به گزارش مشرق، فاطمه سادات رازقی، روانشناس در برنامه صبح پارسی شبکه جام جم گفت: انسان موجودی اجتماعی است و در طی تکامل خود به این نتیجه میرسد که پس از رسیدن به بلوغ فکری جسمی و عاطفی باید همسری برای خودش اختیار کند که بتواند در زندگی مسیر جدیدی را طی کند. اصل این موضوع به نیاز به ارتباط برقرار کردن بر میگردد.
وی ادامه داد:ارتباط شاید اول بین دو نفر باشد اما با گسترش خانواده اثر گذاری آن در نقشهای دیگر مثل والدین و فرزند هم انشعاب پیدا میکند. ما به این مرحله میگوییم که فرد برای تربیت فرزند و ارتباط با او شیوه تربیتی اتخاذ میکند.
وی تصریح کرد: هر دو نفری که ازدواج میکنند کاملا تشابه ندارند و همین تفاوتها گاهی ارتباط برقرار کردن را جذاب میکند؛ وقتی فقط فرد و همسرش ارتباط دارند این تفاوتها چالشهایی که ایجاد میکند که ممکن است جذاب هم باشد و حل کردن آنها ساده تر و ممکن تر باشد اما وقتی پای فرزند به میان میآید از آن جایی که فرزند حاصل یک ارتباط است و رابطه ای خاص با مادر و پدر دارد و مثلث ارتباطی و ارتباط چند جانبه شکل میگیرد اثرات ارتباط بر تربیت ما بر روی فرزند ما هم اثرگذاری دارد.
این روان شناس افزود: پدر و مادر با تربیتهای متفاوت هستند و درک متفاوتی از نحوه تربیت کردن فرزند دارند و وقتی میخواهند این ذهنیت را در ظرف تربیتی کودکشان بریزند چالشهایی را ایجاد میکند. پدر و مادر هرکدام به زعم خودشان دلسوز فرزندان هستند و میخواهند بهترین تربیت را داشته باشند.
بیشتر بخوانید
مهمترین رفتار تأثیرگذار والدین در تربیت فرزندان چیست؟
رازقی اضافه کرد:امروزه با تعارضات تربیتی والدین مواجه هستیم یعنی والدین شیوههای مختلف فرزند پروری دارند. ما چهار نوع شیوه فرزند پروری داریم؛ مقتدرانه، مستبدانه، سهل گیرانه و اغواگر.
وی متذکر شد:دسته بندی آن بر اساس میزان حساسیت و پاسخگویی والد به نیاز فرزند و میزان توقع از فرزند انجام شده است. مادر و پدر به صورت جداگانه هر کدام یکی از این سبکها را به فرزند القا میکنند.
این روان شناس ابراز داشت: هر چقدر والدین در دیدگاه اولیه یعنی حساسیت به نیازهای فرزند و میزان توقع باهم متفاوت باشند دچار تعارض میشوند و باعث میشود فرزند در محیط چالشی که برای کودک ناامنی ایجاد میکند، بزرگ شود.
رازقی تصریح کرد: کودک امنیت را همزمان با هم میخواهد. وقتی می بیند مادر و پدر بر سر یک موضوع واحد اختلاف نظر دارند دچار نا امنی میشود؛ چون نمیتواند یکی از آنها را انتخاب کند. از طرفی آنقدر از نظر شناختی به بلوغ فکری نرسیده که بین اختلاف نظر والدینش متوجه شود که باید کدام یک را انتخاب کند و پیش ببرد.
وی ادامه داد: این تعارضات تربیتی اولین عارضهای که برای بچهها دارند این است که نمیتواند موقعیتها را پیش بینی کند. ممکن است پیش پدر رفتاری از سوی مادر دچار توجه و از سوی پدر دچار تنبیه شود و همین ناسازگاری کودک با رفتارهای مختلف از سوی والدین برای او بسیار آسیب زا است.
این روانشناس اظهار داشت: برای جلوگیری از تعارضات تربیتی اول از همه انتخاب همسرمان باید درست باشد. ما غیر از اینکه برای خودمان انتخاب میکنیم برای یک نسل پس از خودمان هم داریم انتخاب میکنیم.
وی افزود: وقتی باهم برنامه داریم که بچه دار نشویم موضوع متفاوتی است اما وقتی برنامه داریم که فرزند آوری داشته باشیم و از خودمان نسلی به جای بگذاریم باید انتخاب صحیح هم داشته باشیم. باید ملاکهای عمیق و بلند مدت برای ازدواج داشته باشیم تا از زیربنا موضوع تربیت فرزندان را نیز درست پایه ریزی کنیم. اینکه برخی میگویند پس از ازدواج یک دیگر را میسازیم خیالی بیش نیست.
رازقی گفت: بعد از آن قبل از اینکه تصمیم به فرزندآوری شویم باید اختلافاتمان را جدی بگیریم. درست است که قرار نیست با هر اختلافی به طلاق و به جدایی برسیم اما باید اختلافات جدی که نادیده گرفته شده است مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا در فرزند پروری به مشکلاتی منجر میشود که دیگر وقت حل کردن آن پس از فرزندآوری نیست؛ چون تاثیرات نامناسبی را بر روی فرزند میگذارد.
وی تصریح کرد: اختلاف در ارتباط شکل میگیرد. قبل از اینکه صاحب فرزند شویم آگاهانه یا اختلافات را حل میکنیم یا آن را حذف میکنیم. یک صفت را میتوانیم در همسر نادیده بگیریم اما من در جایگاه خودم میتوانم این تصمیم را بگیرم نه به جای فرزندم. با آمدن بچه اختلافات آغاز نمیشود جلوه پیدا می کند.
این روانشناس پیامدهای تعارض تربیتی بر روی فرزند را برشمرد و افزود: شایع ترین پیامد تعارضات تربیتی برای فرزندان ناامنی است که منجر به پرخاشگری، ترس از ارتباطات اجتماعی، چسبندگی بیش از اندازه کودک به یکی از والدین، ترس از تجربه های جدید و قرارگرفتن در محیط های جدید در کودکی است.
رازقی متذکر شد:به علاوه اضطراب که ریشه اختلالات خلقی است و در نتیجه افسردگی و اختلالات شخصیت در دوره نوجوانی را در پی خواهد داشت و فرد در بلند مدت نگرش نادرست نسبت به ازدواج پیدا میکند، یا به سمت ازدواج نمیرود یا دست به انتخابهای نادرست میزند.