور مصر بر همین اساس در پاسخ به سوالی جهاد و نبرد حماس با اسراییل را از اساس بی پایه و فایده دانست5.
حال آنکه در سلفیت افراطی که این افراد بدان معتقدند قالب ها و ساختارهای سلف نیز می بایست به عینه در دنیای امروز محقق شود و چه بسیار مواقعی که این قالب های به ظاهر اسلامی از روح و حقیقت اسلامی تهی اند.
در مقابل حرکت حماس بارها اختلاف دیدگاه مبنایی خویش را با حرکت های تکفیری جهادی اعلام کرده است. «اسامه حمدان» مسوول روابط خارجی دفتر سیاسی حماس طی مصاحبه ای اخیرا اظهار کرد:
«موضع حماس درباره ضرورت وحدت اسلامی کاملا شفاف و واضح است. ما امت واحدی هستیم و این امت باید در مصاف با دشمناناش وحدت رویه داشته باشد. کسی که به فرقه گرایی دامن می زند، در حقیقت خانه خودش را به آتش می کشد. آتشی را در خرمن امت اسلام بر می افروزد.
ما در حماس بر این باوریم که جنگ اصلی با رژیم صهیونیستی است که مورد حمایت آمریکا می باشد و رویارویی حقیقی با این رژیم است. کسی که دلش به حال امت اسلام و مسلمانان می سوزد و مدافع آنها و به دنبال تحقق مصالح و منافع این امت می باشد، باید گام عملی برای مقابله با دشمن صهیونیستی بردارد، چون جنگ اساسی و درست اینجاست»6.
همچنین دکتر خالد قدومی نماینده حماس در ایران در بیان نگاه حرکت حماس نسبت به جریانات افراطی اسلامی و نیز ارتباط برخی اعضای این جنبش با داعش اظهار داشت:
«ممکن است برخی از عوامل گروه داعش در گذشته در حماس بودند که از این جنبش جدا شده باشند، ولی افراطی گری هیچ گاه در تفکر حماس وجود نداشته است... آرزوی قلبی ماست که داعش اسلحه خود را به جای هدف گرفتن به سمت مسلمانان، به سوی صهیونیست ها بگیرد»7.
صرف نظر از اختلافات اعتقادی میان حماس و حرکت های تکفیری جهادی، نزدیکی حماس به محور مقاومت متشکل از حزب الله و ایران علی رغم وجود اختلاف دیدگاه تحلیلی نسبت به سوریه، امری بوده است که همواره مورد انتقاد شدید حرکت های تکفیری جهادی قرار می گرفته است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتمندترین کشور منطقه غرب آسیا و نیز کشور محوری جهان تشیع تنها حکومتی بود که رسما از سلاح مقاومت حماس دفاع کرده و طرح تسلیح بیش از پیش فلسطینیان را بی هیچ واهمه ای در دنیا مطرح ساخت. رهبر جمهوری اسلامی ایران آیت الله سید علی خامنه ای در خطبه های روز عید فطر امسال بیان داشت:
«رئیس جمهور آمریکا فتوا صادر کرده است که باید مقاومت خلع سلاح بشود! بله، معلوم است؛ میخواهید خلع سلاح شود تا همین مقدار ضربهاى را هم که در مقابل اینهمه جنایت وارد میکند، نتواند وارد کند؛ ما عرض میکنیم بهعکس، همهى دنیا و بخصوص دنیاى اسلام، موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند»8.
حماس نیز صرف نظر از این حقیقت که تنها محور مقاومت و در راس آنان ایران است که فراتر از کمک های پزشکی و غذایی سلاح مقاومت را تقویت می کند، بر مبنای اندیشه تقریبی نهفته در جنبش اخوان المسلمین که از سوی بنیانگذار فقید آن امام «حسن البنا» و دیگر شخصیت های تاثیرگذار در آن مورد تاکید قرار گرفته بود، قائل به وحدت و همدلی میان امت اسلامی در برابر دشمنان اصلی آن یعنی آمریکا و اسراییل است.
جنگ غزه و مساله فلسطین یک بار دیگر سره را از ناسره روشن ساخت و آشکار کرد که نفس قیام و جهاد و ترک دنیا و اندیشه جهان وطنی داشتن ارزشمند نیست؛ آن قیام و جهادی که شکننده کمر امت اسلامی و تقویت کننده دشمنان اسلام است نه تنها هیچ ارزشی نداشته که بی شک موجب عقاب الهی خواهد شد؛ به قول حافظ: نه هر که سر بتراشد قلندری داند.
پانویس:
این فرازی از خطبه «عبد اللطیف موسی» در مسجد ابن تیمیه واقع در شهر رفح در جنوب نوار غزه بود که در روز جمعه 14 آگوست سال 2009 میلادی آن را ایراد کرد. عبد اللطیف موسی ملقب به «ابو النور المقدسی» در حالی که مردان مسلح و سیاه پوش «جند انصار الله» در طرفین منبر ایستاده بودند موجودیت "الإمارة الإسلامية في أكناف بيت المقدس" را اعلام کرد و خود را نخستین امیر آن خواند.
عبداللطیف موسی ملقب به ابونورالمقدسی در حال ایراد خطبه در مسجد ابن تیمه شهر رفح
جند انصار الله حرکتی تکفیری جهادی بود که در سال 2008 در شهر رفح در نواز غزه اعلام موجودیت کرد. این حرکت در خلال جنگ 22 روزه نوار غزه در همان سال اعلام داشت همانگونه که صهونیست ها کافر هستند، حرکت مقاومت اسلامی «حماس» هم جزو کفار بوده و از این رو هیچ تفاوتی میان آن دو وجود ندارد!
بهانه جند انصار الله برای مخالفت با حرکت حماس اجرای شریعت اسلامی عنوان شد و جند انصار الله حماس را متهم به سهل انگاری در این حوزه کرد و اظهار داشت که حماس مشابه حکومت های سکولار شده است. این اختلافات کار را به درگیری های مسلحانه نیز کشاند و نخستین بار در جولای 2009 پلیس حماس با چند تن از اعضای جند انصار الله درگیر شد. هرچند جند انصار الله عملیات های محدودی علیه اسراییل نیز به انجام رساند ـ که قریب به اتفاق آنان با شکست مواجه شدند ـ اما از دیگر سو نیز به بهانه اشاعه فحشا اقدام به بمب گذاری در برخی اماکن عمومی نظیر کافی نت ها کرد.
آرم و پرچم جند انصار الله
در پی اعلام تشکیل امارت اسلامی توسط این گروه و به رهبری عبد اللطیف موسی، هواداران معدود وی مسجد ابن تیمه شهر رفح را تبدیل به پایگاه خود کردند و به همراه مواد انفجاری و سلاح های مختلف در داخل مسجد موضع گرفتند. حماس در واکنش به این اقدام در روز 14 آگوست سال 2009 با محاصره مسجد ابن تیمیه از اعضای جند انصار الله خواست تا خود را تسلیم کنند که با مخالفت آنان روبرو شد. حماس تلاش کرد تا با میانجیگری یکی از رهبران سرشناس گردان های عزالدین قسام به نام محمد بوجبرییل الشمالی اعضای گروه مذکور را قانع کند تا سلاح خود را بر زمین بگذارند که در پاسخ جند انصار الله هنگامی که ابوجبرییل جهت مذاکره وارد مسجد شد او را مورد هدف قرار داده و کشتند. پس از 7 ساعت تبادل آتش سنگین و تخریب مسجد ابن تیمیه و تمامی اعضای جند انصار الله را که در داخل مسجد موضع گرفته بودند به همراه تعدادی از اعضای حماس کشته شدند2. در این درگیری عبد اللطیف موسی نیز طی انفجاری انتحاری از سوی اعضای این گروه کشته شد. این واقعه تبدیل به اوج اختلافات حماس با جریانات تکفیری جهادی شد.
موج انتقادات حرکت های تکفیری جهادی نسبت به حماس پس از این واقعه شدت گرفت و از این واقعه تحت عنوان قتل عام مجاهدینی یاد شد که همرزمانشان در عراق و سومالی و افغانستان در حال جنگ هستند. سال ها بعد در جریان بحران سوریه و به میان آمدن پای داعش در سوریه که موجی از مبارزین فراوطنی را به سوی خود خواند، آن دسته معدود از تکفیریانی که از فلسطین به داعش پیوستند نام «گردان های ابو النور المقدسی» را برای خود انتخاب کردند3.
پوستر شهید محمد جبریل الشمالی که توسط حماس منتشر شد: محمد جبریل الشمالی (ابوجبریل) فرمانده گردان شرقی که بدست جماعت تکفیری در حین میانجیگری برای حل بحران رفح در تاریخ 14/8/2009 به شهادت رسید.
ریشه اختلافات میان حماس و حرکت های تکفیری جهادی به مبانی فکری این دو جریان باز می گردد. حماس شاخه جنبش اخوان المسلین در فلسطین به شمار می رود که هرچند در داشتن گرایشات سلفی و نیز اعتقاد به جهاد مسلحانه شبیه به جریانات تکفیری جهادی است لکن نوک پیکان اسلحه این جنبش به سوی دشمن صهیونیستی نشانه رفته است.
این در حالی است که امروزه بخش اصلی جریان تکفیری جهادی پیش از آنکه قائل به مبارزه با کفار باشد، پاکسازی امت اسلامی را از آنچه شرک و فساد می داند بر خود واجب می انگارند. برای همین جهاد با اسراییل برای این جریانات تا زمانی که به زعم آنان امت اسلامی شاهد حضور فرق ضاله و نیز حکام دست نشانده و فاسد است اولویت ندارد؛ غافل از آنکه اساسا آنچه آنان شرک و گمراهی در دین خدا می انگارند حاصل کج فهمی و تنگ نظری شان در دین خدا بوده و نیز ریشه حکام فاسد و دست نشانده در امت اسلامی به آمریکا و اسراییل باز می گردد.
این نوع نگاه در جریان جنگ اخیر غزه که مقارن با نخستین ماه های تشکیل دولت اسلامی عراق و شام بود به وضوح خود را به نمایش گذاشت؛ در حالی که حماس در اوج مبارزه علیه دشمن صهیونیستی بود، داعش نه تنها هیچ واکنشی نسبت به رخ دادهای غزه از خود به نمایش نگذاشت بلکه جهاد مذکور را نامشروع خواند4.
گروهان ابوالنور المقدسی جزو داعش، شمال سوریه
اضافه بر این جریانات تکفیری جهادی به پیروی از دوران سلف قائلند که جهاد بی اذن امیر جایز نیست و از آنجا که فلسطین و غزه فاقد امیر بوده از این رو جهاد و مبارزه علیه دشمن صهیونیستی نیز در آنجا جایز نیست.
همین نگاه باعث شده است تا اعلام خلافت و امارت و دولت در کنار معرفی امیر و خلیفه نخستین اقدام این جریانات به محض کسب قدرت باشد. «طلعت زهران» یکی از رهبران و داعیه داران این نوع نگاه در کشور مصر بر همین اساس در پاسخ به سوالی جهاد و نبرد حماس با اسراییل را از اساس بی پایه و فایده دانست5.
حال آنکه در سلفیت افراطی که این افراد بدان معتقدند قالب ها و ساختارهای سلف نیز می بایست به عینه در دنیای امروز محقق شود و چه بسیار مواقعی که این قالب های به ظاهر اسلامی از روح و حقیقت اسلامی تهی اند.
طلعت زهران، مبلغ مصری تکفیری جهادی که مبازره فلسطینیان را علیه اسراییل بی پایه و فایه خوانده است.
در مقابل حرکت حماس بارها اختلاف دیدگاه مبنایی خویش را با حرکت های تکفیری جهادی اعلام کرده است. «اسامه حمدان» مسوول روابط خارجی دفتر سیاسی حماس طی مصاحبه ای اخیرا اظهار کرد:
«موضع حماس درباره ضرورت وحدت اسلامی کاملا شفاف و واضح است. ما امت واحدی هستیم و این امت باید در مصاف با دشمناناش وحدت رویه داشته باشد. کسی که به فرقه گرایی دامن می زند، در حقیقت خانه خودش را به آتش می کشد. آتشی را در خرمن امت اسلام بر می افروزد.
ما در حماس بر این باوریم که جنگ اصلی با رژیم صهیونیستی است که مورد حمایت آمریکا می باشد و رویارویی حقیقی با این رژیم است. کسی که دلش به حال امت اسلام و مسلمانان می سوزد و مدافع آنها و به دنبال تحقق مصالح و منافع این امت می باشد، باید گام عملی برای مقابله با دشمن صهیونیستی بردارد، چون جنگ اساسی و درست اینجاست»6.
همچنین دکتر خالد قدومی نماینده حماس در ایران در بیان نگاه حرکت حماس نسبت به جریانات افراطی اسلامی و نیز ارتباط برخی اعضای این جنبش با داعش اظهار داشت:
«ممکن است برخی از عوامل گروه داعش در گذشته در حماس بودند که از این جنبش جدا شده باشند، ولی افراطی گری هیچ گاه در تفکر حماس وجود نداشته است... آرزوی قلبی ماست که داعش اسلحه خود را به جای هدف گرفتن به سمت مسلمانان، به سوی صهیونیست ها بگیرد»7.
صرف نظر از اختلافات اعتقادی میان حماس و حرکت های تکفیری جهادی، نزدیکی حماس به محور مقاومت متشکل از حزب الله و ایران علی رغم وجود اختلاف دیدگاه تحلیلی نسبت به سوریه، امری بوده است که همواره مورد انتقاد شدید حرکت های تکفیری جهادی قرار می گرفته است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرتمندترین کشور منطقه غرب آسیا و نیز کشور محوری جهان تشیع تنها حکومتی بود که رسما از سلاح مقاومت حماس دفاع کرده و طرح تسلیح بیش از پیش فلسطینیان را بی هیچ واهمه ای در دنیا مطرح ساخت. رهبر جمهوری اسلامی ایران آیت الله سید علی خامنه ای در خطبه های روز عید فطر امسال بیان داشت:
«رئیس جمهور آمریکا فتوا صادر کرده است که باید مقاومت خلع سلاح بشود! بله، معلوم است؛ میخواهید خلع سلاح شود تا همین مقدار ضربهاى را هم که در مقابل اینهمه جنایت وارد میکند، نتواند وارد کند؛ ما عرض میکنیم بهعکس، همهى دنیا و بخصوص دنیاى اسلام، موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند»8.
حماس نیز صرف نظر از این حقیقت که تنها محور مقاومت و در راس آنان ایران است که فراتر از کمک های پزشکی و غذایی سلاح مقاومت را تقویت می کند، بر مبنای اندیشه تقریبی نهفته در جنبش اخوان المسلمین که از سوی بنیانگذار فقید آن امام «حسن البنا» و دیگر شخصیت های تاثیرگذار در آن مورد تاکید قرار گرفته بود، قائل به وحدت و همدلی میان امت اسلامی در برابر دشمنان اصلی آن یعنی آمریکا و اسراییل است.
جنگ غزه و مساله فلسطین یک بار دیگر سره را از ناسره روشن ساخت و آشکار کرد که نفس قیام و جهاد و ترک دنیا و اندیشه جهان وطنی داشتن ارزشمند نیست؛ آن قیام و جهادی که شکننده کمر امت اسلامی و تقویت کننده دشمنان اسلام است نه تنها هیچ ارزشی نداشته که بی شک موجب عقاب الهی خواهد شد؛ به قول حافظ: نه هر که سر بتراشد قلندری داند.
پانویس:
1. مقتل عبد اللطيف موسى قائد جماعة "جند انصارالله" جنوب غزة. www.alquds.com. 15 اغسطس 2009.
2. "Islamist leader dies in Gaza battle". Al Jazeera English. 15 August 2009. Retrieved 17 August 2009
3. Under Gaza's Shadow, Islamic State Advances. http://www.meforum.org, August 1, 2014
4. تنظيم الدولة الإسلاميّة: قتال اسرائيل غير مشروع. http://www.al-monitor.com. يوليو 29, 2014.
5.https://www.youtube.com/watch?v=85uK66xRplU.
6. خبرگزاری نسیم، 14 تیرماه 1393، سرویس بین الملل، مصاحبه اسامه حمدان به خبرگزاری تسنیم، www.tasnimnews.com/Home/Single/422014.
7. خبرگزاری حوزه، 25 تیرماه 1393، www.hawzahnews.com/index.aspx?siteid=6&pageid=1973&newsview=346358.
8. سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی ایران، 7/5/1393، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=27112.