به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
رئیسجمهور فرانسه که ظاهراً در پروسه تقسیم کار میان اتحادیه اروپا و امریکا وظیفه زمینهسازی برای برجام موشکی و تعدیل راهبردهای منطقهای ایران را بر عهده دارد، در جریان سفر به امارات در واکنش نسبت به دفاع انصارالله از مردم مظلوم یمن بدون ارائه هیچ سندی با ادعای اینکه موشکهای شلیک شده به سمت عربستان به وضوح ایرانی است، اظهار میدارد نگرانیهای شدیدی درباره ایران وجود دارد که باید درباره آن مذاکره کنیم. او که ظاهراً در حال برنامهریزی برای سفر به ایران است، پا را فراتر از این گذاشته و با استناد به مذاکرات هستهای مطرح میکند که در صورت نیاز باید تحریمهای جدیدی علیه ایران در این عرصه اعمال شود.
آنچه در مورد سیاستهای راهبردی اروپا و امریکا در ورای تهدیدنمایی نسبت به توان هستهای و یا موشکی ایران قابل ذکر است، توجه به این نکته است که نگرانی آنها نه نسبت به تهدید ایران، بلکه ناشی از این واقعیت است که از منظر قدرتهای سلطه، کشور مستقلی مانند ایران نباید از آنچنان ظرفیتی در عرصههای صنعتی و یا نظامی برخوردار باشد که به عنوان یک الگو در میان نظامهای سیاسی مطرح باشد، خصوصاً اینکه این دستاوردها را در عین ۴۰ سال تحریم مستمر اقتصادی، نظامی و صنعتی کسب کرده باشد.
اما فراتر از اهداف امریکاییها و اروپاییها در زمینهسازی برای این مذاکرات و دستاوردهایی که برای آنها دارد، مواضع عوامل رسانهای و برخی جریانهای داخلی برای بسترسازی و توجیه فشارها و تهدیدات آنهاست که متأسفانه در عین بهرهگیریهای دشمنان، در تضعیف و تخریب روحیه نیروهای داخلی و تودههای مردم نقشی اساسی دارد که شاید در عرصه مذاکرات هستهای در این منظر هزینههای سنگینی بر نظام متحمل شد.
مشابه همان مواضع این روزها در مورد بحث موشکی در داخل مطرح میشود. روز گذشته روزنامه زنجیرهای آرمان، که به انعکاس مواضع مشوش در میان رسانهها شهره است، در مطلبی تحت عنوان «اروپاییها خواهان مذاکرات موشکی» به قلم یکی از اعضای کارگزاران، تلاش کرده است با محق جلوه دادن اروپاییها در تحمیل مذاکرات موشکی، عملاً بر القائات آنها نسبت به اتهاماتی که در مورد اقدامات طبیعی ایران در ارتقای توان موشکی دنبال میکنند، صحه بگذارد و نهایتاً ایران را به پذیرش برجامی دیگر توصیه کند.
این عنصر کارگزارانی واداده در سرمقاله سراسر ترسگونه و کمک کننده به موضع غلط فرانسویها و غربیها، موضع اروپاییها برای تحمیل مذاکرات موشکی را «تا حدی» خردمندانه توصیف کرده و مینویسد: «اروپاییها هم میخواهند هیاهوی امریکاییها را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیر قابل بازگشت تبدیل شود.
البته ایران هم در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خودش رسیده و قادر است این برنامه را در همین نقطه کنونی متوقف کند.» او سپس میگوید: «برد بیش از ۲هزار کیلومتر در برنامههای ایران نیست، بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم، اگر مذاکره نکنیم ممکن است که اروپاییها مواضع تند و تیز امریکاییها را در این مورد همراهی کنند و عربستان نیز یکی از کشورهایی است که به طور مستقیم میتواند از سامانههای موشکی ایران آسیب و لطمه جدی ببیند، بنابراین عربستان هم از این موضوع حمایت میکند.»
این سرمقاله اگر چه نکات متضاد دیگری نیز دارد، اما اشاره به نکاتی چند در مورد مطالب بالا ضروری است:
۱ـ آیا انجام مذاکرات هستهای و پذیرش برجام، اقدامات فزونطلبانه امریکاییها و اروپاییها را متوقف کرد که مذاکرات موشکی متوقف کند، اتفاقاً طرح برجام موشکی متعاقب برجام هستهای مطرح و به اذعان غربیها با هدف الگوسازی از همان مذاکرات مطرح میشود. حتماً این سرمقاله نویس وا داده سیاسی از شنیدن اظهارات بانکیمون در مورد پلمب ۲هزار مرکز هستهای ایران خیلی خوشحال است که در پی این است که همین پلمبها را یک نهاد دیگر غربی بر مراکز موشکی ایران بزند.
۲ ـ ایشان مدعی است که اگر ما برجام موشکی را نپذیریم، اروپاییها هم ممکن است با مواضع تند و تیز امریکاییها همراهی کنند. بسیار سادهاندیشی است که ما مواضع اصلی اروپاییها و امریکاییها را اینگونه متفاوت ببینیم، اروپاییها و امریکاییها همانگونه که در مراکز نظریهپردازی و رسانههای خودشان اعلام کردهاند، در مواجهه با ایران نقش پلیس خوب و بد را ایفا میکنند و هر دو در مهار اقتدار و نفوذ منطقهای ایران نگاه واحد دارند و معطوف کردن هدف آنها به مهار توان هستهای و یا موشکی ایران سادهاندیشی مضاعفی است، چرا که آنها قدرت مستقلی نظیر ایران را بر نمیتابند.
۳ـ موضوع موشکی به برد ۲هزار کیلومتر و یا محدودیتهای دیگری در این عرصه خلاصه نمیشود. آنها از هر نوع روزآمدی و پیشرفت فنی ایران در این عرصه نگرانند، آنچه آنها را نگران کرده است توان موشکی ایران در عبور از سپرهای مختلف موشکی و حفاظتی است که عملاً احساس میکنند با پدیدهای نظیر شهر موشکی هیچ سپری قادر به مقابله نیست، طبعاً باید در گام بعد امثال آقای نقیبزاده داوطلبانه وظیفه پلمب شهرهای موشکی را نیز بر عهده بگیرند.
۴ ـ آیا برای توسعه توان نظامی رقبای منطقهای ما حدی وجود دارد که برای توان موشکی ما حدی قائل شویم؟ آخرین تجهیزات روز نظامی و پیشرفته امریکاییها در اختیار صهیونیستها و سعودیها قرار گرفته است و آنها هم از تهدیدمستقیم ایران ابایی ندارند، آیا در آن صورت توقف فرآیند توسعه و تکمیل اقتدار نظامی همان میشود که سرمقالهنویس روزنامه آرمان توصیه میکند که البته خوشحالی و رضایت حکام نورسیده سعودی را به دنبال خواهد داشت.
۵ ـ آنچه که تاکنون پس از جنگ تحمیلی سبب رفع تهدیدات مستقیم و غیر مشتقیم دشمنان نظام اسلامی شده است، اقتدار و توان ایران است که به دشمنان این باور را رسانیده است که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران حتی از سوی امریکاییها هزینههای سهمگینی را بر آنان تحمیل خواهد کرد و به همین دلیل است که بعد از پایان جنگ، آنها دیگر تلاش نکردند خطای گذشته را بیازمایند و لذا محدود کردن توان دفاعی و پلمب مراکز موشکی و نظامی اولین نتیجهاش عملی شدن تهدیدات دشمنان است، چرا که در آن صورت باور خواهند کرد که میتوانند ایران را شکست دهند.
۶ ـ و نکته نگرانکننده در این نوع نگارشها، در بزرگ نمایی توان دشمن، تضعیف روحیه مردم نسبت به احتمال جنگ و نهایتاً ایجاد ارعاب و تقویت گفتمان تسلیم است و این همان چیزی است که دشمن در سناریوی «تغییر از درون» دنبال میکند و سوگمندانه باید گفت که متأسفانه برخی از رسانههای جبهه اصلاحات این روزها نقش اصلی را در تخریب روحیات مردم در القای شرایط جنگی بازی میکنند و البته پازل دشمن را تکمیل میکنند.