به گزارش مشرق، وبسایت مجله "نشنال اینترست" در مقالهای نوشت: اکنون یک سال از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) میگذرد. برجام از آزمونهای سیاسی متعدد در واشینگتن و تهران گذشتهاست و تاکنون به وسیله ایران و کشورهای ۱+۵ اجرا شدهاست. موفقیتهای کوتاهمدت برجام تاکنون اطمینانبخش بودهاست؛ با این حال، در آینده برجام تردیدهای زیادی وجود دارد.
در این گزارش آمدهاست: بعید به نظر میرسد ایران طی ۱۰ سال آینده برجام را نقض کند. همچنین توقف کامل فعالیتهای هستهای ایران نیز در این چند سال دور از ذهن است. در ادامه این مقاله به ۴ سناریو درباره آینده برجام اشاره شدهاست.
۱. عادیسازی
در این سناریو، پیشبینی میشود برجام به عنوان یک توافق بر سر کنترل تسلیحاتی هستهای به حساب آید. در این صورت، هیچکدام از مقامات سیاسی، هیچ زمانی را برای اجرای برجام صرف نخواهند کرد و در عوض، این کار را به دیوانهای خاصی واگذار میکنند. همین امر نیز در آژانس بینالمللی انرژی اتمی اتفاق خواهد افتاد. در نهایت، فرض میشود که راستیآزماییهای لازم برای این توافق صورت گرفتهاست و اجرای برجام برای مدتزمان ذکر شده، بدون مشکل ادامه پیدا خواهد کرد.
به ادعای نویسنده این مطلب، با اینکه سناریو عادیسازی، اطمینانبخش به نظر میرسد، احتمال انجام نشدن مو به موی شرایط قید شده در برجام نیز وجود دارد. دلیل نخست برای این، خشنودی بیش از حد درباره رسیدن به توافق است. دلیل دیگر آن، نظارت کمرنگتر نهادهای مربوطه بر اجرای برجام پیشبینی شده است. در سناریوی عادیسازی، افزایش کسبوکارهای بینالمللی و روابط سیاسی با ایران میتواند خطر اعتماد کاذب به درستی کامل توافق را به همراه داشته باشد. این روند میتواند طرفین را برای سو استفاده از ابهامات و نقاط ضعف برجام وسوسه کند.
۲. مذاکرات مجدد
در این سناریو، مخالفتهایی از جانب عربستان سعودی و اسرائیل، و نیز مخالفتهای داخلی در ایران و آمریکا میتواند در آینده برجام تاثیرگذار باشد. این انتقادات از زمانی که برجام اجرا شد نیز کمرنگ نشدهاند. در ایران (!)و آمریکا، همواره افرادی سعی در دور زدن این توافق یا تضعیف آن را دارند. هدف آنها از این اقدامات، برچیدن کل برجام، و یا انجام مذاکرات مجدد به منظور تغییر برخی از شروط آن است.
نویسنده این مطلب ادعا کرده است در انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران فردی انتخاب خواهد شد که در پی آن، کشمکش بین محافظهکاران و اعتدالگرایان در ایران را بار دیگر افزایش خواهد داد. مناقشات داخلی ایران علاوه بر مسائل مربوط به توافق هستهای و اولویتدهی به انجام امور داخلی ایران، عادیسازی روابط ایران و آمریکا را نیز شامل خواهد شد. این در حالی است که پیش از تحولات تهران و واشینگتن برای انجام این امر، عناصر دیگری سعی در تغییر برخی از مفاد برجام خواهند داشت. برای مثال، کنگره آمریکا در حال بررسی تدابیری است که با جنبههایی از اقدامات ایران -- که کنگره آنها را نگرانکننده میشمارد -- مقابله کند. به عنوان مثال، کنگره شرایط جدیدی را در نظر گرفته است که به موجب آن هر فردی که تابعیت آمریکا را ندارد، حتی اگر اروپایی باشد، پس از سفر به ایران، برای سفر به آمریکا میبایست مراحل پیچیده اخذ ویزای آمریکا را طی کند. دونالد ترامپ – نامزد پیشتاز حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا – نیز به تازگی از سرگرفتن مجدد مذاکرات را پیشنهاد کردهاست. حال این موضوع واضح است که هرگونه مذاکرات مجدد، حتی در صورت رضایت کامل طرفین نیز گامی در جهت بهبود آن برنخواهد داشت.
۳. مارپیچ بیانتها
نویسنده این مقاله در ادامه نوشت: حال حتی مذاکرات مجدد نیز ممکن است طرفین ناراضی را متقاعد نکند. این میتواند نشانهای از عدم پایبندی یکی از طرفین به برجام تلقی شود. برای مثال ایران ممکن است حس کند که وجود این توافق، فشار بیش از حدی به اقتصاد این کشور وارد میکند. همچنین ممکن است واشینگتن از آثار برجام بر سطح تولیدات نفتی ایران احساس خطر کند و در جهت تضعیف این قرارداد گام بردارد. در اینصورت، به جای انجام مذاکرات مجدد، تلاشهایی برای تغییر مفاد اصلی این توافق صورت خواهد گرفت. بنابراین، یک مارپیچ بیانتها از اقدامات ایران و آمریکا برای کاهش تعهدات خود در قبال طرف دیگر پدید خواهد آمد. در این حالت، یکی از طرفین دست به اقدامی خواهد زد و طرف مقابل با اقدامی دیگر آن را جبران خواهد کرد. به این ترتیب، چرخهای بیانتها از اتهامزنیهای متقابل حاصل خواهد شد که اصل برجام را تهدید خواهد کرد. با اینکه اینگونه نارضایتیها هم اکنون به طور مشخص مشاهده میشود، زمان دقیق این فرآیند قابل پیشبینی نخواهد بود. تنها میتوان پیشبینی کرد با تغییر رئیسجمهور در آمریکا یا ایران، احتمال تغییر نگرش به برجام وجود دارد.
۴. بمب ساعتی:
نویسنده این مقاله در ادامه نوشت: هرچند تاکنون اجرای برجام موفقیتآمیز بودهاست، با توجه به مشکلات مذاکره با ایران و ریسکهای موجود، میبایست درباره نقض احتمالی برجام و یا اتمام تاریخ انقضای آن نیز تدابیری اندیشید. به غیر از شرایطی که در آن ایران به طور آشکار برجام را نقض کند، برخورد با ایران عملی نخواهد بود. به همین دلیل، بهترین روش برای رسیدن به نتایج صلحآمیز، تبدیل کردن پرونده ایران به یک هنجار جدید جهانی به منظور پذیرفتن مسئولیتهای هستهای و خویشتنداری خواهد بود.
در این گزارش آمدهاست: بعید به نظر میرسد ایران طی ۱۰ سال آینده برجام را نقض کند. همچنین توقف کامل فعالیتهای هستهای ایران نیز در این چند سال دور از ذهن است. در ادامه این مقاله به ۴ سناریو درباره آینده برجام اشاره شدهاست.
۱. عادیسازی
در این سناریو، پیشبینی میشود برجام به عنوان یک توافق بر سر کنترل تسلیحاتی هستهای به حساب آید. در این صورت، هیچکدام از مقامات سیاسی، هیچ زمانی را برای اجرای برجام صرف نخواهند کرد و در عوض، این کار را به دیوانهای خاصی واگذار میکنند. همین امر نیز در آژانس بینالمللی انرژی اتمی اتفاق خواهد افتاد. در نهایت، فرض میشود که راستیآزماییهای لازم برای این توافق صورت گرفتهاست و اجرای برجام برای مدتزمان ذکر شده، بدون مشکل ادامه پیدا خواهد کرد.
به ادعای نویسنده این مطلب، با اینکه سناریو عادیسازی، اطمینانبخش به نظر میرسد، احتمال انجام نشدن مو به موی شرایط قید شده در برجام نیز وجود دارد. دلیل نخست برای این، خشنودی بیش از حد درباره رسیدن به توافق است. دلیل دیگر آن، نظارت کمرنگتر نهادهای مربوطه بر اجرای برجام پیشبینی شده است. در سناریوی عادیسازی، افزایش کسبوکارهای بینالمللی و روابط سیاسی با ایران میتواند خطر اعتماد کاذب به درستی کامل توافق را به همراه داشته باشد. این روند میتواند طرفین را برای سو استفاده از ابهامات و نقاط ضعف برجام وسوسه کند.
۲. مذاکرات مجدد
در این سناریو، مخالفتهایی از جانب عربستان سعودی و اسرائیل، و نیز مخالفتهای داخلی در ایران و آمریکا میتواند در آینده برجام تاثیرگذار باشد. این انتقادات از زمانی که برجام اجرا شد نیز کمرنگ نشدهاند. در ایران (!)و آمریکا، همواره افرادی سعی در دور زدن این توافق یا تضعیف آن را دارند. هدف آنها از این اقدامات، برچیدن کل برجام، و یا انجام مذاکرات مجدد به منظور تغییر برخی از شروط آن است.
نویسنده این مطلب ادعا کرده است در انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران فردی انتخاب خواهد شد که در پی آن، کشمکش بین محافظهکاران و اعتدالگرایان در ایران را بار دیگر افزایش خواهد داد. مناقشات داخلی ایران علاوه بر مسائل مربوط به توافق هستهای و اولویتدهی به انجام امور داخلی ایران، عادیسازی روابط ایران و آمریکا را نیز شامل خواهد شد. این در حالی است که پیش از تحولات تهران و واشینگتن برای انجام این امر، عناصر دیگری سعی در تغییر برخی از مفاد برجام خواهند داشت. برای مثال، کنگره آمریکا در حال بررسی تدابیری است که با جنبههایی از اقدامات ایران -- که کنگره آنها را نگرانکننده میشمارد -- مقابله کند. به عنوان مثال، کنگره شرایط جدیدی را در نظر گرفته است که به موجب آن هر فردی که تابعیت آمریکا را ندارد، حتی اگر اروپایی باشد، پس از سفر به ایران، برای سفر به آمریکا میبایست مراحل پیچیده اخذ ویزای آمریکا را طی کند. دونالد ترامپ – نامزد پیشتاز حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا – نیز به تازگی از سرگرفتن مجدد مذاکرات را پیشنهاد کردهاست. حال این موضوع واضح است که هرگونه مذاکرات مجدد، حتی در صورت رضایت کامل طرفین نیز گامی در جهت بهبود آن برنخواهد داشت.
۳. مارپیچ بیانتها
نویسنده این مقاله در ادامه نوشت: حال حتی مذاکرات مجدد نیز ممکن است طرفین ناراضی را متقاعد نکند. این میتواند نشانهای از عدم پایبندی یکی از طرفین به برجام تلقی شود. برای مثال ایران ممکن است حس کند که وجود این توافق، فشار بیش از حدی به اقتصاد این کشور وارد میکند. همچنین ممکن است واشینگتن از آثار برجام بر سطح تولیدات نفتی ایران احساس خطر کند و در جهت تضعیف این قرارداد گام بردارد. در اینصورت، به جای انجام مذاکرات مجدد، تلاشهایی برای تغییر مفاد اصلی این توافق صورت خواهد گرفت. بنابراین، یک مارپیچ بیانتها از اقدامات ایران و آمریکا برای کاهش تعهدات خود در قبال طرف دیگر پدید خواهد آمد. در این حالت، یکی از طرفین دست به اقدامی خواهد زد و طرف مقابل با اقدامی دیگر آن را جبران خواهد کرد. به این ترتیب، چرخهای بیانتها از اتهامزنیهای متقابل حاصل خواهد شد که اصل برجام را تهدید خواهد کرد. با اینکه اینگونه نارضایتیها هم اکنون به طور مشخص مشاهده میشود، زمان دقیق این فرآیند قابل پیشبینی نخواهد بود. تنها میتوان پیشبینی کرد با تغییر رئیسجمهور در آمریکا یا ایران، احتمال تغییر نگرش به برجام وجود دارد.
۴. بمب ساعتی:
نویسنده این مقاله در ادامه نوشت: هرچند تاکنون اجرای برجام موفقیتآمیز بودهاست، با توجه به مشکلات مذاکره با ایران و ریسکهای موجود، میبایست درباره نقض احتمالی برجام و یا اتمام تاریخ انقضای آن نیز تدابیری اندیشید. به غیر از شرایطی که در آن ایران به طور آشکار برجام را نقض کند، برخورد با ایران عملی نخواهد بود. به همین دلیل، بهترین روش برای رسیدن به نتایج صلحآمیز، تبدیل کردن پرونده ایران به یک هنجار جدید جهانی به منظور پذیرفتن مسئولیتهای هستهای و خویشتنداری خواهد بود.