به گزارش مشرق، همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، کتاب جدید آقای محمدحسن روزیطلب با عنوان «استراتژی و دیگر هیچ» منتشر شد.
محمدحسن روزیطلب از پژوهشگران جوان کشورمان است که تا به حال چندین کتاب با نام او منتشر شده است. کتابهایی مثل «صخره سخت»، «عملیات مهندسی»، «رعد در آسمان بیابر» و اخیراً «استراتژی و دیگر هیچ» از جمله آثار اوست. حوزه تخصصی و تمرکز اصلی روزیطلب در موضوع التقاط و مبارزات امنیتی جمهوری اسلامی با سازمان منافقین بوده است. کتابهای او بهدلیل استقاده از اسناد قطعی و همچنین مصاحبه با افرادی که مستقیماً در این مبارزات حضور داشتهاند همواره از جذابیت خاصی برخوردار است. این میزان از اطلاعات در حدی است که تاکنون روزیطلب در چند پروژه مهم سینمایی، از جمله فیلم تحسینشده «ماجرای نیمروز» و «رد خون» بهعنوان پژوهشگر و مشاور حضور داشته است. حالا به مناسبت انتشار کتاب جدیدش، گفتوگویی با او انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
شما تاکنون در سه کتاب صخره سخت، رعد در آسمان بیابر و استراتژی و دیگر هیچ، بهطور ویژه به مبارزات امنیتی در دوران جمهوری اسلامی پرداختهاید. آیا این سه کتاب طی یک مسیر مهندسیشده از قبل منتشر شدهاند؟ اگر بله! آیا کتاب دیگری وجود خواهد داشت؟
تقسیمبندی سنتی اطلاعات در ایران تهدیدمحور بوده و به مواردی مثل التقاط (سازمان منافقین)، فرقان، چپها، جریانات ضدانقلاب راست مثل کودتاچیان تقسیم میشده است. در کتاب رعد در آسمان بیابر و استراتژی و دیگر هیچ به مساله مبارزه با گروهک مجاهدین خلق پرداختهایم. دلیلش این است که مبارزه با سازمان منافقین بخش عمدهای از توان اطلاعاتی و سیاسی کشور را درگیر خودش کرده است. در دو کتاب مذکور به جریان مبارزه با این گروهک ورود کردهایم و با برخی شخصیتها گفتوگو گرفتهایم. اینکه چرا روی این موضوع متمرکز شدهایم، اهمیت التقاط در بین دیگر گروههای ضدانقلاب است.
ورود تخصصی شما به مساله مجاهدین خلق از یک دغدغه شخصی نشأت میگیرد یا طبق سفارش یا نظر نهاد خاصی است؟
بیشتر دغدغه شخصی بوده تا سفارش سازمان یا نهادی خاص؛ البته بنده معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی هستم و بهدلیل دسترسی به اسنادی که در مرکز داریم این مساله تقویت شده است. الان میتوانم بگویم هر دو وجهی که گفتید مؤثر است؛ الان هم دغدغه شخصی است و هم اقتضای کار سازمانی.
دسترسی ویژه شما به برخی از اسناد و افراد، به واسطه همکاری ارگانهای موضوعی است یا صرفاً براساس تلاش شخصی؟
من دسترسی خاصی به اسناد ندارم، بهخصوص که کتابهای عملیات مهندسی و صخره سخت را زمانی نوشتم که هنوز معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی نشده بودم. صرفاً یک کارشناس ساده بودم. دسترسی که به اسناد و افراد داشتم را هرکسی میتوانست داشته باشد.
برای هماهنگی با مصاحبهشوندهها معمولاً با چه مشکلاتی مواجه میشوید؟
مهمترین مساله، حفظ هویت افراد است. اکثر کسانی که با آنها مصاحبه میکنیم، تمایل ندارند هویتشان افشا شود. در افشای هویت شخصی همکارانشان هم معذوریت دارند. این دوستان ترجیح میدهند در گمنامی بمانند که همین کار را سخت میکند.
در کتاب رعد در آسمان بیابر، مصاحبههای فوقالعادهای با چند نفر از مسوولان امنیتی وقت در دهه ۶۰ انجام دادید. در کتاب اخیر به سراغ صرفاً یک نفر رفتید و البته تقریباً بهطور تخصصی به یک سوژه خاص درباره مجاهدین ورود نکردید. علت شیوه عمل در کتاب استراتژی و دیگر هیچ، چیست؟
وقتی نخستین جلسه پیشمصاحبه با آقای رضوی را ترتیب دادم، اکثر افرادی که در کتاب رعد در آسمان بیابر با آنها مصاحبه کردیم، صرفاً در یک برهه خاص در مبارزه با منافقین حضور داشتهاند. بعدتر به مشاغل دیگری رفته یا از کار اطلاعاتی کنارهگیری کرده بودند. برخی هم از یک سازمان به یک سازمان اطلاعاتی دیگر منتقل شده بودند. نکته مهم در مورد این افراد حضورشان در یک برهه خاص در عملیات علیه نفاق بود؛ اما مصاحبه با آقای رضوی دو خاصیت داشت. اول اینکه ایشان تمام عمر خدمتیاش یعنی از سال ۶۰ تا ۸۹ را در مبارزه با منافقین بوده است؛ چه زمانی که در سپاه بود و چه موقعی که به وزارت اطلاعات رفت. دومین مورد، تمایل خود آقای رضوی برای توضیح و بیان مسائل بود. در کتاب استراتژی و دیگر هیچ بیش از آنکه به خاطرهنگاری بپردازیم، یک گفتوگوی تحلیلی داریم.
در کتاب جدید بخشهای قابلتوجهی به خواست ویراستار یا شخص شما حذف شده است. ملاحظات شخصی بود یا امنیتی؟ آیا مورد خاصی قابل بیان است؟
بله! با هماهنگی بنده این مطالب حذف شده است. مواردی که آقای رضوی درخواست حذف داشتند در حد چند کلمه بیشتر نبود. یک مورد بحث عملیاتهای خارجی بود که به نظر میرسید با شرایط امروز بیانش صلاح نباشد. مورد بعدی هم مباحث درونسازمانی بوده و مجموعاً عمده حذفیات مربوط به همین دو مورد بود.
در بین اطلاعات مختلف آقای رضوی در کتاب استراتژی و دیگر هیچ، کدام مورد بود که حتی خودتان را غافلگیر کرد؟
نفس اینکه آقای رضوی حاضر شد برای هفت جلسه مقابل بنده بنشیند و درباره جزئیات مبارزه با نفاق و کنشها و واکنشهای نظام در مقابل التقاط حرف بزنیم، خودش نکته بسیار مهمی بود؛ البته قبل و بعد از جلسات خاطرات خیلی ریز و جزئی گفته میشد که بسیار جذاب بود. تحلیل ناصر رضوی از جنگ نوین منافقین ذیل عملیات مرصاد به نظرم یکی از درخشانترین بخشهای این کتاب است.
کتاب بعدی شما در چه حوزهای خواهد بود؟
با توجه به فعالیتهایمان در مرکز اسناد، حدود چهل عنوان پروژه تحقیقاتی در دست کار داریم. البته بنده متصدی نوشتن هیچیک از این پروژهها نیستم و بیشتر نقش نظارتی دارم اما آنچه ما در ادامه مسیر کتابهای رعد در آسمان بیابر و استراتژی و دیگر هیچ خواهیم داشت، این است که کتاب رعد درآسمان بیابر را یک ویرایش اساسی خواهیم کرد و اضافاتی را به آن الصاق میکنیم. سپس اگر انشاءالله بتوانیم، جلددوم کتاب رعد در آسمان بیابر را منتشر خواهیم کرد. این کتاب شامل ۱۰ گفتوگوی دیگر است. ضمناً اگر خدا بخواهد یک مجموعه گفتوگو درباره عملکرد شهید لاجوردی در زمان مسوولیت در دادستانی انقلاب مرکز هم تهیه خواهیم کرد.
*صبح نو