به گزارش مشرق، جعفرعلیاننژادی یادداشتی را در کانال خود در ایتا با عنوان ترور شخصیت تبیینی چیست، منتشر کرد:
نمیخواهم از آن ترور شخصیتی بگویم که همه ما کم و بیش در موردش چیزی میدانیم. میخواهم از نوعی ترور بگویم که در این یکسال و خوردهای سرمان آمده.
پیشتر شاید همان معنای اول را تجربه کرده بودیم ولی اکنون میتوان از گونهای دیگر هم حرف زد.
هرچند صحبت کردن در خصوص این گونه جدید قدری سخت است، اما سعی میکنم گام به گام به چنگش آورده و در بندِ کلمات و معنا محصورش کنم. همه ما اگر نیک بنگریم، یک شخصیت فردی داریم یک شخصیت تبیینی. هر کس از تشخصی فردی برخوردار است که حمله و هجمه به آن را برنمیتابد. نمیگذارد به راحتی تحقیرش کنند.
او وجود خود را در گرو حفظ همین تشخصش میداند. با همان تشخص است که همه میشناسندش و با او ارتباط میگیرند. اگر تشخص را از او بگیری، فرقی نمیکند باشد یا نباشد. گویی چیزی برای معرفی خودش ندارد و نمیتواند بگوید این فردی که میبینید، «من» هستم. ترور شخصیت از نوع اول، همین گونه است. یعنی از او چیزی را که مایه شناخت، آبرویش بوده و با آن امکان زندگی و تعامل اجتماعی داشته است را، بگیرند.
نوع دوم اما اینگونه نیست، در این شکل از ترور، تشخص فرد مورد هجمه وارد نمیشود، حتی شاید از تشخص و آن چیزی که اخلاق فردی او را نشان میدهد، تعریف و تمجید هم شود، اما شأن ناطقیت او زیرسوال میرود. حتی اگر حرف درستی هم بزند، کاری با این جلوه شخصیتی او کرده باشند که افکار عمومی بگویند، میدانیم حرف درستی زده است، اما چون فلانی آن حرف را زده قبول نداریم.
به بیان بهتر، طوری شخصیت تبیینی فردی یا افرادی را ترور کردهاند که هر کلامی از آن فرد صادر شود، دیگران آن را مستحق نشنیده گرفتن بدانند. گمان میکنم، یکی از دلایل کماثر شدن گفتار تبیینی عناصر تبیینگر چنین پدیدهای باشد. معارضین با ترور شخصیت تبیینی، عملاً عناصر تبیینگر را تبدیل به سوژههایی بیاثر یا کماثر کردهاند.
با این حساب مسأله فقط این نیست که تنها باید حرفهای درست، منطقی، موجه، مطابق با واقع و مناسب با فضا زد، بلکه باید برای اعاده حیثیت شخصیت تبیینی عناصر تبیینگر هم چارهای اندیشید. ما باید هم بگوییم، چرا این حرف تبیینی درست است و هم بگوییم چرا فلان فرد تبیینگر استحقاق زدن این حرف درست را دارد.
همزمان نباید فقط دلمشغول پاسخ به تبیین ناقص یا کاذب طرف مقابل بود، باید به این بُعد هم پرداخت که چرا آن عنصر معارض و مخالف، نامعتبر است. ترور شخصیت تبیینی، منجر به امتناع گفتگو و افزایش خصومت اجتماعی میشود.
اگر به وضعیتی برسیم که در آن عناصر تبیینگر موجود باشند، اما گوش شنوایی برای تبیین موجود نباشد، عملاً گفتگویی در نمیگیرد، حتی اگر حرفهای خوبی برای زدن داشته باشیم. باید برای اعاده حیثیت عناصر تبیینگر فکر جدی کرد و گرنه کلام تبیینی نه تنها شنیده نمیشود، بلکه مورد هجمه هم قرار میگیرد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.